نگاه
وعدههای عملی نشده
یک سوال؛ چرا ما نباید قدر این هنر ناب خصوصا خط نستعلیق و شکسته را که از هنرهای اصیل و مختص ایرانی است بدانیم؟! هیچ بعید نیست که تا چند سال دیگر کشورهای همسایه این خطوط را به نام خود ثبت کنند.
رضا بیداریان *
یک سوال؛ چرا ما نباید قدر این هنر ناب خصوصا خط نستعلیق و شکسته را که از هنرهای اصیل و مختص ایرانی است بدانیم؟! هیچ بعید نیست که تا چند سال دیگر کشورهای همسایه این خطوط را به نام خود ثبت کنند. مثلا پاکستان که خط نستعلیق را به صورت کاملا ابتدایی مینویسند روزنامه رسمی خود را با این خط چاپ میکنند آن وقت ما برای چاپ کتب درسی با خط نستعلیق چندین سال بحث و اختلاف نظر داشتیم و هنوز هم این کار به صورت کامل انجام نشده و متاسفانه نسل امروزی کاملا با خط شکسته که اصیلترین و نابترین خط ایرانی است بیگانهاند و نمیتوانند آن را بخوانند.
جامعه خوشنویسی نیازمند حمایت مادی و معنوی است و اصولا وقتی به تاریخ مراجعه میکنیم میبینیم که اکثر هنرمندان شاخص و توانا که شاهکار آفریدهاند با حمایت و امکانات حاکمان وقت به این مهم دست یافتهاند. مثل آثارباستانی تخت جمشید، پاسارگاد، ابنیه تاریخی، مساجد، شاهکارهای میدان نقش جهان اصفهان اصولا مردم توان پرداخت اجرت یک شاهکار هنری را ندارند و حمایت مالی باید از طرف مراکز دولتی - به نمایندگی از مردم- باشد با پرداخت مالیات و درآمدهای ملی است.البته در این رابطه حرف زیاد زده شده از قبیل خرید آثار هنری توسط دولت و اختصاص بودجه برای این کار، ولی در عمل هنوز حرکت مثمرثمری انجام نشده و دلیل این ادعا هم افت فروش آثار هنری در ایران است که حتی دیگر تابلوهای نمایشگاههای اساتید هم فروشی ندارند و بیشتر خوشنویسیها برای فروش آثار خود به کشورهای خارجی میروند و نمایشگاه میگذارند و استقبال و فروش در آنجا خیلی بیشتر است متاسفانه به جای اینکه خودمان به فکر احیای این هنر باشیم کشورهای خارجی بیشتر به این هنر توجه دارند و شاید داستانش مثل هنر قالیبافی و کشتی ایرانی و زعفران شود. ترکیه از آن طرف مرز ما میآید و مسابقه خوشنویسی ترتیب میدهد با مضامین قرآنی و جایزههایی به ظاهر کلان و با شرط اینکه خطوط بدون تذهیب باشد و آثار عودت داده نمیشود و با این کار صاحب صدها اثر ارزنده از اساتید ایرانی میشود که میتواند هرجور خواست تذهیب کند و به هر قیمتی بفروشد. آن وقت ما در نمایشگاههای بینالمللی و دوسالانه هایمان کماکان ناداوریهای همیشگی و جوایز مختصر و وعده و وعیدهای مختلف، چاپ آثار راه یافته به نمایشگاه در کتابی نفیس را داریم و این چرخ همچنان ادامه دارد. یک خوشنویس که تمام هم و غم و کار و درآمد خود را در هنر خوشنویسی گذاشته نیازمند معافیتهای مالیاتی و تخفیفهای بیمهای، برگزاری نمایشگاه بهصورت رایگان، تبلیغات، امکانات خرید کاغذ تعاونی برای چاپ آثار خود، دریافت کارت هنرمندی برای دیدن تمامی موزههای ایران و خارج از کشور بهصورت رایگان و تخفیف برای خرید محصولات فرهنگی است.اگر این حمایتها برای خوشنویس انجام نشود، شاهد از بین رفتن این هنر شریف یا شاید احیای آن در کشورهای دیگر باشیم. امروزه متاسفانه تعداد هنرجویان و متقاضیان ثبتنام در کلاسهای خوشنویسی بسیار کاهش یافته است.
من بسیاری از خوشنویسهای قدیمی را میشناسم که به علت کم شدن درآمدشان مجبور به تغییر شغل شدهاند.
امید روزی که هنرمندان جامعه ما بتوانند بدون دغدغه مالی و داشتن آسایش و آرامش نسبی آثار ماندگار و شاهکار بیافرینند، امیدواری است که مرا همچنان سر پا نگه میدارد.
اما در این میان صدا و سیما میتواند نقش بسیار مهمی داشته باشد. البته اول باید ثابت کرد که هنر و خصوصا خوشنویسی در جامعه چه اثر و جایگاهی دارد، آن وقت دولت باید قدمهای جدیتر و موثرتری در جهت احیا و پرورش این هنر بردارد، اگر خوشنویسی از بین برود یا کمرنگ شود انتقال مفاهیم ادبی و مذهبی به نسل آینده دچار مشکل خواهد شد و نتیجه آن بیهویت شدن تاریخ ایران و گذشته پرافتخار و به تاراج رفتن سرمایههای ادبی و علمی ما است. این روزها شاهدیم که کشورهای همسایه ادعای مالکیت مفاخر ایران چون مولانا - بوعلی سینا و... خیلیهای دیگر را دارند.
*نمایشگاه خوشنویسی رضا بیداریان تا ۲۳ آذر در نگارخانه صبا برپا است.
ارسال نظر