گونتر گراس، نویسنده سرشناس جهان در ۸۷ سالگی درگذشت
موسیقی مرگ روی طبل حلبی
گروه فرهنگ و هنر: گونتر ویلهلم گراس، نویسنده شهیر و نوبلیست آلمان در ۸۷ سالگی و در بیمارستانی در لوبک، در شمال آلمان در گذشت. این نویسنده محبوبیت بسیار زیادی در ایران دارد، محبوبیت او از یکسو به واسطه چاپ آثار برجستهاش به زبان فارسی است و از سوی دیگر به خاطر حمایت وی از ایران در مقابل تهدیدهای سیاسی و نظامی غرب بهویژه رژیم اشغالگر قدس. گراس در سال ۱۹۲۷ در گدانسک (به آلمانی: دانتسیگ) لهستان، از پدری پروتستان و مادری کاتولیک، زاده شد و در سالهای دهه ۵۰ به صورت پراکنده نوشتن را همزمان با نقاشی و مجسمه سازی آغاز و برخی از مهمترین آثار جهان ادبیات را خلق کرد.
گروه فرهنگ و هنر: گونتر ویلهلم گراس، نویسنده شهیر و نوبلیست آلمان در ۸۷ سالگی و در بیمارستانی در لوبک، در شمال آلمان در گذشت. این نویسنده محبوبیت بسیار زیادی در ایران دارد، محبوبیت او از یکسو به واسطه چاپ آثار برجستهاش به زبان فارسی است و از سوی دیگر به خاطر حمایت وی از ایران در مقابل تهدیدهای سیاسی و نظامی غرب بهویژه رژیم اشغالگر قدس. گراس در سال ۱۹۲۷ در گدانسک (به آلمانی: دانتسیگ) لهستان، از پدری پروتستان و مادری کاتولیک، زاده شد و در سالهای دهه ۵۰ به صورت پراکنده نوشتن را همزمان با نقاشی و مجسمه سازی آغاز و برخی از مهمترین آثار جهان ادبیات را خلق کرد. این نویسنده شهیر و برجسته زندگی پر فراز و نشیبی را هم از سر گذراند. گراس تحت تاثیر تربیت کاتولیکی مادر، به خدمت در کلیسا مشغول شد و با نوجوانان خادم در اجرای مراسم نمازگزاری شرکت میکرد.
در پانزده سالگی برای گریز از محیط تنگ و فقیرانه خانوادگی، خدمت در ارتش هیتلری را با رغبت پذیرفت و در هفده سالگی به لشکر دهم توپخانه اساس - فروندبرگ فراخوانده شد. گونتر گراس پس از مجروح شدن در جنگ در مارینباد دستگیر و به اسارت نیروهای آمریکایی درآمد و تا ۱۹۴۶ در بازداشتگاه بود.
آثار و نوشتهها
دور از ذهن نیست اگر برجستهترین اثر گراس را طبل حلبی بدانیم. طبل حلبی در سال ۱۹۵۹ میلادی منتشر شد. این رمان در کنار دو رمان دیگر با نامهای موش و گربه و سالهای سگی سهگانهای را تشکیل میدهند. گونتر گراس در مصاحبههای مختلف خود بارها گفته است که او هیچ وقت انتظار نداشته این رمان تا این اندازه مورد استقبال خوانندگان و منتقدان قرار گیرد. او در گفتوگویی که سال ۱۳۸۹ با ماهنامه ادبی ـ هنری نافه کرد درباره این رمان گفته بود: «من مدیون گروه ۴۷ هستم. آن موقع نویسنده جوانی بودم و در گروه ۴۷ شعرهای اولیهام را میخواندم. بعدا در همان گروه اولین رمانم طبل حلبی را خواندم.» گراس در این گفتوگو درباره شوخیهای اسکار، قهرمان رمانش گفته بود: «شوخیها و طنز او دشمنی با مذهب نیست. اسکار دچار توهم میشود و به خیالات واهی میافتد. همان چیزی که در خیلی از مردم میبینیم. اسکار فکر میکند مسیح نجاتدهنده است.» سال ۲۰۰۹ به مناسبت پنجاهمین سال انتشار این رمان در بسیاری از انجمنها و مراکز فرهنگی آلمان برنامههای بزرگداشتی با حضور گونتر گراس برگزار شد. از روی این رمان فیلمی با همین نام به کارگردانی فولکر شلوندورف ساخته شد که توانست اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان و نخل طلای کن را از آن خود کند. سالهای سگی نیز یکی از آثار برجسته تاریخ ادبیات به قلم گراس است که همچون رمان طبل حلبی او در زمره پرفروشترین کتابهای تاریخ و همچنین یکصد رمان برتر مدرن در جهان ادبیات قرار دارد. این کتاب نیز در کنار طبل حلبی شهرت فراگیری برای گراس به دست آورد. همچنین موش و گربه (۱۹۵۹)، مجموعه اشعار (۱۹۷۱)، از دفتر خاطرات یک حلزون (۱۹۷۲)، کفچه ماهی (سفره ماهی) (۱۹۷۷)، مادهموش/ دنباله طبل حلبی (۱۹۸۶)، قرن من (۱۹۹۹)، بر گام خرچنگ (۲۰۰۲)، آخرین رقص (۲۰۰۳)، داستانهای هانس کریستیان آندرسن از دیدگاه گونتر گراس (۲۰۰۵) و پوست کندن پیاز (۲۰۰۷) از دیگر آثار مشهور گراس هستند. بیشتر آثار گونتر گراس به فارسی ترجمه شده و در ایران با استقبال خوبی رو به رو بوده است.
جوایز جهانی
گراس خلق و خوی نسبتا عجیب اما قابل احترامی داشت او بارها از دریافت جوایزی که برایشان صلاحیتی قائل نبود، سر باز زد و هربار که جوایز برجستهای را دریافت میکرد در نطق پیش از دریافت جایزه معمولا انتقادهایش را در هر موضوعی که برایش قابل توجه بود اعلام میکرد. او در سال ۱۹۶۵جایزه گئورگ بوشنر، در سال ۱۹۹۶جایزه توماس مان، در سال ۱۹۹۹جایزه شاهزاده آستوریا و در سال ۱۹۹۹جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد. او در زمان دریافت جایزه نوبل، گفت: «با تنفر و انزجار تمام مشاهده میکنیم که «سرمایهداری» پس از اعلام مرگ برادرش «سوسیالیسم»، به جنون مبتلا شده و دیوانهوار یکهتازی میکند.» دکترای افتخاری از دانشگاه آزاد برلین در سال ۲۰۰۵ نیز یکی از آخرین تقدیرهایی است که گراس در دوران عمر کمتر از ۹۰ سالهاش در این جهان تجربه کرد. او همچنین در افتتاحیه هفتاد و دومین اجلاسیه بینالمللی قلم، در سال ۲۰۰۳ گفت: «ما، در این مقطع از زمان - گرچه بهرهای بر آن متصور نیست - تسلیم خودخواهی و افزونطلبی ابرقدرتی شدهایم که در پیجوییهای خود، دشمنی نویافته را هدف قرار داده است. دشمنی که با او و بهتقصیر خویشتن خود - بنلادن را بنگرید! - تروریسم را ساختند و پرداختند و اینک برسر آنند که بهجبر سلاح بر آن پیروز شوند. اما جنگی که تنها انتخاب اوست، جنگی که تمام قوانین بشریت متمدن را زیر پا نهد، تروریستپرور است و بر آن پایانی نیست.» گونتر گراس در سال ۲۰۱۳ از سوی مجله سیسرو بهعنوان روشنفکر شماره یک آلمانیزبان شناخته شد.
حمایت از ایران در موضوع هستهای
روز ۱۶ فروردین ۱۳۹۱ در شرایط اوجگیری دوباره التهابات بر سر برنامه هستهای ایران و باز سایه انداختن جغد جنگ بر سر منطقه، شعر منثوری از گونتر گراس با عنوان «آنچه باید گفته شود» در روزنامه آلمانی زود دویچه تسایتونگ، نیویورک تایمز و روزنامه ایتالیایی لارپوبلیکا منتشر شد که جنجالهای فراوانی را در میان اصحاب رسانه و سیاست بر انگیخت. او در این شعر به صراحت از اسرائیل نام میبرد و با انتقاد از «حمله پیشگیرانه» میگوید که اسرائیل بهعنوان یک قدرت اتمی، صلح جهانی را که خود متزلزل است، به خطر انداخته است. گراس از این حق ناروا انتقاد میکند که ملتی (ایرانیها) قرار است بمباران شوند، تنها با این حدس و گمان که بهدنبال ساختن بمب اتمی هستند. او این را همدستی در جنایتی میداند که غیرقابل بخشش است. میداند و معتقد است ادامه این سیاست ریاکاری غرب است وی امیدوار است، عده بیشتری به وجدان خود گوش کنند و سکوت را بشکنند. او در شعر خود همچنین به این نکته اشاره کرده که هرگونه انتقادی از اسرائیل بهعنوان ضدسامیگری تلقی میشود که در آلمان برای آن مجازات قانونی تعیین شده است.
حاشیههای جالب زندگی گراس
گراس در سال ۲۰۱۳ هم در واکنش به خبر جاسوسی سرویسهای امنیتی آمریکا در آلمان، آنگلا مرکل را نیز به بزدلی متهم کرد و از پناه دادن آلمان به ادوارد اسنودن، افشاگر اطلاعاتی آمریکا درباره شنودهای تلفنی حمایت کرد. گونتر گراس که در همه جهان مثل کشورش آلمان محبوب است، تنها در اسرائیل و در میان دولتمردان صهیونیست محبوبیتی ندارد و ورود او به این کشور ممنوع اعلام شده است.
علی عبداللهی شاعر و مترجم ایرانی در سال ۹۲ در دیداری با این شاعر و نویسنده سرشناس آلمانی نوشت: گراس نیاز به معرفی ندارد. خودم دو کتاب، یکی «دنیای گونترگراس»، درباره تمام کارهای گراس را گردآوری و ترجمه کردم که کاری گروهی است و دیگری کتاب «عشق با پاهای چوبی» با سه معرفی مفصل در مورد جهان شعری گراس. گراس همانطور که میدانید نویسندهای جنجالی است که یکی از آخرین جنجالهایش سرودن شعری بود در حمایت از ایران و موضعگیری منتقدانه نسبت به اسرائیل و اروپاییها. دیدار با گراس برایم بیاندازه هیجانانگیز و عجیب بود؛ دیدار با مردی به آن بزرگی ولی تا آن حد فروتن و خوش برخورد و در عین حال بهطور کامل آگاه از همه آنچه دور و برش میگذرد.
حتی از انتخابات تازه در ایران و انتخاب رئیسجمهوری که چند روز بعد تازه باید کارش را شروع میکرد هم خبر داشت و چشمانداز آتی ایران را هم از من پرسید و البته خیلی مسائل دیگر که غافلگیرم کرد؛ چون فکر نمیکردم گراس در جریان آنها باشد. در این دیدار، گراس از هر دری حرف زد؛ از انتقادهای تندی گفت که بعد از هر موضعگیری علیهاش میشود و از نقدهای ستایشانگیز هم گفت. گراس دشمنان گردن کلفت و دوستان بسیار جدیای هم دارد و همزمان این هر دو چهارچشمی مواظب رفتار و گفتار و نوشتههای تازهاش هستند تا از فرصت استفاده کنند و او را بستایند
یا نکوهش کنند.
در بخشی از گفتوگو، با خنده گفت اگر وضعیت جسمیاش اجازه میداد و پزشکان ایرادی نمیگرفتند، بدش نمیآمد (در صورت گرفتن ویزای ایران) به ایران بیاید تا مقامات اسرائیل را عصبانی کند! گراس تاکنون ممنوعیت ورود به سه کشور را در کارنامه خود دارد: آلمان شرقی، برمه و اسرائیل.
ارسال نظر