علیرضا مجمع

علی کسمایی، خاطره ساز چند نسل از سینما روهای این سرزمین دیروز با کوله باری از انرژی مثبت عاشقان سینما بعد از یک دوره بیماری طولانی در ۹۷ سالگی بدرود حیات گفت. این چند خط شاید ادای دین به کسی باشد که با آوای موسیقی‌اش، با بانوی زیبای من اش، با دکتر ژیواگو اش و با خیلی دیگر از فیلم‌های خاطره سازش همساز شدیم و شعرهایش را از بر کردیم و شاید آن زمان نمی‌دانستیم بانی این همه خاطره نامش علی کسمایی بود. با یاد علی کسمایی خیلی از فیلم‌ها در ذهنمان زنده می‌شود.

به یاد دوبله بانوی زیبای من و آوای موسیقی (اشک‌ها و لبخندها) که مدیر دوبلاژشان بود. به یاد صحنه‌ای که آدری هپبورن، وسط بانوی زیبای من به فارسی می‌زد زیر آواز که: «تو صبر کن هنری هیگینز، تو صبر کن...»، و صحنه‌ای که جولی اندروز برای آموزش موسیقی به بچه‌ها کاپیتان فون‌تراپ،در آوای موسیقی می‌خواند:

«DO، دو شب نخوابیدم/ RE روی ماه‌ات دیدم...» به یاد وقتی ابوالحسن تهامی جای کریستوفر پلامر به بچه‌هایش (که ازش می‌خواستند تیم موسیقی‌شان را در یک جشنواره شرکت دهد) می‌گفت: «نه، نه، نه.... نه... نه... نه، نه، نه.» به یاد وقتی دختر کوچیکه وسط مهمانی خودش را روی پله‌ها مچاله می‌کرد و می‌‌خواند: «خورشید رفته... منم می‌رم بخوابم...» پیرمرد خاطره های ما رفت، اما می شود کوله باری که برای ما گذاشته را هر بار در دستگاه کوچک دی‌وی‌دی خانه‌هایمان ببینیم و لذت ببریم. روحت شاد پیرمرد که روح ما را شاد کردی استاد!