پیکر حمید سمندریان، پدر تئا‌تر نو ایران در فضایی اندوه‌بار و با حضور هنرمندان، شاگردان و علاقه‌مندان این کارگردان پیشکسوت، صبح شنبه ۲۴ تیر از مقابل خانه هنرمندان تا بهشت‌زهرای تهران تشییع شد.

به گزارش خبرآنلاین، با وجود آنکه قرار بود این مراسم از ساعت ۱۰ آغاز شود، محوطه مقابل خانه هنرمندان از صبح زود میزبان صد‌ها چهره هنری، دانشجویان تئا‌تر، مدیران و مسوولان فرهنگی و انبوه مردمی شد که برای وداع با حمید سمندریان به محل تشییع پیکر او آمده بودند.
نظم و سازماندهی جمعیت حاضر در باغ هنرمندان تهران، برعهده دانشجویان سال‌های دور و نزدیک استاد سمندریان بود که با لباس مشکی و شاخه گل سفید در دست، مسوولیت راهنمایی مردم را برعهده داشتند.
هنوز نیم ساعت به زمان شروع این مراسم مانده بود که تمام محوطه خانه هنرمندان و خیابان مقابل آن آکنده از جمعیتی شد که در میان آنان تعداد زیادی از چهره‌های شناخته شده تئا‌تر، سینما و تلویزیون حضور داشتند.
با قرار گرفتن حسین پاکدل به عنوان مجری در پشت تریبون و سخنان بغض آلود او، مراسم تشییع پیکر زنده یاد سمندریان با این بیت شعر آغاز شد: «دل برفت و دلشدگان را خبر نکرد/ یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد»
او با اشاره به حضور هما روستا، همسر استاد سمندریان که از دقایقی قبل در محل حضور پیدا کرده بود، از جمعیت تشییع کننده درخواست کرد تا با حفظ نظم، متانت و سکوت، مراسم را با شکوه برگزار کنند تا تسلای خاطر بازماندگان آن مرحوم شود.
با درخواست پاکدل از نخستین سخنران این مراسم که کسی جز عزت‌الله انتظامی نبود، آقای بازیگر ایران به زحمت راهش را از میان انبوه جمعیت باز کرد و پشت تریبون رفت.
او با اشاره به عیادتی که سه شنبه دو هفته پیش از زنده یاد سمندریان داشته، گفت: «آن روز این بزرگ مرد با اینکه درد داشت، همچنان خوش خلق و خندان بود و با طنز از رفتن خود سخن می‌گفت. این حالتی بود که در بیش از ۵۰ سال آشنایی ما، همیشه استمرار داشت و من هیچ وقت ندیدم که او اخم کند و عصبانی شود.»
انتظامی افزود: «او نیم قرن در دانشگاه تدریس کرد که حاصلش تربیت بهترین هنرمندان سینما و تئاترامروز ایران بود که بسیاری از آنان امروز اینجا حضور دارند. من هم یکی از شاگردانش در دانشکده هنرهای زیبا بودم که در پایان دوره تحصیل، در نمایش «کرگدن» با کارگردانی او بازی کردم.»
عزت‌الله انتظامی با بیان اینکه ما الماس تئا‌تر ایران را از دست دادیم، به سخنان خود خاتمه داد.
سخنران بعدی این مراسم، رضا کیانیان بود که او هم با اندوه فراوان گفت: «سلام به حمید سمندریان که همچون همیشه بین تک تک شماست و سرک می‌کشد. سلام به هما ‌، سلام به احمد آقالو و سلام به همه شاگردان و دوستان حمید سمندریان که خوب می‌دانیم هیچ وقت تکرار نمی‌شود.»
او که در میان سخنانش به گریه افتاد، با فریاد و اعتراض، حرفش را چنین ادامه داد: «سمندریان چیزی از این دنیا نمی‌خواست، فقط می‌خواست چند نمایشنامه اجرا کند و همین، اما چرا نتوانست آنها را به صحنه ببرد؟ او می‌گفت اگر نتوانم نمایش «گالیله» را اجرا کنم، دستم از گور بیرون می‌ماند، پس چرا نتوانست اجرا کند؟»
رضا کیانیان افزود: «ای کاش او هر سال یک نمایشنامه را به صحنه می‌برد و دستش از گور بیرون نمی‌ماند. اما من می‌گویم که استاد دستت را ببر داخل گور زیرا امروز «گالیله» را تک تک ما اجرا می‌کنیم.»
پیام دهکردی به عنوان نماینده نسل سوم بازیگران ایران که شاگردی استاد سمندریان را کرده است، دیگر سخنران این مراسم بود. او نیز با بغضی که خیلی زود ترکید، گفت: «تنها مانده‌ایم، تنها مانده‌ایم... ناتوانیم از ادامه این راه... ما چرا اینجاییم؟ اینجاییم برای خاکسپاری پیکر او، ‌ تنها پیکر او... نه! حمید سمندریان نمرده است... او زنده است و زنده....»
او ادامه داد: «سمندریان در وجود تک تک ما تکثیر شده و این جادوی اوست... ما هستیم تا عاشقانه زندگی کنیم و کار کنیم... کار‌، کار، ‌کار و امید یگانه واژه ما باشد برای ادامه راهش... پس حالا وداع می‌کنیم با پیکر او و تنها با پیکر او...»
بعد از پایان سخنرانی‌ها، در حالی که قطعه موسیقی مورد علاقه حمید سمندریان از بلندگو‌ها پخش می‌شد، پیکر این استاد تئا‌تر بر دوش تعدادی از شاگردانش قرار گرفت و از خانه هنرمندان تا تماشاخانه ایرانشهر تشییع شد. از بازیگرانی که زیر تابوت پدر تئا‌تر نوین ایران را گرفته بودند، می‌توان به امیر جعفری، حسن‌پور شیرازی، علی سلیمانی، حامد بهداد، هدایت هاشمی و کورش سلیمانی اشاره کرد.
در حالی که به دلیل انبوه جمعیت مشایعت کننده و ابراز احساسات مردم، پیکر زنده یاد سمندریان بر دوش شاگردانش به کندی پیش می‌رفت، در میانه راه کوتاه بین خانه هنرمندان و تماشاخانه ایرانشهر، نماز میت به امامت سید محمود دعایی خوانده شد.