حرف اول
غم ترانههای امروز
مشکل ترانه امروز ما چیزی نیست که در چند کلام بگنجد، باید ریشه آن را جستوجو کرد که علتهای بسیاری دارد.
محمدعلی بهمنی
مشکل ترانه امروز ما چیزی نیست که در چند کلام بگنجد، باید ریشه آن را جستوجو کرد که علتهای بسیاری دارد. باید در این باره درد دل کرد. درددل هم در یک سخن کوتاه و چند سطر نوشته نمیگنجد. اما آنچه میتوان درباره وضعیت ترانه امروز گفت این است که هر چیزی در شرایط خودش، شرایط جامعه و پذیرش مردم، ممکن است به هر شکلی همچون فریاد و صدایی بشود و به گوشها برسد. زوال ترانه موضوعی است که در این روزها سوال بسیاری از ما و شاید شخص خود من باشد. این سوال بسیار شنیده میشود که «چرا ترانه به این روز افتاد؟»... باور کنید که این وضعیت یک نوع صدای اعتراض به شرایط موسیقی است، اما به شکل قبیحش. البته این نظر من است. اینکه امروز در جامعه به موسیقی زیرزمینی تن در میدهیم، آیا باید منتظر عواقبی بهتر از این وضع باشیم؟ در شرایطی که برای صداها فضایی ساخته میشود که آن فضا اجازه نمیدهد فرصت مطرحشدن به وجود آید، آیا نتیجهای مناسبتر از حال امروز ترانه و موسیقی به دست خواهیم آورد؟ مساله اینجاست که این
آدمهایی که به صورت زیرزمینی فعالیت میکنند چه حرفی برای گفتن دارند؟ به کجا و به چه کسانی میخواهند آثارشان را ارائه کنند؟
این درد دلی است که اگر در این سخن کوتاه بخواهم به آن بپردازم سوءتفاهم به وجود خواهد آورد و خدای ناکرده این تصور پیش خواهد آمد که من به مدیریت فرهنگی زخم زبان میزنم. ولی واقعیت این نیست. اتفاقا من به پشتوانگی از همان مدیریت میگویم که باید فکری شود تا جوانان ما به سمت موسیقی زیرزمینی و ترانههای آنچنانی کشیده نشوند اگر نه، روز به روز این صداها بیشتر میشود؛ نه اینکه خدای ناکرده به صدای موسیقی اصیل ما و شعر اصیل ما لطمه بخورد؛ موضوع اینجا است که شرایط شنیده شدن آنها نیز وجود ندارد. اگر شرایط مناسبی برای شنیدن موسیقی اصیل و شعر کهن ما داده شود، طبیعی است که از شدت این صداهای مزاحم کمتر میشود. اما زمانی که صدای موسیقی زیرزمینی زیاد است، طبیعتا صدای اصیل کمتر به گوش میرسد. صحبت اینجاست که اکنون شرایط اجرای صدای زیرزمینی مهیاتر از صدای اصیل است. به هر حال ترانه کار خود را انجام میدهد و راه خود را پیش میبرد، کسی که به ترانه عشق میورزد طبیعی است که تن در نمیدهد به چنین وضع ناگواری بهاصطلاح ترانه گفتن. کسی که عشق دارد به صدای ماندگار، هیچگاه صدای خود را تخریب نمیکند با این مقولهها. ولی در این شرایط بیشرایطی، چنین صداها و واژههای نابجایی حضور مییابند... بهتر اینکه به همین چند سطر در همینجا بسنده کنیم تا وقت دگر.
ارسال نظر