تصویر جدیدی از جهانگیر شاه و طغرل در گفتوگو بامحمدرضا هدایتی:
استاد اجرای تیپ هم بازیگر، هم خواننده
اما از ما خبرنگاران موسیقی بعید نیست که وقتی هر روز خبر خواننده شدن یک بازیگر را میشنویم، نسبت به همه آنها انتقاد داشته باشیم که، آقای محترم! چرا سرت به کار خودت گرم نیست؟ اما شاید خیلیها پس از شنیدن حرفهای هدایتی، استدلالها، طرز فکر و لحن غیرادعاییاش، حرفشان را پس بگیرند. او به تازگی یک آلبوم موسیقی با عنوان «ماه میخنده» منتشر کرده است و خودش میگوید فقط میخواهد احساس زیبایی برای مخاطبان به ارمغان بیاورد و این بزرگترین هدفی است که میتواند داشته باشد. آنچه در پی میآید، بخشی از گفتوگوی ایسنا با محمدرضا هدایتی است؛ همان کسی که بیشتر با نام «جهانگیرشاه» و «طغرل» میشناسیمش.
چه چیزی باعث شد به فعالیت موسیقی روی بیاورید؟
دلیلی برای شروع وجود ندارد؛ «شروع» خودش پیش میآید. هدف مشخصی هم ندارم؛ اما قطعا این راه را ادامه خواهم داد.
شما در زمینه موسیقی دورههای آموزشی خاصی گذراندهاید؟
من متاسفانه آدم تنبلی هستم (میخندد) و اهل کلاس رفتن نیستم. عشق زیاد به موسیقی را در درونم احساس میکردم. یادم میآید آنقدر با یک ساز کلنجار میرفتم تا رامش کنم و یادم میآید روزی یک فلوت پیدا کردم که صدای بسیار بدی داشت؛ اما وقتی به خودم آمدم، دیدم میتوانم با آن یک قطعه موسیقی بنوازم. این اتفاق برای ساز سهتار هم رخ داد. شاید بد بنوازم اما نیاز خود را برطرف میکنم. فکر نمیکنم وقتی ساز میزنم صدایش گوش کسی را آزار دهد.
اما میتوانیم بگوییم که شما یک هنرمند خودآموخته هستید؟
میتوانید به من بگویید که هنرمند پررویی هستم (میخندد)، من کلاس نرفتهام چون آدم تنبلی بودهام.
از انتقادها نمیترسید؟
هر کس هر کاری بلد است، میتواند انجام دهد؛ اما اگر مورد استقبال قرار نگرفت نباید دلسرد شود، چراکه هزینهها نیز به خودش مربوط است. شخصی روزی علاقه یا آرزویی داشته و امروز تلاش کرده که به آرزویش برسد. حداقل خودش کارش را دوست داشته است. شاید شما آن را دوست ندارید! اما بالاخره طرفدارش را پیدا میکند. اصلا او دوست دارد یک آلبوم درست کند و آن را گوشه طاقچهاش بگذارد. اشکالی دارد؟
اما این شبیه خودنمایی نیست؟
اگر بازیگری قصد داشته باشد با خوانندگی خودنمایی کند، باید بگویم خودنمایی در بازیگری بهتر میسر میشود و اگر هم در این عرصه موفق نشود، آلبومش فروش نمیرود.خیلی وقتها مخاطبان فقط به خاطر شهرت شما اثر را میخرند و خیلی راحت هزار نسخه اول فروش میرود.
شما اهل زاهدان هستید وجنوب کشور موسیقی بسیار غنی دارد، چرا به جای روی آوردن به موسیقی پاپ موسیقی خطه خود را ارائه ندادید؟
اکنون در حال تمرکز بر موسیقی جنوب هستم؛ نوعی موسیقی فولکلوریک که با موسیقی کلاسیک ترکیب شده است و کارهایش را در همین استودیو (ترانهسمان) انجام میدهم. این پروژه بزرگی است و از سال گذشته آن را آغاز کردم؛ اما نمیخواهم در آن عجله کنم؛ چرا که این اثر نوعی ادای دین به همشهریانم است.
دوست دارید شما را به عنوان خواننده بشناسیم یا بازیگر؟
(چند ثانیه فکر میکند) دنبال کلمه درستی میگردم، میخواهم بگویم من را به عنوان یک «هنرمند» دوست داشته باشید؛ اما از طرفی میبینم هنرمند لفظ بزرگی است، چرا که هنرمند کسی است که بر جامعه تاثیر میگذارد و چیزی به آموختههای مردم اضافه میکند، حتی اگر روزی هم در دنیا نباشد دیگران مسیرش را ادامه میدهند. اما متاسفانه کلمه دیگری پیدا نمیکنم. منظورم واژهای برای کسانی است که کار هنری انجام میدهند اما تاثیرگذار نیستند. من را در هر دو مورد قبول کنید، قول میدهم راضیتان نگه دارم.
اگر بخواهید یک دقیقه با مخاطبانتان صحبت کنید، به آنها چه میگویید؟
حس میکنم میتوانم در این هنر به مخاطبانم لذت ببخشم و اگر ببینم زمانی دیگر نمیتوانم کاری انجام دهم و دلیلی ندارد که مردم مرا دوست داشته باشند، این حرفه را کنار میگذارم. دوست دارم آنقدر لیاقت داشته باشم که شما گوشتان را به من بسپارید.
ارسال نظر