سی منهای یک
روز آخر: برگزار میکنیم که برگزار کنیم!
سال گذشته در روز آخر در این ستون نوشتم: «امید داریم به جشنواره ۲۹.انسان با امید زنده است!» این انتظار دیری نپایید که موعدش رسید و دیدیم که جشنواره ۲۹ عملا از دورههای قبل جشنواره فجر عقبتر بود.
علیرضا مجمع
سال گذشته در روز آخر در این ستون نوشتم: «امید داریم به جشنواره ۲۹.انسان با امید زنده است!» این انتظار دیری نپایید که موعدش رسید و دیدیم که جشنواره ۲۹ عملا از دورههای قبل جشنواره فجر عقبتر بود. هر چند که دبیر جشنواره و مدیران سینمایی بر طبل شور و هیجان بکوبند و بخواهند این دوره را در رزومه کاری شان دورهای رو به جلو ارزیابی کنند، اما در اصل ماجرا تفاوتی ندارد. جشنواره نه روزه فجر با بیاعتنایی کامل به رسانههای مرتبط با سینما و همچنین منتقدان سینمایی همراه بود و کمتر احترامی از سوی گردانندگان این دوره در قبال اهالی سینما و بازتاب دهندگان این رویداد مهم سینمایی در ایران را دیدیم. بیبرنامگیهای فراوان، کیفیت بد صدای سالن اصلی «کاخ جشنواره»(!) و مسائل متعددی که در طول جریان برگزاری جشنواره در حد امکان حرفش را زدیم، این شائبه را بیشتر تقویت میکند که صرفا میخواهیم جشنواره فجر را برگزار کنیم که فقط به تعداد ارقام دورههای جشنواره بیفزاییم، فارغ از اینکه چگونه برگزار کنیم. برگزار میکنیم که برگزار کرده باشیم. حقیقتش این است که ما هم خسته شدیم از بس گفتیم و هیچ اتفاقی نیفتاد. تنها سوالی که میماند این است که باز هم باید بنویسم امید دارم به جشنواره سیام، انسان با امید زنده است؟!!! حقیقتش نه. دیگر نمینویسم. چون امیدی ندارم که سال بعد جشنواره بهتر از امسال باشد.
اتفاق روز: خیابانهای آرام
در یک تلاقی ناخواسته، بعد از پخش جنجالی فیلم پایاننامه که حرف و حدیثها و عکسالعملهای حاشیهای زیادی در پی داشت، فیلم خیابانهای آرام ساخته کمال تبریزی با طنزی نماد پردازانه در مکانی خیالی به مسائل روز جامعه ایران میپردازد و میخواهد خود را از دایره هیاهوهای ژورنالیستی خلاص کند و از زاویهای متفاوت به ماجرا نگاه کند. اینکه تا چه حد توانسته است این کار را بکند یا نه، محل بحث من نیست. صرفا این تلاش مهم است و اینکه کمال تبریزی نگاه طنزش را وارد مسائل روز کرده است.
چهره روز: مسعود کیمیایی
بعد از سالها فیلمی از مسعود کیمیایی در جشنواره فجر به نمایش در آمد و نشان داد هنوز زنده است و فیلم میسازد. فیلمش البته از چند فیلم قبلیاش بهتر است، ولی باز با فیلم جدید هم ارتباط نگرفتم. احتمالا ایراد از من است. قول میدهم رفعش کنم!
معضل روز: فیلمهای آپارتمانی
این سعادتآباد هم که چند روز منتظرش بودیم تا به نمایش در بیاید، چیز دندانگیری نبود. فیلمی بود از خیل فیلمهای آپارتمانی این روزها که با صرف هزینه کم میخواهد مسالهای را طرح کند. یک سوال را دوستان پاسخ بدهند ممنون میشوم: آیا جای این فیلمها در تلویزیون نیست؟ چرا این فیلمها در سینما باید به نمایش در بیاید؟
سخن آخر
فردا با اینکه هنوز نمیدانم جایزهها به کدام فیلمها رسیده است، انتخابهای خودم را از جشنواره ۲۹ مینویسم. هرچند الان فکر نمیکنم انتخابهای زیادی داشته باشم.
ارسال نظر