سی منهای یک
روز دوم: حکایت قدیمی گوش تو و ناله من!
اگر نمیگویید همین اول کاری شروع کردهام به نق زدن، یک چیزی را بگویم. اینکه واقعا بعد از ۲۹ سال هنوز در ابتداییترین قضایای جشنواره فجر دچار آزمون و خطاییم. هنوز یک برنامه نصفه نیمه نمیتوانیم بریزیم که بشود رویش حساب کرد و سردرگم نشد.
علیرضا مجمع
اگر نمیگویید همین اول کاری شروع کردهام به نق زدن، یک چیزی را بگویم. اینکه واقعا بعد از ۲۹ سال هنوز در ابتداییترین قضایای جشنواره فجر دچار آزمون و خطاییم. هنوز یک برنامه نصفه نیمه نمیتوانیم بریزیم که بشود رویش حساب کرد و سردرگم نشد. در اواسط دهه هفتاد در جشنواره پانزدهم یادم هست فیلم لیلا (داریوش مهرجویی) پرده پرده از لابراتوار به سینما میرسید و نمایش داده میشد. دیگر انتظار منطقی این است که الان این اتفاق نیفتد و دست کم با این حجم هزینهای که برای دوره ۲۹ شده است، برنامهریزی هم با این مقیاس جور دربیاید.چرا نق میزنم؟ کو گوش شنوا؟!
پدیده روز: شاهکار برنامهریزی
فرض کنید شب پیش از شروع جشنواره، به سایت جشنواره سر میزنی تا ببینی چه فیلمی در سانس اول نمایش دارد تا اگر مثل سال قبل بهترین فیلم جشنواره (البته از دید داوران) را نشان دادند از دستش ندهی. شنیدهای که اتفاقا سانس اول جشنواره فیلم داریوش مهرجویی، آسمان محبوب است. البته شنیدهها اشتباه از کار در میآید و پنج فیلم روز اول فیلمهای دیگری است. در برنامهای هم که اول صبح از دفتر روابط عمومی گرفتیم نوشته بود سانس اول: خانه امن است (ناصر رفایی). با این برنامه رفتیم در سالن، اما اتفاقی افتاد که نظیرش را قطعا هیچ جا ندیدهاید. فیلم شروع شد و نام فیلم را نوشت: باد و مه
(محمد علی طالبی) در این اوضاع و احوال کسی که تیتراژ فیلم را ندیده باشد، بیشک فکر میکند تصاویر برای فیلم ناصر رفایی است. بیچاره ناصر رفایی!
مکان روز: ورودی همایشهای برج میلاد
اول صبح جزو اولین نفراتی هستی که به برج میلاد میرسی. طبق معمول بارکد کارت را چک میکنند که مبادا تقلبی باشد. خان اول را که رد میکنی آقایی میگوید: لطفا کیفتان را در دستگاه بگذارید! این گیت را در فرودگاه دیدهای، اما تصور اینکه آنقدر تحویلمان گرفتهاند که کیف و تشکیلات ما را هم چک میکنند دیگر خیلی فراتر از تصور ماست.خدا شانس بدهد!
چهره روز: جز کیمیایی چه کسی میتواند باشد؟!
بیشک کسی که در تمام این سالها حتی یک سیمرغ هم نگرفته، امسال آنقدر مهم شده که حتی در تلویزیون هم به آرشیو قدیمی مراجعه میکنند و مصاحبه سال ۵۶ اش را میبرند روی آنتن. در میان تمام جملات قصاری که از مسعود کیمیایی میشود شنید، در افتتاحیه جشنواره فجر هم جملاتی گفته که اگر قصار نباشد، دست کم بسیار مهم است. پس چهره روز ما کسی نیست جز مسعود کیمیایی. خدا زنده نگهش دارد.
ارسال نظر