نقشه جدید بازار موسیقی

حمید حامی درباره نقش تهیه‌کننده‌ها بارها حرف زده و چند سال پیش با اشاره به لغو یکی از کنسرت‌هایش گفت: بارها و بارها اعتراض و فریادم به رانت و باندبازی را در حوزه موسیقی عنوان کرده‌ام ولی هرگز کسی در این باره اقدامی نکرده است. به صورت خیلی مشخص تهیه‌کننده‌ای که سال‌هاست بستن قراردادهای صوری و اخاذی از چهره‌های جوان تنها خروجی شرکت مثلا فرهنگی و هنری‌اش بوده، شاید مسبب اصلی طولانی شدن عمدی روند صدور مجوز کنسرتم بوده، اما من اهل باج دادن نیستم و با قدرت جلوی این جریان خواهم ایستاد.

سیروان خسروی نخستین خواننده‌‌ای بود که تصمیم گرفت راه متفاوتی را شروع کند. او پس از یک روند فرسایشی ترجیح داد دیگر با تهیه‌کننده‌ای همکاری نکند و همه کارهای کنسرت‌هایش را خودش انجام بدهد. در سال ۹۵ و در نشست خبری آلبوم حامد همایون یکی از خبرنگاران در مورد نظام اقتصادی قراردادهای محسن رجب‌پور، تهیه‌کننده موسیقی، و اتهام او مبنی بر استثمار خواننده‌ها حرف زد. رجب‌پور آن روز گفت: من تاجر خوبی هستم و به بخش تجاری این کار توجه می‌کنم. برعکس بسیاری از همکاران که می‌گویند کار ما فرهنگی و هنری است، من دستانم را بالا می‌گیرم و می‌گویم کار ما تجاری و محصول ما فرهنگی و هنری است.

او افزود: «با حامد همایون قرارداد ده‌ساله دارم و قرارداد ما از یک شهریور سال ۹۵ اکتیو شده است و تا پیش از آن، پیش‌قرارداد بود. اسم حامد همایون این نیست. روزی که رو‌به‌روی من نشست اسم او «سیدحامد محمودزاده» بود. زمانی که در سال ۱۳۸۰ به یک نوازنده گیتار ۵۰هزار تومان و به یک عضو گروه کُر ۳۰هزار تومان می‌دادند من پنج برابر آن را به کسانی که با من کار می‌کردند می‌دادم. یک دفتر سُرمه‌ای دارم که هیراد حاتمی آن را دیده است. برای همه این موارد سند دارم. مهم‌تر از همه اینکه یک محصول خام به نام سیدحامد محمودزاده داشتم و براساس روش‌های مارکتینگ خودم دلم می‌خواست اسم او را حامد همایون بگذارم. برند حامد همایون متعلق به ترانه شرقی است و اگر می‌خواهید اسمش را استثمار بگذارید! اما دانش آنکه تصمیم می‌گیرد یک پتانسیل به اسم سیدحامد محمودزاده را تبدیل به برند حامد همایون کند از جای دیگری است. در پایان قرارداد اگر ایشان بخواهد از برند حامد همایون استفاده کند باید رضایت من را جلب کند. چیز عجیبی نیست و در دنیا عُرف است.»

این حرف‌ها بازتاب‌های بسیاری داشت تا اینکه سال ۱۴۰۰خبری منتشر شد مبنی بر پایان همکاری محسن یگانه و تهیه‌کنندگان قدیمی‌اش. او پس از کشمکش‌های فراوان پارسال توانست کنسرت‌هایش را به طور مستقل برگزار کند و یک موج جدید راه بیندازد.

او در اولین کنسرتش در این دوره کاری گفت: «فارغ از اتفاقاتی که همه در جریان آنها هستند، اتفاقات دیگری رخ داد که هیچ‌کس نمی‌داند. روزی می‌خواهم سفره دلم را باز کنم و یک سری مسائل را برای شما بشکافم و درباره موسیقی و اتفاقاتی که پشت پرده آن رخ می‌دهد، صحبت کنم.» یگانه خطاب به هوادارانش گفت: «ترسناک شد نه؟ همان‌قدر که حدس می‌زنید ترسناک است ولی خیلی‌ها دوست نداشتند این کنسرت برگزار شود .هیچ‌کس بلیت ما را نمی‌فروخت و همه ما را از سایتشان بیرون انداختند!»

محسن ابراهیم‌زاده، خواننده جوان، یکی دیگر از کسانی بود که از پارسال تصمیم گرفت مستقل روی صحنه برود و باز هم پنج سایت اصلی بلیت‌فروشی کنسرت در ایران حاضر به فروش بلیت کنسرت‌هایش نشدند. سرانجام ابراهیم‌زاده با حکم دادگاه، اجازه فعالیت مستقل در کنسرت را به دست آورد و دفتر موسیقی وزارت ارشاد نیز با صدور مجوز کنسرت این خواننده، بر این حکم صحه گذاشت. او امسال تور کنسرت‌هایش را به صورت مستقل شروع کرده و قرار است خوانندگان دیگری هم به این جنبش ملحق شوند.

رضا بهرام، آرمین زارعی، آرون افشار و ... خوانندگانی هستند که قصد دارند خارج از دایره مشارکت با کمپانی روی صحنه بروند. در همین رابطه خبرگزاری ایرنا نوشته است درگیری داخلی چند خواننده با تهیه‌کنندگان خود حتی اگر به بهانه‌هایی چون «پول» هم به راه افتاده باشد، ضربات مهلکی بر پیکر خواننده، کمپانی و مدیرانش و البته مارکت موسیقی وارد خواهد آورد.

این خبرگزاری در مخالفتی صریح در گزارش خود نوشته است: «خروج یک خواننده از این دایره به معنای تقبل تمامی این مراحل است. خواننده فارغ از آنکه با این تصمیم، خود را در معرض انواع حواشی و روند فرسایشی قرار می‌دهد، هیچ‌گاه نمی‌تواند تجربه و روابط کمپانی با نهادهای مختلف را در فعالیت جدید خود اعمال کند. همین روند سبب می‌شود علاوه بر استهلاک بیشتر خوانندگان در طی کردن این روند، آن نتیجه بهینه نیز از کلیت فرآیند به دست نیاید. همه اینها را هم که کنار بگذاریم، به رابطه مدیریت فضای موسیقی کشور با کمپانی‌ها می‌رسیم که طی آن، بسیاری از منویات فرادستانه مدیریتی، اعمال و مشکلات احتمالی مرتفع می‌شود. اتفاقی که سبب می‌شود حراست از جامعه موسیقی کشور، حداقل از این بابت، به‌نوعی تضمین شود. این قابلیت موسیقی سبب شد بسیاری از شاکله‌های هنری کشور، نظیر سینماگران، نیز در طول سالیان اخیر، تلاش‌های بسیاری به خرج دهند تا با الگوبرداری از این اکوسیستم حوزه موسیقی، مشکلات زائد خود را حذف و هنرمند عرصه خود را بیهوده وارد چرخه حواشی فرسایشی نکنند.

این اکوسیستم حوزه موسیقی، امروز بیشتر از هر زمان دیگری دستخوش تخطئه قرار دارد. تاریخ موسیقی پس از انقلاب کشور، هیچ‌گاه به‌ اندازه امروز شاهد این میزان درگیری درونی فرسایشی در حوزه موسیقی نبوده و این رهیافتی نیست که به نفع هیچ‌یک از طرف‌های درگیر، علی‌الخصوص خوانندگان ما، باشد.»