یادداشت شفاهی
راهکارهایی برای بحران سینما
وقتی سینما به سمتوسویی میرود که دیگر همه فیلمها به نوعی شبیه هم میشوند و ذائقه خاصی بر مخاطب حاکم میشود، اگر فیلمساز بخواهد موضوع متفاوتی را مد نظر قرار دهد که خارج از پارامترهای مرسوم تهیهکنندگان و سینماداران باشد، در تولید با مشکل مواجه خواهد شد.
عزیز الله حمید نژاد
وقتی سینما به سمتوسویی میرود که دیگر همه فیلمها به نوعی شبیه هم میشوند و ذائقه خاصی بر مخاطب حاکم میشود، اگر فیلمساز بخواهد موضوع متفاوتی را مد نظر قرار دهد که خارج از پارامترهای مرسوم تهیهکنندگان و سینماداران باشد، در تولید با مشکل مواجه خواهد شد. به هرحال برای ساخت یک فیلم باید موفق شویم که سرمایه جذب کنیم و در عین حال زمانی که یک فیلم موضوعی جدید و متفاوت داشته باشد، به سادگی این موضوع حل نمیشود و سازنده آن باید مدت مدیدی را صرف پیداکردن و متقاعدکردن سرمایهگذار بکند.
به هر حال شرایط سینما از لحاظ ممیزی و سرمایهگذاری به گونهای نیست که فیلمساز هر آنچه را که دلش خواست، بسازد. معمولا لازم است که یک کارگردان سالها دوندگی کند تا یک فیلم ساخته شود و اگر با من بود، طی این مدت سالی یک فیلم میساختم.
لازم است که مدیران فرهنگی افق دیدی فراتر از افراد عادی داشته باشند. اگر مدیری حس کند که فیلمی میتواند توجه مخاطب را جلب کند و ذائقه آن را تغییر دهد باید در ساخت آن فیلم سرمایهگذاری کند. اما از آنجا که این دانش، بینش و بصیرت عمیق در میان بسیاری از مدیران وجود ندارد، معمولا این دوستان در ساخت فیلمها به موضوعاتی بسنده میکنند که نمونههای آنها را در سالهای اخیر فراوان داشتهایم.
فکر میکنم مخاطب جدید و نسل جدید نیاز دارند که با زبان روز باشند و مسائل روز را مطرح کنند. به خصوص طرح موضوعات علمی به کنجکاوی مخاطب دامن میزند؛ البته فیلمهای ژانر دفاع مقدس جای خود را دارند، اما اکنون کار در این ژانر بهخصوص بسیار دشوار است و شرایط موجود اجازه پرداخت به آن را نمیدهد وگرنه میتوان سالها در ژانر دفاع مقدس کار کرد، البته به شرطی که فضا مناسب باشد، دست فیلمساز باز باشد و بودجه کافی برای این بخش در نظر گرفته شود. در چنین شرایطی قطعا میتوان آثاری ماندگار و موثر در این ژانر خلق کرد.
«بدرود بغداد» که نماینده ایران در اسکار شده است یک کار تجربی است و اگر قرار بود مدیران سینمایی بترسند و روی آن سرمایهگذاری نکنند اکنون چنین فیلمی موجود نبود؛ اما محمد آفریده به عنوان یک مدیر فرهنگی این ریسک را کرد و میدانست که احتمالا از دل تجربیات، فیلم خوبی درمیآید که اینطور هم شد.
کلا وضع سینمای ما بحرانزده است و دچار بحرانی شده که از نظر من قابل حل است و میتوان آن را با ترفندهایی خاص پشت سر گذاشت، البته این موضوع نیازمند تلاش اصناف و مدیران فرهنگی است.
یکی از مسائلی که موجب شده سینما به حاشیه برود و به روزمرگی و تکرار بیفتد و تماشاچی هم آن را پس بزند بحث ممیزی است. با این موضوعات و مفهوم تماشاچی تا حدی خاص با سینما همراه میشود و پس از آن موضوعات سینما را پس میزند و فیلمهای ما دیده نمیشود.
اکنون بسیاری از موضوعات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... در سینما دیده نمیشود؛ در حالی که اگر شرایطی پیش بیاید که فیلمسازان بتوانند بر روی این موضوعات کار کنند، تنوعی که در فیلمها به وجود میآید موجب استقبال مخاطب خواهد شد.
به هر حال ما در دنیایی زندگی میکنیم که رقابت شدیدی در آن حاکم است، مخاطب اکنون جدیدترین فیلمهای دنیا را میبیند و زمانی که فیلمساز و مملکتش اجازه نداشته باشد به موضوعات ظریف روز اشاره کند به سراغ سایر رسانهها میرود. البته ممکن است که ابتدا تا حدی خود را با فیلمهای کمدی سرگرم کند؛ اما وقتی که اشباع شد دیگر اشباع شده و باید کالای فرهنگی مناسبتری در اختیار او قرار بگیرد.
باید همه ژانرهای سینمایی به یک میزان مورد حمایت قرار بگیرد تا پس از ساخته شدن و اکران این فیلمها، مخاطب خودش تصمیم بگیرد که کدام یک از این فیلمها را ترجیح میدهد. اگر زمانی سینمای ما به این سو برود قطعا سینماداران، تهیه کنندگان و سایر عوامل سینما سود بیشتری خواهند برد و کارگردانان مختلف دست به کار میشوند.
ارسال نظر