بخش خصوصی در پی فر هنر ایران

سیف الله پویا راد*

۱- هنر ایران در برهه بسیار حساسی قرار دارد. اگر هنر ایرانی اعم از هنرهای تجسمی‌تا سینما، در منطقه خاورمیانه سرآمد و پیشرو است، در دنیای هنر حتی توان رقابت را ندارد. این در حالی است که در مواجهه با فرآیند جهانی شدن و از بین رفتن ناگزیر خرده فرهنگ‌ها و فرهنگ‌هایی که اقبال جهانی نمی‌یابند، فرهنگ و هنر کهن و دیرپای ایران باید میخ خود را هرچه محکم‌تر بکوبد و جای پای ماندگاری از خود به جای گذارد تا در این تقدیر پیش روی تاریخی، همان دهکده جهانی، نشانی از آن برجای ماند.

راز موفقیت جهانی هنر در کشورهای پیشرفته، واگذاری امور هنر به بخش خصوصی است. سیاست‌های کلی و افق‌های دور از سوی دولت ترسیم می‌شود و از آن پس نقش راهبردی و نظارتی و تامین امکانات زیربنایی ایفا می‌کند و پای خود را از اجرا کاملا بیرون می‌کشد.

از این پس بخش خصوصی با انواع مشوق‌های کوچک و بزرگ دعوت به سرمایه‌گذاری در عرصه‌های مختلف می‌شود. به نظر می‌رسد تا این فرآیند در کشور ما شکل عملی به خود نگیرد هنر ما در شاهراه توسعه قرار نخواهد گرفت.

۲- شرکت دامون فر با دریافت ضرورت فوق بی‌آنکه کسی برایش فرش قرمزی پهن کرده باشد از سال ۸۵ ، خلق رویدادی حرفه ای در عرصه هنرهای تجسمی‌را در دستور کار خود قرار داد تا در حد توان خود قدمی‌برای اعتلای هنری ایران بردارد.

دامون‌فر که اوایل دهه ۱۳۵۰ در ماه‌های نخست سال ۸۵ و پس از آنکه یونسکو آن سال را «سال آموزش هنر» نامگذاری نمود، تصمیم گرفت پنجره‌ای تازه به روی هنر تجسمی‌ایران بگشاید. تا آن سال نسل جوان ایران برای دیده شدن فرصت مغتنمی‌بدست نمی‌آوردند و در سایه بزرگان در بی‌نیال‌ها و جشنواره‌های بزرگ توانمندی‌هایشان به چشم نمی‌آمد. «جشنواره هنرهای تجسمی ‌دامون‌فر» فرمی‌ در این عرصه پدید آورد. همیشه در این موفقیت که آن را هنوز هم نسبی ارزیابی می‌کنم نقش حامی ‌و‌ هادی نخبگان تجسمی‌ایران آیدین آغداشلو، حسین خسروجردی، فرح اصولی و سیدمحمد احصایی را بسیار پررنگ می‌دانم که به دامون فر اعتبار دادند.

۳- این روزها رسانه‌ها بیش از همیشه از من می‌پرسند چرا دیگر بخش‌های خصوصی برای تقویت هنر پا پیش نمی‌گذارند؟ چرا بر شمار جشنواره‌هایی نظیر هنرهای تجسمی‌دامون‌فر اضافه نمی‌شود؟

پاسخ این سوالات چندان سخت نیست دامون‌فر که این راه نرفته را پنج سال است می‌رود با چه تشویقی مواجه شده است؟ ما به سهم خود انتظار هیچگونه تشویقی نداریم، اما دیگر بخش‌های خصوصی شاید دیدگاه ما را نداشته باشند و برای آمدن در این راه انتظارات حداقل معنوی داشته باشند؟ شاید بخش‌های خصوصی دیگر فکر می‌کنند حالا که قرار است در این وانفسای اقتصادی برای اعتلای هنر این سرزمین هزینه ‌کنیم حداقلش این است که برای دریافت مجوزهای لازم یا در اختیار قرار دادن گالری‌های مناسب حمایت شویم؟ راستش به جای پاسخ دادن به آن سوال رسانه‌ها مجبور می‌شوم سوال طرح کنم.

جالب اینجا است که برخی همکارانم در دیگر بخش‌های خصوصی هم از من می‌پرسند چرا اگر در زمینه ورزش هزینه کنیم به میزان هزینه‌مان از مالیات معاف می‌شویم، اما اگر در زمینه هنر هزینه کنیم، هیچ معافیت مالیاتی ندارد؟

۴- یکی دیگر از راهکارهای اعتلای هنر در هر کشوری، افزایش گستره هنر در میان عموم مردم است. برای دستیابی به این مهم باید متریال‌ها و مواد اولیه خلق آثار هنری از قیمت‌های متعارفی برخوردار باشند. دیگر سوال جدی این روزهای خبرنگاران درباره گرانی لوازم و رنگ‌های نقاشی است. به این گرانی معترفم، اما واقعیت این است که ما در تعیین قیمت‌ها نقش چندانی نداریم. نوسانات قیمت ارز، تورم و در عین حال رکود و از این دو مهم‌تر، تعرفه‌های بالای گمرکی علت‌های اصلی گرانی لوازم نقاشی وارداتی به ایران است. وقتی دوستان خبرنگار شنیدند در فرانسه و خود آلمان، همه اروپا و آمریکا محصولات فابرکاستل ۳۰ تا ۵۰ درصد گرانتر از تهران و همه ایران‌ است حیرت کردند. اما باز هم معترفم اگر وزارت بازرگانی و اداره گمرکات یاری کنند و برای رفاه حال هنرمندان تعرفه‌های وارداتی محصولات هنری را کاهش دهند، دست ما برای کاستن از قیمت‌های بازار داخلی باز خواهد شد.

*دبیر جشنواره هنرهای تجسمی‌ دامون‌فر