گفت وگو با محسن عبدالوهاب به انگیزه اکران «لطفا مزاحم نشوید»
خودسانسوری سم است
فرهنگ و هنر- محسن عبدالوهاب را همراه با رخشان بنیاعتماد میشناسیم. عبدالوهاب در اولین قدم مستقلش با فیلم متفاوت لطفا مزاحم نشوید در اکران سینماها حضور دارد و نشان یک فیلمساز متفاوت را بروز داده است. او در گفتوگو با مهر به نکات خوبی درباره سینمای اجتماعی اشاره کرده است. شما از شرایط اکران راضی هستید؟
بله، از زمان نمایش فیلم راضی هستم؛ اما متاسفانه تبلیغات به میزانی نیست تا قشری که از سینما جدا هستند و دغدغه آن را ندارند، به دیدن فیلم دعوت شوند. البته فیلمهایی هم هستند که تلویزیون تیزرهای زیادی از آنها پخش میکند.
شما برای ساخت اولین فیلم مستقل سینمایی خود سراغ ساختار اپیزودیک رفتید. گویا از ابتدا فیلمنامه با محوریت یک شخصیت بوده و در طول زمان به این ساختار و این داستان رسیدید؟
یک شخصیت محوری در ابتدای فیلمنامه داشتم که کمی بعد به یک شخصیت اضافه تبدیل شد و آن را حذف کردم. من شخصا فیلمنامههای چند قصهای را دوست دارم. تصور من این است که به مرور زمان اینگونه سینمایی نیز بیشتر در سینمای ایران دیده میشود.
جریان حذف قصه چهارم چیست؟
مجوز این فیلم در زمان آقای جعفری جلوه صادر شد و آقای آفریده پذیرفتند مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در فیلم مشارکت کند. وقتی فیلمبرداری را شروع کردیم با تغییر مدیریت در ارشاد و به دنبالش مرکز گسترش روبهرو شدیم. درست زمان آغاز فیلمبرداری قصه چهارم، تهیهکننده اعلام کرد که امکان مالی برای گرفتن این قصه را نداریم. به همین دلیل مجبور شدیم و صلاح دیدیم که فیلم را با همین سه قصه جمع کنیم.
حذف قصه چهارم ضربهای به مابقی قصهها وارد نکرد؛ زیرا در کلیت فیلم ارتباطی بین شخصیتها و قصهها وجود دارد.
حداقل ضربهای که این موضوع به کار وارد کرد، این بود که تمامیآن قصه در فضاهای خارجی شهری رخ میداد و ما بیشتر میتوانستیم جامعه شهری را ببینیم. بگذارید از این مساله بگذریم، به هر حال فیلم در حال حاضر این است و ما آن را پذیرفتهایم.
شما تلاش کردید در این فیلم درباره افراد قضاوت نکنید. در صورتی که در بیشتر فیلمهایی که در ژانر اجتماعی ساخته میشود این نگاه دیده میشود. آیا این قضاوت را بر عهده مخاطب گذاشتید؟
به عقیده من ما در روابط شخصی نسبت به هم افراد منعطفی هستیم و رفتار مهربانانهای با یکدیگر داریم؛ اما همین که پای خود را بیرون میگذاریم و وارد خیابان میشویم در موقعیتهایی قرار میگیریم که به گونهای دیگر عمل میکنیم؛ به همین دلیل قضاوت به این معنی که افراد را سیاه و سفید ببینیم، در فیلم دیده نمیشود و مورد علاقه ما هم نبود.
یکی از ویژگیهای این فیلم فیلمبرداری خوب آن است و با توجه به اینکه شما فیلمبردار هستید و تهیه کننده فیلم هم هستید؛ اما دخل و تصرفی در کار نداشتهاید. البته کاملا مشخص است در خدمت کارگردان بودهاید؟
از همان ابتدا برای من بسیار اهمیت داشت که چه کسی پشت دوربین این فیلم قرار بگیرد. نوع کاری که قرار بود در فیلم انجام شود بسیار به توانایی و درک فیلمبردار نیاز داشت. من بسیار خرسندم شخصی پشت دوربین فیلم قرار گرفت که خودش کارگردان است و فیلم مستند هم ساخته است.
شما به عنوان فیلمسازی که از دل سینمای مستند آمدهاید و علاقه به سینمای اجتماعی دارید فکر میکنید دلیل اینکه سینمای ایران دیگر شاهد ساخت فیلمهای ارزشمند اجتماعی مثل زیر پوست شهر، نرگس، آبادانیها و ... نیست، چه مسالهای است؟ آیا علاقه و میل این فیلمسازان با توجه به شرایط موجود کم شده است یا تصور میشود که این نوع سینما دیگر مخاطب ندارد.
به نظر من سوال شما نیاز به تحقیق دارد؛ ولی اگر بخواهیم فیلمهای اجتماعی بسازیم باید این موضوع را مدنظر قرار دهیم که این سینما باید حتما گزنده باشد. فیلم اجتماعی که در آن گزندگی نباشد به فیلم تلویزیونی تبدیل میشود. فیلم اجتماعی باید پایش را از خط قرمزها فراتر بگذارد و با شجاعت موضوعاتی را به تصویر بکشد که تا به حال به آن پرداخته نشده است. برای یک فیلمساز اجتماعی خودسانسوری سم است.
فکر نمیکنید شما اولین فیلم مستقل خود را کمیدیر ساختید. شرایط ساخت فیلم در سینمای ایران که شما را دلزده نکرده است. کی باید منتظر فیلم دوم شما باشیم؟
- به هر حال این شغل و کار من است و زندگیام هم از همین راه میگذرد. بنابراین سعی میکنم از پس مشکلات بر بیایم و به کارم ادامه دهم.
ارسال نظر