مرتضی احمدی بازیگر و خواننده محبوب درگذشت
وداع با صـدای «طهـرون قدیم»
«سلام، من مرتضی احمدی هستم، سالها زحمت کشیدم که آنچه را متعلق به خود شما بوده جمعآوری کنم. این ترانههایی که الان شما میشنوید متعلق به خود شما و مردم کوچه بازاره. خود منم از همین مردم کوچه و بازار هستم؛ یعنی از خود شما هستم و همیشه خودم رو خدمتگزار شما میدونم. این ترانهها که به اصطلاح به ترانههای روحوضی معروفه، از پدران ما سینه به سینه بازگو شده و متاسفانه داشت با گذشت زمان از بین میرفت و بالاخره با تلاش زیادی جمعآوری و با همان اصالت خودش ضبط کردیم: نامهربونی/ نمیدونم میدونی/ که عشقت ما رو کشته.
«سلام، من مرتضی احمدی هستم، سالها زحمت کشیدم که آنچه را متعلق به خود شما بوده جمعآوری کنم. این ترانههایی که الان شما میشنوید متعلق به خود شما و مردم کوچه بازاره. خود منم از همین مردم کوچه و بازار هستم؛ یعنی از خود شما هستم و همیشه خودم رو خدمتگزار شما میدونم. این ترانهها که به اصطلاح به ترانههای روحوضی معروفه، از پدران ما سینه به سینه بازگو شده و متاسفانه داشت با گذشت زمان از بین میرفت و بالاخره با تلاش زیادی جمعآوری و با همان اصالت خودش ضبط کردیم: نامهربونی/ نمیدونم میدونی/ که عشقت ما رو کشته...» مرتضی احمدی بازیگر و آوازهخوان محبوب در ۹۰ سالگی درگذشت
مرتضی احمدی، بازیگر سینما و تلویزیون، دوبلور و خواننده معروف ترانههای روحوضی، پنجاه روز پس از جشن نودمین سال تولدش، روز گذشته، زندگی پرکار و پرزحمتش را به پایان رساند و فرشته مرگ را در خانهاش بوسید. وی نزدیک به سه هفته پیش درحالیکه به سختی میتوانست صحبت کند، در آخرین گفتوگویش با «ایسنا» گفته بود حالم خوش نیست و فرق چندانی با قبل از درمان ندارم؛ اما امیدوارم خوب شوم. مرحوم احمدی علاوهبر بیماری ریوی که سبب مرگ او شد، به علت درد شدید پا تحت درمان فیزیوتراپ بود.این هنرمند به واسطه صدا و چهرهاش در میان طیف پرشماری از مخاطبان سینما و تلویزیون شناخته میشد و محبوب بود؛ اجرای ترانه تیتراژ فیلم حسن کچل ساخته علی حاتمی، دوبله نقش «روباه مکار» در مجموعه کارتونی پینوکیو، بازی در سریالهای پرمخاطبی چون آرایشگاه زیبا و انتشار آلبومی از ترانههای روحوضی از جمله آثار به یاد ماندنی اوست که در خاطره مشترک بسیاری از ایرانیان نقش بسته است. او در اوایل جوانیاش در سالهای نخستین دهه 20، پایش به تئاتر باز شد و بهعنوان بازیگر روی صحنه رفت؛ اما پدرش که از این ماجرا مطلع شد او را از خانه بیرون کرد. مرتضای جوان اما دوباره پس از مدتی به تئاتر برگشت و همزمان با هنرپیشگی، در راهآهن تهران نیز کار کرد. او همچنین در دورههای مختلفی در رادیو کار کرد و از جمله تیپی به نام «بابا جاهل گریان» اجرا کرد و به سبکهای مختلف ترانه و آواز خواند. در فروردین ۱۳۵۳ نقش اول سریال پربیننده «هردمبیل»، نوشته پرویز خطیبی را بازی کرد. در نظرخواهی از مردم در سال ۱۳۵۶ بهعنوان محبوبترین هنرپیشه رادیو انتخاب شد. احمدی در ۱۳۲۶ گوینده فیلمهای خارجی شد و از اعضای اولیه انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم (تاسیس در ۱۳۴۲) بود. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ احمدی بازیگری را کنار گذاشت و به مدت هفت سال به اهواز رفت؛ اما پس از بازگشت به تهران از نو کار بازیگری را در سریالی تلویزیونی به نام «تکمضراب» از سر گرفت. از سریالهای تلویزیونی دیگری که بازی کرده است، میتوان از «سلطان صاحبقران»، «هفت شهر عشق» (۱۳۵۶)، «آئینه و زیر بازارچه (۱۳۷۷، رضا ژیان)» نام برد. در فروردین ۱۳۴۹ نیز به دعوت علی حاتمی ترانه عنوانبندی فیلم «حسن کچل» را ضربیخوانی کرد، در همین سبک در ۱۳۲۸ پنج صفحه موسیقی برای یک شرکت انگلیسی ضبط کرد. مرتضی احمدی بیش از چهارصد ترانه ضربی و صد و پنجاه ترانه فکاهی خوانده است. این چهره دوست داشتنی سینما و تئاتر و تلویزیون یکی از قدیمیترین هواداران تیم پرسپولیس تهران بود و تا چند سال پیش سعی میکرد بازیهای این تیم را در ورزشگاه به تماشا بنشیند. چندی پیش حتی در برنامه ۹۰ هم حاضر شد و رودرروی عادل فردوسیپور نشست و شبی به یاد ماندنی را برای مخاطبان به وجود آورد که فردوسیپور از آن برنامه بهعنوان یکی از خاطرهانگیزترین برنامههایش نام میبرد. او در سالهای پس از انقلاب نیز بسیار پر کارتر از گذشته در سینما و تلویزیون ظاهر شد و در نقشهای زیادی برای مردم خاطرهسازی کرد. صدای او در تعداد زیادی از نوارهای کاست حاوی داستانهای کودکان که در سالهای پس از انقلاب متداول شده بود هم شنیده میشد که برای چند نسل از ایرانیان خاطرهانگیز است.
بچه محل جنوب تهران چهار کتاب نیز نوشته است که «کهنههای همیشه نو»؛ ترانههای تخت حوضی، «من و زندگی»: خاطرات شخصی، «پرسه در احوالات ترون و ترونیا» و «فرهنگ بر و بچههای ترون» عنوان این کتابها است. پیکر زندهیاد مرتضی احمدی صبح چهارشنبه از مقابل تالار وحدت تشییع و در قطعه هنرمندان به خاک سپرده خواهد شد.
جای خالیاش دیگر پر نمیشود
عزتالله انتظامی
مرتضی احمدی کسی بود که تمام نکات ارزشمند قدیمی را در کتابها و آثارش جمع میکرد و بعد هم به چاپ میسپرد. ما روی صحنه با هم خاطرات خیلی زیادی داشتیم و او سابقه بسیار درخشانی در تئاتر و سینما دارد. من در تئاتر پارس بازی میکردم که مرتضی برای خواندن به آنجا آمد. او سبک خودش را در پیشپردهخوانی داشت که مردم هم آن را خیلی دوست داشتند و در این کار واقعا موفق بود. من هم پیشپرده میخواندم و با هم دوست بودیم و بارها با هم روی صحنه رفتیم. تا اینکه من به آلمان رفتم و رابطه ما قطع شد؛ اما بعد از بازگشتم، دوباره با هم ارتباط برقرار کردیم. همیشه هر وقت میدیدمش به او عرض ارادت میکردم و خیلی دوستش داشتم. هر وقت هم از او خواهش میکردم که سر فیلمی حاضر شود، با روی باز میپذیرفت و مرا شرمنده خود میکرد. متاسفانه در شرایطی هستم که در این هوا دکتر اجازه خروج از منزل به من نمیدهد وگرنه الان وظیفهام بود که به خانهاش بروم و به خانوادهاش تسلیت بگویم. متاسفم که مرتضی را از دست دادیم. جای او دیگر به راحتی پر نخواهد شد.
موقع بازی پرسپولیس کار نمیکرد
پرویز پرستویی
بابت مرتضی احمدی باید به خیلیها تسلیت گفت. به جامعه سینما، تلویزیون، رادیو، تئاتر و دوبلاژ و همچنین کلیه هنرمندان کشور.مردم به خاطر افتادگی و خاکی بودن مرتضی احمدی ایشان را خیلی دوست داشتند. من از قبل از انقلاب او را میشناختم. زمانی که کاستهایی را به کارگردانی ایشان در جهت فرهنگ شنیداری برای رانندگان بهویژه رانندگان کامیون پر میکردیم، با هدف حمایت از این قشر که کمتر میتوانستند تلویزیون ببینند و بسیار هم مورد توجه قرار گرفته بود. تمام جامعه ورزش ایشان را میشناختند و به لحاظ علاقهای که به ورزش و تیم پرسپولیس داشت، در تمام قراردادهایش قید میکرد در روزهایی که تیم محبوبش بازی دارد مقابل دوربین نرود. این اواخر صدمه زیادی دیده بود و قد رشیدش خمیده شده بود. این ضایعه را به تنها فرزند مرتضی احمدی آزیتا و نوهاش بهرنگ بقایی و همچنین همه هنرمندان کشور بهویژه پیشکسوتان تسلیت میگویم. متاسفانه ماه آذر بدی داشتیم و هنرمندان زیادی را از دست دادیم و افرادی هم به بیمارستان رفتند که برایشان آرزوی سلامتی دارم.
مرگش کنایهای به ماست
عادل فردوسیپور
آقای مرتضی احمدی خیلی دوستداشتنی بود و آدم را یاد تهران قدیم، یاد مادربزرگ و پدربزرگ، یاد پرسپولیس و طرفداران این تیم میانداخت و حضورش خیلی تاثیرگذار بود. آن برنامه که مرتضی احمدی بهعنوان میهمان در ۹۰ حضور داشت خیلی دوستداشتنی و گرم بود. مخاطبان نیز استقبال خیلی خوبی از آن برنامه داشتند که آن استقبال و دوستداشتنی شدن برنامه به خاطر حضور آقای مرتضی احمدی بود.
مدام با آقای مرتضی احمدی در تماس بودم و وقتی پرسپولیس میبرد یا میباخت با هم درباره بازیها صحبت میکردیم. آخرین بار که برای صحبت با ایشان تماسی تلفنی گرفتم، متوجه شدم که حالشان خوب نیست و خیلی متاثر شدم. حتی قصد داشتم که گزارشی از این وضعیت تهیه و در برنامه پخش کنم که دخترشان صلاح ندانست.
آقای مرتضی احمدی یک تهرانی قدیمی بود و درگذشتش همزمان با شب یلدا نیز کنایهای به ماست. متاسفانه جامعه و جامعه هنری قدر زندهیاد مرتضیاحمدی را ندانست.
مرتضی احمدی، بازیگر سینما و تلویزیون، دوبلور و خواننده معروف ترانههای روحوضی، پنجاه روز پس از جشن نودمین سال تولدش، روز گذشته، زندگی پرکار و پرزحمتش را به پایان رساند و فرشته مرگ را در خانهاش بوسید. وی نزدیک به سه هفته پیش درحالیکه به سختی میتوانست صحبت کند، در آخرین گفتوگویش با «ایسنا» گفته بود حالم خوش نیست و فرق چندانی با قبل از درمان ندارم؛ اما امیدوارم خوب شوم. مرحوم احمدی علاوهبر بیماری ریوی که سبب مرگ او شد، به علت درد شدید پا تحت درمان فیزیوتراپ بود.این هنرمند به واسطه صدا و چهرهاش در میان طیف پرشماری از مخاطبان سینما و تلویزیون شناخته میشد و محبوب بود؛ اجرای ترانه تیتراژ فیلم حسن کچل ساخته علی حاتمی، دوبله نقش «روباه مکار» در مجموعه کارتونی پینوکیو، بازی در سریالهای پرمخاطبی چون آرایشگاه زیبا و انتشار آلبومی از ترانههای روحوضی از جمله آثار به یاد ماندنی اوست که در خاطره مشترک بسیاری از ایرانیان نقش بسته است. او در اوایل جوانیاش در سالهای نخستین دهه 20، پایش به تئاتر باز شد و بهعنوان بازیگر روی صحنه رفت؛ اما پدرش که از این ماجرا مطلع شد او را از خانه بیرون کرد. مرتضای جوان اما دوباره پس از مدتی به تئاتر برگشت و همزمان با هنرپیشگی، در راهآهن تهران نیز کار کرد. او همچنین در دورههای مختلفی در رادیو کار کرد و از جمله تیپی به نام «بابا جاهل گریان» اجرا کرد و به سبکهای مختلف ترانه و آواز خواند. در فروردین ۱۳۵۳ نقش اول سریال پربیننده «هردمبیل»، نوشته پرویز خطیبی را بازی کرد. در نظرخواهی از مردم در سال ۱۳۵۶ بهعنوان محبوبترین هنرپیشه رادیو انتخاب شد. احمدی در ۱۳۲۶ گوینده فیلمهای خارجی شد و از اعضای اولیه انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم (تاسیس در ۱۳۴۲) بود. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ احمدی بازیگری را کنار گذاشت و به مدت هفت سال به اهواز رفت؛ اما پس از بازگشت به تهران از نو کار بازیگری را در سریالی تلویزیونی به نام «تکمضراب» از سر گرفت. از سریالهای تلویزیونی دیگری که بازی کرده است، میتوان از «سلطان صاحبقران»، «هفت شهر عشق» (۱۳۵۶)، «آئینه و زیر بازارچه (۱۳۷۷، رضا ژیان)» نام برد. در فروردین ۱۳۴۹ نیز به دعوت علی حاتمی ترانه عنوانبندی فیلم «حسن کچل» را ضربیخوانی کرد، در همین سبک در ۱۳۲۸ پنج صفحه موسیقی برای یک شرکت انگلیسی ضبط کرد. مرتضی احمدی بیش از چهارصد ترانه ضربی و صد و پنجاه ترانه فکاهی خوانده است. این چهره دوست داشتنی سینما و تئاتر و تلویزیون یکی از قدیمیترین هواداران تیم پرسپولیس تهران بود و تا چند سال پیش سعی میکرد بازیهای این تیم را در ورزشگاه به تماشا بنشیند. چندی پیش حتی در برنامه ۹۰ هم حاضر شد و رودرروی عادل فردوسیپور نشست و شبی به یاد ماندنی را برای مخاطبان به وجود آورد که فردوسیپور از آن برنامه بهعنوان یکی از خاطرهانگیزترین برنامههایش نام میبرد. او در سالهای پس از انقلاب نیز بسیار پر کارتر از گذشته در سینما و تلویزیون ظاهر شد و در نقشهای زیادی برای مردم خاطرهسازی کرد. صدای او در تعداد زیادی از نوارهای کاست حاوی داستانهای کودکان که در سالهای پس از انقلاب متداول شده بود هم شنیده میشد که برای چند نسل از ایرانیان خاطرهانگیز است.
بچه محل جنوب تهران چهار کتاب نیز نوشته است که «کهنههای همیشه نو»؛ ترانههای تخت حوضی، «من و زندگی»: خاطرات شخصی، «پرسه در احوالات ترون و ترونیا» و «فرهنگ بر و بچههای ترون» عنوان این کتابها است. پیکر زندهیاد مرتضی احمدی صبح چهارشنبه از مقابل تالار وحدت تشییع و در قطعه هنرمندان به خاک سپرده خواهد شد.
جای خالیاش دیگر پر نمیشود
عزتالله انتظامی
مرتضی احمدی کسی بود که تمام نکات ارزشمند قدیمی را در کتابها و آثارش جمع میکرد و بعد هم به چاپ میسپرد. ما روی صحنه با هم خاطرات خیلی زیادی داشتیم و او سابقه بسیار درخشانی در تئاتر و سینما دارد. من در تئاتر پارس بازی میکردم که مرتضی برای خواندن به آنجا آمد. او سبک خودش را در پیشپردهخوانی داشت که مردم هم آن را خیلی دوست داشتند و در این کار واقعا موفق بود. من هم پیشپرده میخواندم و با هم دوست بودیم و بارها با هم روی صحنه رفتیم. تا اینکه من به آلمان رفتم و رابطه ما قطع شد؛ اما بعد از بازگشتم، دوباره با هم ارتباط برقرار کردیم. همیشه هر وقت میدیدمش به او عرض ارادت میکردم و خیلی دوستش داشتم. هر وقت هم از او خواهش میکردم که سر فیلمی حاضر شود، با روی باز میپذیرفت و مرا شرمنده خود میکرد. متاسفانه در شرایطی هستم که در این هوا دکتر اجازه خروج از منزل به من نمیدهد وگرنه الان وظیفهام بود که به خانهاش بروم و به خانوادهاش تسلیت بگویم. متاسفم که مرتضی را از دست دادیم. جای او دیگر به راحتی پر نخواهد شد.
موقع بازی پرسپولیس کار نمیکرد
پرویز پرستویی
بابت مرتضی احمدی باید به خیلیها تسلیت گفت. به جامعه سینما، تلویزیون، رادیو، تئاتر و دوبلاژ و همچنین کلیه هنرمندان کشور.مردم به خاطر افتادگی و خاکی بودن مرتضی احمدی ایشان را خیلی دوست داشتند. من از قبل از انقلاب او را میشناختم. زمانی که کاستهایی را به کارگردانی ایشان در جهت فرهنگ شنیداری برای رانندگان بهویژه رانندگان کامیون پر میکردیم، با هدف حمایت از این قشر که کمتر میتوانستند تلویزیون ببینند و بسیار هم مورد توجه قرار گرفته بود. تمام جامعه ورزش ایشان را میشناختند و به لحاظ علاقهای که به ورزش و تیم پرسپولیس داشت، در تمام قراردادهایش قید میکرد در روزهایی که تیم محبوبش بازی دارد مقابل دوربین نرود. این اواخر صدمه زیادی دیده بود و قد رشیدش خمیده شده بود. این ضایعه را به تنها فرزند مرتضی احمدی آزیتا و نوهاش بهرنگ بقایی و همچنین همه هنرمندان کشور بهویژه پیشکسوتان تسلیت میگویم. متاسفانه ماه آذر بدی داشتیم و هنرمندان زیادی را از دست دادیم و افرادی هم به بیمارستان رفتند که برایشان آرزوی سلامتی دارم.
مرگش کنایهای به ماست
عادل فردوسیپور
آقای مرتضی احمدی خیلی دوستداشتنی بود و آدم را یاد تهران قدیم، یاد مادربزرگ و پدربزرگ، یاد پرسپولیس و طرفداران این تیم میانداخت و حضورش خیلی تاثیرگذار بود. آن برنامه که مرتضی احمدی بهعنوان میهمان در ۹۰ حضور داشت خیلی دوستداشتنی و گرم بود. مخاطبان نیز استقبال خیلی خوبی از آن برنامه داشتند که آن استقبال و دوستداشتنی شدن برنامه به خاطر حضور آقای مرتضی احمدی بود.
مدام با آقای مرتضی احمدی در تماس بودم و وقتی پرسپولیس میبرد یا میباخت با هم درباره بازیها صحبت میکردیم. آخرین بار که برای صحبت با ایشان تماسی تلفنی گرفتم، متوجه شدم که حالشان خوب نیست و خیلی متاثر شدم. حتی قصد داشتم که گزارشی از این وضعیت تهیه و در برنامه پخش کنم که دخترشان صلاح ندانست.
آقای مرتضی احمدی یک تهرانی قدیمی بود و درگذشتش همزمان با شب یلدا نیز کنایهای به ماست. متاسفانه جامعه و جامعه هنری قدر زندهیاد مرتضیاحمدی را ندانست.
ارسال نظر