ضوابط جدید شبکه نمایش خانگی منتشر شد
گسترش قلمرو صداوسیما
هنرمندان سرشناس به کمپین «پایان نمایش خانگی» پیوستند
اگرچه در این نظارت سهمی هم برای وزارت ارشاد، متولی سابق این رسانه در نظر گرفته شده، اما نقش عمده تولیگری صداوسیما با توجه به سابقهاش در امر نظارت، بسیاری از هنرمندان و نهادهای صنفی را نگران کرده و موجب شده به آن واکنش نشان دهند. مخالفان این تغییرات بر این باورند که صداوسیما به جای ارتقای برنامهها و تولیداتش که با افت روزافزون کیفی مواجه است، با این کار درصدد حذف رقیب برآمده است، اما موافقان نیز با استناد به مصوبه سالها پیش، یعنی زمانی که پدیدهای به نام رسانههای اینترنتی به وجود نیامده بود، مبنی بر اینکه نظارت بر سریالسازی و تولیدات تصویری بر عهده صداوسیماست، این تغییر را قانونی و همچنین موجب یکدست شدن فضای فرهنگی میدانند.
جزئیات واگذاری
حدود اختیار و تفکیک وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صداوسیما در موضوعات مرتبط با صوت و تصویر فراگیر به این شرح اعلام شده است:
صدور مجوز و نظارت بر حوزه کتاب، موسیقی، تبلیغات و بازیهای رایانهای در حوزه صوت و تصویر فراگیر به طور کلی بر عهده وزارت ارشاد است.
صدور مجوز و نظارت بر حوزه رسانه و خبرگزاری در حوزه صوت و تصویر فراگیر کمافیالسابق بر عهده وزارت ارشاد خواهد بود.
صدور مجوز، نظارت و بازبینی مقررات تبلیغات در حوزه صوت و تصویر فراگیر برعهده صداوسیماست، اما برای عدم بروز اختلاف و هماهنگی بیندستگاهی، دو نماینده وزیر ارشاد در شورای مربوط به آن حضور خواهند داشت. (که به نظر میرسد با توجه به مورد اول، مقصود از این بند، تبلیغات در شبکه نمایش خانگی و موضوعاتی است که بر عهده صداوسیما گذاشته شده است.)
صدور مجوز، نظارت و رگولاتوری رسانههای «کاربرمحور» (مانند آپارات) و «ناشرمحور» (VOD)ها و شبکه نمایش خانگی و مجوزها در زمینه تولید سریالها و برنامههای تلویزیونی بر عهده صداوسیماست.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دو نماینده در هر یک از شوراهای مجوز تولید و مجوز پخش ساترا خواهد داشت.
تولید و پخش زنده برنامهها و اعطای مجوز و نظارت بر پخش زنده در فضای مجازی بر عهده صداوسیما خواهد بود.
در صورت بروز اختلاف بین دو دستگاه، کارگروهی متشکل از دو نماینده وزیر ارشاد، دو نماینده صداوسیما و به ریاست دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوع را بررسی و جمعبندی کند.
سیاستها و ضوابط حاکم بر صوت و تصویر فراگیر و شبکه نمایش خانگی، توسط دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و با همکاری صداوسیما و وزارت ارشاد تدوین میشود و پس از تایید در کمیتهای متشکل از: رئیس صداوسیما، وزیر ارشاد، دبیر شورای عالی فضای مجازی، نمایندگان روسای قوا در کمیسیون هماهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی، سه نفر از اعضای حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی، دو نفر صاحبنظر در حوزه رسانه به انتخاب شورای عالی انقلاب فرهنگی و به ریاست دبیر شورا، ظرف مدت ۳ ماه برای تصویب به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه میشود.
واکنشها
در روزهای گذشته خانه سینما با صدور بیانیهای ضمن مخالفت با این تغییرات، آن را در راستای افزایش فشار روانی به هنرمندان و سانسورهای بیشتر آثار نمایش خانگی و سینمایی دانسته است. علاوه بر این، کانون کارگردانان خانه سینما نیز در بیانیهای جداگانه در مورد مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی و نظارت صداوسیما بر شبکه نمایش خانگی هشدار داده و تاکید کرده است: بر هم خوردن تعادل موجود در شبکه نمایش خانگی، به معنی تعطیلی نمایش خانگی و در نتیجه بیکاری بخش زیادی از صنوف سینمایی و بحران در جامعه سینما خواهد بود.
در بخش دیگری از این بیانیه آمده است: «مشروعیت بخشیدن به نظارت تلویزیون بر شبکه نمایش خانگی و رفتن به سمت قانونی کردن این نظارت با تصمیمگیری از بالا بدون در نظر گرفتن نظر اهالی سینما و کارشناسان مستقل و بررسی همه جوانب، تصمیمی است اشتباه که نتیجه آن بحران در شبکه نمایش خانگی خواهد بود.
توجه داشته باشیم این تصمیم در شرایطی گرفته شده است که اولا تلویزیون در تغییر و تحولات جدید نتوانسته مقبولیت عمومی پیدا کند و بر عکس به دلیل از دست دادن نیروهای کارآمد و چهرههای محبوب میزان نفوذش در جامعه کاهش یافته است. ثانیا این تصمیم در شرایطی اجرایی و قانونی میشود که شبکه نمایش خانگی بهرغم نوسانات اجرایی به استقلال نسبی رسیده و توانسته به مطالبات بخشی از مخاطبانی جواب دهد که در سالهای اخیر آرزوها و آرمانهایشان در درامهای تلویزیونی جایی نداشته است. اصلا شبکه نمایش خانگی زمانی شکل گرفت که تلویزیون به دلایل سیاسی مجبور شد زندگی طبقه متوسط را از درامهای خود خارج کند و حتی از شوخی با زندگی این طبقه پرهیز کرده و این شوخیها را به سکونتگاهی نامشخص منتقل کند.»
در بخش دیگری از این بیانیه آمده است: «شبکه نمایش خانگی بهتدریج با نزدیک شدن به مخاطبی قوام یافت که تصویر منفی سبک زندگیاش در درامهای تلویزیونی، جایگزین تصویر واقعی شده بود. شبکه نمایش خانگی به جای این نفرتپراکنی سعی کرد با درک درست شرایط فرهنگی و اجتماعی این طبقه و تصویر واقعی از آن، درامهایش را بسازد. با رشد این مخاطب که کمکم در جامعه به اکثریتی تعیینکننده تبدیل شد، شبکه نمایش خانگی گسترش یافت. مخالفان شبکه نمایش خانگی به جای نوشتن مقالات سطحی باید بفهمند در چه جامعهای زندگی میکنند. این فهم خیلی مهم است.» این بیانیه تاکید میکند: «جامعه ایران دارای چندگانگی فرهنگی است؛ یک پاره سنتی دارد و یک پاره مدرن که این پاره مدرن در سالهای اخیر بهشدت رشد کرده و روی پاره سنتی تاثیر گذاشته است.
در گذشته در قبل از انقلاب ادارهکنندگان جامعه نفهمیدند پاره سنتی رشد کرده و به اکثریت تعیینکننده تبدیل شده و حالا نمیخواهیم بفهمیم که پاره مدرن در جامعه تعیینکننده است. اگر این فهم در نظارت وجود نداشته باشد و ناظران بخواهند به شیوه تلویزیون با همان نفرتی که از طبقه متوسط مدرن دارند درامهای شبکه نمایش خانگی را بازبینی کنند درامی باقی نخواهد ماند و مخاطبانی که چندین سال با درامهای نمایش خانگی سرگرم شدند جذب ماهوارهها خواهند شد و تعادل به هم خواهد خورد.
با به هم خوردن این تعادل تلویزیون اگر نگرش فعلی را در تصویب درامهایش داشته باشد تماشاگرش افزایش نخواهد یافت. کانون کارگردانان سینمای ایران به مجلس یادآوری میکند که بر هم خوردن این تعادل یعنی تعطیلی نمایش خانگی و تعطیلی نمایش خانگی یعنی بیکاری بخش زیادی از صنوف سینمایی و بحران در جامعه سینما.» علاوه بر بیانیهها از سوی نهادهای صنفی، برخی هنرمندان با ایجاد کمپین «پایان نمایشخانگی» به این واگذاری واکنش نشان دادهاند. این کمپین که در واقع انتشار همزمان یک پوستر از سوی بازیگران و سینماگران است، از احتمال ممنوعالفعالیتی هنرمندان ابراز نگرانی کرده است. پرویز پرستویی، محسن کیایی، علی شادمان، عباس جمشیدیفر و محمدحسین مهدویان از جمله هنرمندانی هستند که با انتشار پوستر یادشده در استوری اینستاگرام خود در این کمپین شرکت کردهاند.