مرد دوستداشتنی «هنر هفتم»
امروز سالروز تولد اکبر عالمی است
عالمی در گفتوگویی درباره اجرای خود در برنامه «هنر هفتم» گفته بود: «به دلیل اینکه در «هنر هفتم» گرداننده برنامه و مجری بودم، باید کمتر حرف میزدم، چرا که همیشه معتقدم میزبان حق ندارد بیشتر از مهمان در سفره دستش را دراز کند و همیشه باید بیشترین زمان را به مهمان داد؛ بنابراین ما هم بیشترین زمان را به مهمانان برنامه اختصاص میدادیم. شخصا به عنوان مجری برای هر قسمت از برنامه «هنرهفتم» گاه دهها کتاب مطالعه میکردم تا بتوانم برنامه را بهخوبی هدایت کنم.» ابراهیم حاتمیکیا، کارگردان شناختهشده، خود را شاگرد اکبر عالمی میداند و معتقد است که سینمای ایران بزرگاستاد سینمایش را از دست داد.
این کارگردان در بخشی از نوشتار خود در شرح خاطرات سالهای دور با عالمی گریزی میزند، به سال ۱۳۵۹ زمانی که خود جوانی ۱۹ساله بوده و عاشق فیلمبرداری، و در ادامه مینویسد: «برای اولینبار در کلاسهای فیلمسازی شرکت کردم و شدم شاگرد استاد اکبر عالمی. دلچسبترین کلاسهای فیلمسازی. او با کیف چرمی بزرگی وارد کلاس میشد و همچون شعبدهبازان یکییکی از کیف اسلاید و کتاب و ابزاری بیرون میکشید و ساعتها به شیوه سمعی و بصری شاگردان را سِحر میکرد. استاد به من جسارت داد و من در زیرزمین خانه، فیلم سوپر ۸ را که ۱۵ متر طول داشت، ظاهر کردم. باوری که استاد به ما میداد از جنس سحر بود. او ایمانی میداد که فراتر از تکنیک بود.»
فرزاد حسنی، مجری معروف، نیز درباره این این کارشناس برجسته برنامههای سینمایی توضیح داده است: «همیشه گفتهام لذت فیلم دیدن با اکبر عالمی یکی از بزرگترین لذتهای عالم است که اگر کسی تجربه نکرده باشد یکی از مهمترین اتفاقات دنیا را از دست داده است. نگه داشتن فیلم در هر دقیقه و صحبت درباره فیلم اتفاقی است که خیلیها در کلاسهای او تجربه کردهاند و من حدود ۱۸ یا ۱۹ساله بودم که تجربهاش کردم و هنوز آن را به خاطر دارم.»
گیتی خامنه، مجری باسابقه تلویزیون که از شاگردان اکبر عالمی بوده، خاطره جالبی از او تعریف میکند که گواه پایبندی به قانون و اخلاقمداری عالمی است. خامنه تعریف میکند: «در آن زمان سیستم حراست صداوسیما بسیار سختگیر بود و حتی اجازه نمیداد خوراکی کوچکی با خود به داخل ببریم. من یک روز دوربینی را به داخل بردم و شادمان از این فتح خود مشغول عکاسی از گلهای محوطه بودم. در نهایت شادمانی که توانستهام سر دوستان حراست را کلاه بگذارم مشغول عکاسی بودم که یکی از پشت به من گفت که اینجا عکسبرداری ممنوع است. وقتی قانونی را میگذارند باید همه قانونمدار باشند. این فرد اکبر عالمی بود که به من تذکر داد که قانونمند باشم.»
عالمی درباره زندگیاش و شروع علاقهاش به سینما و تلویزیون در مصاحبهای توضیح داده بود: «پدرم متولد شهر همدان بود و کارش را با استخدام در وزارت کشاورزی آغاز کرد. ما به شهرهای مختلف رفتیم و طبیعتا حیوانات و طبیعت میتوانستند در زمان کودکی تاثیر شگفتآوری روی ذهن من بگذارند. من همه حیوانات از چرنده و پرنده و خزنده تا انسانها و طبیعت را بهدقت زیر ذرهبین نگاه خودم میگذاشتم. زمانی ما در ایران تلویزیون دولتی نداشتیم و یک تلویزیون خصوصی در خیابان الوند بود که در سال ۱۳۳۷ از ساعت ۵ بعدازظهر تا حوالی ۱۲ شب برنامههایی را بهصورت زنده پخش میکرد، چراکه در آن زمان اصلا دستگاه ضبط تلویزیونی ساخته نشده بود، بنابراین مجبور بودند تمام برنامهها را به صورت زنده پخش کنند.
ما در آن زمان در شهر ورامین زندگی میکردیم و امواج تلویزیون تا ورامین نمیرسید. سال ۱۳۳۹ وقتی که با مادرم به خوزستان رفتم و در خرمشهر و آبادان بودیم، تلویزیون آبادان شروع به کار کرد و من اولین انیمیشنها را در آن زمان از تلویزیون آبادان تماشا کردم. بعد از آن وقتی به تهران آمدیم به تماشای انیمیشنهایی نشستم که از تنها شبکه تلویزیونی ایران که به بخش خصوصی تعلق داشت پخش میشد. میکیماوس در آن زمان از همه مشهورتر بود. در سال ۱۳۳۷ من ۱۳ساله بودم و خیلی از دیدن انیمیشن ها لذت میبردم اما نمیدانستم آنها را چطور میسازند.»
اکبر عالمی در پی علاقهاش در تهران رشته رادیو تلویزیون را در دانشکده هنرهای دراماتیک خواند و مدرک کارشناسی ارشد را در رشته سینما از دانشگاه تربیت مدرس گرفت. سپس مدرک دکترای سینما را از کشور انگلستان دریافت کرد و به ایران بازگشت. او علاوهبر نقد فیلم و مجریگری به ساختن فیلمهای مستند نیز اشتغال داشت. ساخت نزدیک به ۳۰ فیلم مستند برای صنایع داروسازی، پتروشیمی، نساجی و چوب به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، اسپانیولی، آلمانی، ایتالیایی و عربی از جمله کارهای او هستند. عالمی در روزهای آخر زندگی خود مشغول ساخت دو مجموعه مستند درباره یکسری دستگاه ویژه ماموگرافی و نیز با موضوع پتروشیمی بود که با درگذشت او این مستندها نیمهکاره ماندند. امیر سراییمقدم که علاوه بر داشتن نسبت خانوادگی، دستیار اکبر عالمی در پروژههایش بود، به تازگی خبر داد که این مستندها تکمیل و تحویل داده شدهاند.
یکی از این مستندها درباره دستگاههای ماموگرافی است که شرکت فوجی ژاپن به ایران داده بود. این دستگاهها در شناسایی سرطان سینه که یکی از شایعترین انواع سرطانهاست بسیار پیشرفته با قدرت تشخیص زیاد محسوب میشوند. سرایی مقدم پیشتر به ایسنا گفته بود: آقای عالمی نگاهی انسانی در این فیلم داشتند و از این جهت موضوع برایشان جالب بود که تشخیص سریع بیماری چطور به نجات جان انسانها کمک میکند. رابطه دوستی کهن بین ملتهای ایران و ژاپن هم موضوع دیگری است که در این مستند مورد توجه ایشان بود. حالا این مستند پس از تکمیل به شرکت فوجی تحویل داده شده و گویا در ژاپن نمایش داده خواهد شد. همچنین مستندی که درباره پتروشیمی بود نیز تحویل داده شده و احتمالا در رویدادی با موضوع نفت و گاز نمایش داده میشود.