زیباترین ناسزاها به آمریکا!

لی‌لا رضایی

اسفندیار قره‌باغی را نمی‌توان از تاریخ موسیقی بعد از انقلاب حذف کرد. تاثیری را که این هنرمند در عرصه موسیقی کشور داشته نمی‌توان کتمان کرد. او از موفق‌ترین صداهای سال‌های اخیر است که چندان مورد توجه قرار نگرفت، اما این اواخر گویا دری به تخته‌ای خورده باشد، صاحبان هنر ایران متوجه شده‌اند که جای چنین صدایی سال‌ها است که در عرصه موسیقی کشور خالی بوده است. شاید به همین دلیل است که برای او بزرگداشت برگزار می‌کنند و از او تقدیر می‌کنند. مرد افتاده و هنرمندی از دیار آذربایجان که سرودهای خاطره‌انگیزش سال‌های جنگ را برای تمامی ملت ایران خاطره‌انگیز کرده است. گفت‌و‌گوی زیر هر چند نمی‌تواند بازگوکننده سال‌ها تلاش او باشد، ولی همین که گوشه‌ای از هنرهای او را نمایان کند، کفایت می‌کند. در ضمیمه آخر هفته روزنامه، گفت‌وگویی مفصل و خواندنی را با این هنرمند انجام داده‌ایم که بخشی از آن را می‌خوانید و متن کامل را هم روز پنج‌شنبه می‌توانید بخوانید.

شما به عنوان یکی از چهره‌های نسلی که سالیان سال فعالیت‌های بسیاری در عرصه موسیقی داشته است، به خواننده و آهنگساز جنگ شهرت یافته‌اید، اما در این میان آنچه بیش از همه شنیده شده، سرود معروف «آمریکا، آمریکا» است. فکر می‌کنید چرا این قطعه توفیق بیشتری برای شنیده شدن پیدا کرد؟

زمانی که من این قطعه را اجرا کردم، با اعتقاد به این موضوع که آمریکا یک کشور جهان‌خوار است آن را خواندم. من واقعا صد درصد معتقد بودم که این سرود را خواندم و هنوز هم به چنین موضوعی اعتقاد دارم. آمریکا تحت هیچ شرایطی تغییر نمی‌کند و به گفته‌ای، گربه‌ای نیست که محض رضای خدا موش بگیرد. او همچنان یک جهانخوار باقی مانده است و باقی خواهد ماند. دولتمردان این کشور دلشان به حال کسی نمی‌سوزد و در جای جای دنیا جنگ و خونریزی به راه‌انداخته‌اند. چنین چیزهایی بر کسی پوشیده نیست و همه می‌دانند که او هرگز دست از ظلم و ستم خود برنخواهد داشت. تا زمانی که آمریکا وجود دارد و سیستم و حکومتش به جهان‌خواری و دست‌درازی در هر گوشه کره زمین ادامه دهد، سرودهای ضد آمریکایی را خواهم خواند.

این سرود از سوی چه کسی پیشنهاد شد؟

آقای حمید سبزواری در یکی از روزهای بمباران سال ۶۰، آمد و گفت شعری بر ضد آمریکا سروده‌‌ام و می‌خواهم روی آن کار کنی. من که درد وطن و عشق به ایران از دغدغه‌هایم بود، دوست داشتم بر روی این شعر کار کنم. آن زمان در رادیو بودیم و عده‌ای از دوستان شاعر، آهنگساز و تنظیم‌کننده در رادیو حضور داشتند. این دوستان در روزهایی که شهر زیر بمباران‌های پیاپی بود شروع به ساخت قطعه کردند که از این میان آقای احمدعلی راغب ساخت ملودی را به عهده داشت و سید محمد میرزمانی آن را تنظیم کرد. روزهای تهران، روزهای سختی بود و هر روز بمباران هوایی بود. به همین دلیل ما تمامی این سرودها را با همین حال و هوا و فضا ساختیم. این سرود در مدت ۴۸ ساعت آماده شد. شاید باورتان نشود آن موقع در طول یک سال، ما ۱۰۳ سرود ملی تولید و منتشر کردیم.

اما همچنان سرود آمریکا بر سر زبان‌ها است و همه آن را زمزمه می‌کنند. می‌دانید دلیلش چیست؟

می‌دانید چرا؟ چون این سرود زیبا‌ترین ناسزا‌ها را درباره آمریکا با خود به همراه داشت. بهترین توصیف‌هایی که از این خون‌آشام می‌شد به تصویر کشید در این سرود نهفته بود.

ولی شما برای خواندن این سرود گاهی هم سرزنش شدید.

حرف و حدیث که همیشه هست، اما می‌خواهم در همین جا این را بگویم تا زمانی که آمریکا وجود دارد و همچنان به ظلم و ستم خود ادامه می‌دهد، من نیز این سرودها را می‌خوانم. ضمنا مگر تک تک کلمات این سرود واقعیت نیست؟ چرا من و خوانندگانی همچون من نباید اعتراض خود را از طریق هنرشان نشان بدهند. من یک ایرانی‌ام و اصالتم را گم نکرده‌ام. کلمات این سرود چیزی جز حقیقت نیست. به اعتقاد من آمریکا همیشه لایق صفت‌هایی همچون دزد جهان‌خواره‌، دیو ستم‌کاره‌، عقرب جراره‌، روبه مکاره و... است.

از خواندن این‌گونه سرودها پشیمان نیستید؟

نه تنها در مورد خواندن این قطعه، بلکه در مورد تمامی قطعاتی که در این زمینه خوانده‌‌ام به هیچ وجه پشیمان نیستم و اگر بتوانم باز هم به خواندن چنین سرودهایی اقدام خواهم کرد. چون می‌دانم آمریکا چه کارهایی در حق کشور عزیز و مردمان عزیزترمان کرد که در تاریخ مثال‌زدنی است. برای میهنم و مردم آن هر کاری که بتوانم انجام می‌دهم.

جدا از داشتن چنین عرق ملی، دلیل دیگری برای انتخاب شما برای خواندن این سرودها وجود داشت؟

جنس صدا هم برای اجرای این‌گونه قطعات شرط است. من به کمک عرق ملی که داشتم و نیز با جنس صدایی که داشتم و به کمک ترکیب این دو باهم توانستم حدود ۸۴۷ ترانه ملی در زمان جنگ تحمیلی بخوانم.

چه شد که توانستید بمانید و ادامه بدهید؟

همان سال‌ها شخصا فتوایی از امام خمینی گرفتم که آن را همه جا ابلاغ کردم. در این فتوا ایشان فرمودند موسیقی در راه خلق و انقلاب کراهتی ندارد، البته صدور این فتوا در آن برهه کار شجاعانه‌ای بود.

این فتوا سر منشا کارهای دیگری از شما و همکارانتان شد. درست است؟

بله، اگر این فتوا نبود، نمی‌توانستم تمام هشت سال دوران جنگ ایران و عراق را با صدایم ۸۰۰ ترانه حماسی و میهنی بخوانم.