چندوجهیهای هنر ایران: از عباس کیارستمی تا مهران مدیری
همهفن حریفها!
این حضور چند وجهی در بسیاری مواقع موجب اعتلا و گسترش رشتههای هنری میشود و به پویایی و درنوردیدن افقهای نو منجر میشود.
از زمان خلق نخستین آثار هنری بر دیواره غارها تاکنون، مرز میان رشتههای هنری بهسان مرز ساحل و دریا، همواره تفکیک ناپذیر بوده است و همواره هنرمندان رشتههای مختلف در سایر گونههای هنر، دستی بر آتش گرم کرده یا گاه سوزاندهاند.
این حضور چند وجهی در بسیاری مواقع موجب اعتلا و گسترش رشتههای هنری میشود و به پویایی و درنوردیدن افقهای نو منجر میشود. اما این خاطرات خوش در ذهن تاریخی بانوی هنر گاه به یادآوردهای ناخوش هم منجر شدهاند و نمیتوان این نتیجهگیری کلی را فراهم کرد که هر هنرمندی اگر به طبعآزمایی در رشته دیگری مبادرت ورزیده گامی مثبت و بلند برداشته است و شاید حتی بشود گفت، هر هنرمندی که از شهرت نسبی و زیبنده در یک رشته هنری بهره میبرد، حق ندارد این اجازه و حق را برای خودش قائل شود تا بدون طی کردن مقدمات و اصول یک رشته هنری، در فضای آن آزادانه گام برداشته و گاه موجبات ناخرسندی برای اهالی رشته دوم را فراهم آورد.
به گزارش ایسنا، در این میان بسیارند هنرمندانی که از موسیقی به سایر رشتهها و بالعکس در حرکت بودهاند و این حرکت گاه مایه بالندگی در رشته هنری دومشان، خصوصا برای هنرمند شده است. یکی از سردمداران این حرکت در کشور ما محمدرضا گلزار است؛ موزیسینی که در سال ۷۶ در گروه آریان و با نوازندگی گیتار به طور رسمی وارد عرصه حرفهای موسیقی شد و چند سال بعد با بازی در فیلم «سام و نرگس» برای اولین بار بر پرده نقرهای ظاهر شد.
گلزار پس از مدتی مبدل به سوپر استار سینمای ایران شد که حضورش در هر فیلمی فروش آن را برای کارگردان فیلم تضمین میکرد.
گلزار البته پس از حضور فعالش در عرصه بازیگری به صورت رسمی به گروه آریان بازنگشت، اما چندی بعد گروه موسیقی Rezzar را به نام خود ثبت کرد.
سیامک خواهانی، از دیگر اعضای گروه آریان هم با حضور در فیلم «سنتوری» دیگر عضو این گروه موسیقی بود که در عرصه سینما حضور پیدا کرد. البته در این میان بازیگر- موزیسینهای دیگری هم هستند که بیشتر ترجیح دادند در عرصه سینما حاضر باشند؛ حسام نواب صفوی که در نوازندگی پیانو از تبحر بالایی برخوردار است چندی پیش در کنسرت فرزاد فرزین در نقش نوازنده ظاهر شد و بسیاری را به وجد آورد.
کوروش تهامی هم با نواختن دف در کنسرت گروه هوران حضور یافت. کنسرتی که در آن جمشید مشایخی دکلمهخوانی کرد و کارگردانی هنریاش بر عهده لاله اسکندری بود.
اما آنچه در سال گذشته توجه بسیاری را به خود جلب کرد «روی دیگر» بهرام رادان بود؛ آلبومی با صدای این بازیگر که چند هفتهای بازار موسیقی کشور را تحتتاثیر خود قرار داد. البته بهرام رادان اولین یا آخرین بازیگری نبود که در عرصه خوانندگی پا به میدان گذاشته بود. مهران مدیری سالها پیش حضورش را به عنوان خواننده چه در قالب آلبوم و چه تیتراژ سریالهایش به اطلاع همه رسانده بود، فعالیت خود را در گروه موسیقی دارکوب نیز پی گرفت. گروهی که دیگر خوانندهاش حامد بهداد بود. بازیگری که او هم در عرصه خوانندگی به فعالیت مشغول است؛ البته به نوعی دیگر. البته بهداد خود را فقط محدود به موسیقی پاپ نکرد و نشان داد در خواندن ترانههای محلی نیز میتواند حرفی برای گفتن داشته باشد درست همانند مهران مدیری.
حامد بهداد در آلبوم «ساعت ۲۵ شب» نیز در کنار رضا یزدانی بود و قطعه میعادگاه را در کنار این خواننده اجرا کرد. دیگر بازیگری که حضور خود را به عنوان خواننده با ارائه آلبومهای موسیقی اثبات کرد محمدرضا هدایتی بود.
هدایتی که چندی پیش آلبوم «ماه میخندد» را روانه بازار کرد پیش از این نیز آلبومهایی را ارائه کرده بود.
امین حیایی سالها پیش آلبوم باران را خواند و شهاب حسینی آلبوم «رایا» و قطعه شهزاده رویا را اجرا کرد. رضا عطاران هم با خواندن تیتراژ سریالهایی چون کوچه اقاقیا و «ترش و شیرین» و متهم گریخت جسته گریخته میخواند؛ البته بعد از سالها همچنان بسیاری قطعه کوچه اقاقیای او را به یاد دارند. اما در سالهای اخیر فقط حضور بازیگران به عنوان خواننده پررنگ نبود.
در میان انبوه بازیگرانی که رو به خوانندگی آوردهاند، بازیگرانی هم به دکلمهخوانی در آلبومهای موسیقی پرداختهاند.
شنیدن دکلمهخوانیهای زندهیاد خسرو شکیبایی در آلبومهای صدای پای آب، مهربانیها، نشانیها، پریخوانی، نامهها و حجم سبز و این اواخر در ۴۰ حکایت از گلستان سعدی هنوز هم خالی از لطف نیست. پرویز پرستویی هم سالها پیش در آلبوم زنده یاد حسین پناهی دکلمهخوانی کرده بود. البته دکلمههای زندهیاد حسین پناهی با لهجه و صدای خاصی که داشت بارها ارزش شنیده شدن را داشت.
از دیگر بازیگرانی که در عرصه خوانندگی حضور دارند، میتوان به محمدرضا فروتن، فتحعلی اویسی و حمید خندان اشاره کرد.
حضور اهالی سینما فقط در عرصه موسیقی نبود. در این میان هنرهای تجسمی و به خصوص عکاسی هم مورد توجه برخی از بازیگران و کارگردانان قرار گرفته است.
بیشک اولین چهرهای که از حضور اهالی سینما در عرصه عکاسی به ذهن میآید، عباس کیارستمی است.
کارگردان مطرح ایران و جهان که با عکسهای خود بخش دیگری از هنر و تواناییهایش را نمایان کرد. هنوز هم طرح هفت چنار او در خانه هنرمندان و مجموعه عکسهای جادهها توجه بسیاری را به خود جلب میکند.
رضا کیانیان هم در کنار عکاسی به هنرهای نقاشی و مجسمهسازی میپردازد و البته در چند وقت اخیر حضورش در حراجیهای آثار تجسمی بسیار مورد توجه قرار گرفته است.
نیکی کریمی و هدیه تهرانی هم از بازیگرانی بودند که در عرصه عکاسی به فعالیت پرداختند و نمایشگاههایی از آثار خود برپا کردند.
اما آنچه کمتر مورد توجه قرار گرفت، برگزاری نمایشگاههای عکس لاله اسکندری در کشورهایی چون سوئد و آمریکا است که در کنار بازیگری و کارگردانی هنری برای کنسرت، در این هنر به فعالیت مشغول است.
چندی پیش هم حضور افشین پیرهاشمی، هنرمند نقاش به عنوان تهیهکننده آلبوم موسیقی از رویدادهای هنری قابل توجه بود. هنرمندی که با دو رکورد ۵۰۰ هزار دلاری در حراجیها از پرفروشترین هنرمندان ایرانی در عرصه هنرهای تجسمی به شمار میآید.
اینکه هنرمندان یک رشته هنری در سایر رشتههای هنری فعالیت داشته باشند، امری است که در همه جای جهان و در همه دورانها رواج داشته است، اما اینکه این حضور در سایر رشتهها تا چه حد و میزان میتواند موثر و حرفهای باشد، قضاوتی است که مردم و گذشت زمان نسبت به آن نظر خواهند داد.
ارسال نظر