عرصه هنر ایران دوباره محروم از وجود استاد

فیلم رگبار توسط مارتین اسکورسیزی برای نمایش در جشنواره نیویورک انتخاب شده است حدودا دو سال است که بهرام بیضایی ایران را به مقصد ایالات متحده و برای تدریس در دانشگاه استنفورد ترک کرده است؛ بیضایی در تمام ماه‌های پیش از رفتن تلاش کرد هر طور شده یکی از فیلمنامه‌های «اشغال» یا «مقصد» را جلوی دوربین برده یا لااقل بتواند مجوز اجرای یکی از نمایشنامه‌های «سهراب کشی» یا «مجلس ضربت زدن» را دریافت کند، اما متاسفانه نه تنها مجوز هیچ یک از این آثار به او اعطا نشد بلکه از آنجایی که سال‌ها بود وی در حلقه تدریس دانشگاه‌های سینمایی ما هم جایی نداشت، این شد که به‌رغم میل باطنی پیشنهاد یکی از دانشگاه‌های آن سوی آب را به زندگی در ایران ترجیح داد.

به گزارش شبکه ایران، بیضایی قصد داشت ابتدا یک سال در استنفورد تدریس کند و بعد از آن برای ساخت «اشغال» که حتی جواد شمقدری هم ساخت آن را بی‌اشکال دانسته بود به ایران بازگردد، اما از آنجا که فاصله حرف تا عمل بسیار است در دریافت مجوز «اشغال» هم به مشکل خورد و چاره‌ای ندید جز اینکه برای سال دوم هم قرارداد خود با استنفورد را تمدید کند. چندی قبل قرارداد سال دوم تدریس در استنفورد هم به پایان رسید و بسیاری از مخاطبان بیضایی امیدوار بودند که وی این بار دیگر قرارداد را تمدید نکرده و به ایران بازگردد، اما آن طور که شهلا لاهیجی مدیر انتشارات روشنگران و ناشر رسمی آثار بیضایی به شبکه ایران خبر داده بیضایی هیچ پالس مثبتی را از داخل دریافت نکرد و نهایتا مجبور شد یک بار دیگر قرارداد خود برای تدریس در استنفورد را تمدید کند. لاهیجی که چندی قبل به

ایالات متحده رفته بود از دیدار با بیضایی و اجرای نمایش «جانا و بلادور» این استاد در استنفورد سخن می‌گوید:

***

از بهرام بیضایی چه خبر؟ گویا ایشان قرارداد خود را برای سال سوم هم با دانشگاه استنفورد تمدید کرده‌اند؟

البته درست نیست که من از طرف ایشان صحبت کنم، اما از جایی که خودشان در حال حاضر در کشور نیستند لازم می‌دانم که بگویم بله ایشان قرارداد خود را برای یک سال آینده تمدید کرده‌اند و کلاس‌هایشان هم از هفته آتی آغاز خواهد شد.

تدریس ایشان در این کلاس‌ها به زبان انگلیسی صورت می‌گیرد؟

بله، به هر حال ما با استاد بیضایی طرفیم که بر زبان انگلیسی تسلط کافی دارند. این خبر را هم به شما بدهم که در اکتبر امسال فیلم «رگبار» ایشان به عنوان بهترین اثر دوره خود از طرف یکی از کارگردانان نامی هالیوود؛ مارتین اسکورسیزی برای نمایش در جشنواره نیویورک برگزیده شده است.

با این حال به نظر می رسد آن قدر سر استاد شلوغ شده که دیگر امیدی به بازگشتش به ایران وجود ندارد؟

بیضایی همیشه ایرانی بوده و هست. به هر حال ایشان دلبستگی‌های فرهنگی عمیقی با ایران دارند و پیوندهایی زنجیروار مابین وی و ایران برقرار است، اما به هر حال شرایط حال حاضر کاری در ایران و مسائل خانوادگی ایشان به خصوص فرزند پسری که آنجا است و بیضایی نمی تواند وی را رها کند، باعث شده وی فعلا ماندن در آمریکا را به حضور در ایران ترجیح دهد.

اشاره کردید به شرایط کاری بیضایی در ایران. تا آنجا که ما می‌دانیم جواد شمقدری حدودا یک سال و اندی قبل موافقت خود را برای ساخت «اشغال» اعلام کرده بود.

ببینید، از حرف تا عمل فاصله بسیار است. تنها کافی است مروری داشته باشیم بر حواشی فراوانی که در مسیر اجرای «سهراب کشی» رخ داد تا همه چیز دستگیرمان شود. این را یادتان باشد یک هنرمند چقدر می‌تواند دلخوش باشد به مکتوب کردن آثارش. هنرمندی مثل بیضایی باید فیلم بسازد و نمایش روی صحنه ببرد تا بتواند اوج هنری خود را درک کند. مطمئنا بیضایی دلش می خواهد برگردد؛ اما تا وقتی که مجالی برای کار در سینما یا تئاتر نداشته باشد بازگشتش چه سودی دارد.

آخرین خبر انتشار یافته درباره بیضایی آن بود که وی نمایشی در مایه‌های «سایه بازی» با عنوان «جانا و بلادور» را در استنفورد روی صحنه برده است. آیا زمان حضورتان در ایالات متحده این نمایش را دیدید؟

من خردادماه به ایالات متحده رفتم، وقتی رفتم ایشان در حال تمرین برای اجرای این نمایشنامه بودند. «جانا و بلادور» تیرماه اجرا شد آن هم در حالی که استقبال از آن

فوق‌العاده بود و تمام بلیت‌ها از چند روز قبل به فروش رفته بود.

زبان نمایش، فارسی بود؟

بله، زبان نمایش فارسی بود اما پانوشت انگلیسی داشت ضمن اینکه در بروشورهایی که به زبان انگلیسی نوشته شده و پیش از اجرا در میان حضار توزیع شده بود متن کامل نمایش آمده بود تا مخاطبان غیرفارسی زبان بدون کمترین مشکلی اجرا را دیده و درک کنند.

بازیگران «جانا و بلا دور» ایرانی بودند؟

البته نمایش به صورت «سایه بازی» بود یعنی فقط سایه بازیگران دیده می شد اما اگر اشتباه نکرده باشم نمایش دو بازیگر داشت یکی مژده شمسایی و نفر دوم را خاطرم نیست. خوانش متن هم برعهده همین دو نفر بود.

بناست نسخه ویدئویی «جانا و بلادور» هم به بازار عرضه شود؟

بله، خوشبختانه یک ویژگی مهم این نمایش دوربین‌هایی بود که به فیلمبرداری کامل نمایش می‌پرداختند تا نسخه‌ای ویدئویی از نمایش هم برای نسل‌های آینده در دسترس

باشد.