اولین فستیوال سینمایی در دولت سیزدهم جنجالی شد
موج اعتراضها به سیاستگذاریهای فجر ۴۰
در چند روز گذشته و همزمان با انتشار فهرست ۲۲گانه فیلمهای منتخب برای حضور در رقابت سودای سیمرغ، واکنشهای تند و تیز بسیاری در رسانههای و فضای مجازی منتشر شده و دبیرخانه این دوره از جشنواره متهم به انتخاب گزینشی آثار و حذف فیلمسازان غیرهمسو شده است. ابتدا بحث درباره فیلم «قاتل و وحشی» ساخته حمید نعمتالله بالا گرفت و واکنشهای بسیار برانگیخت و در ادامه هم یکی، یکی اعتراضها به عدم انتخاب فیلمهای دیگری نیز علنی شد.
ماجرای قاتل و وحشی
بیش از دو هفته پیش دبیر جشنواره گفته بود که فیلم جدید حمید نعمتالله امکان حضور در جشنواره را ندارد؛ چون در دوره قبلی، ارزیابی و رد شده است. عوامل این فیلم در واکنشی به این خبر، اعلام کردند که پیش از این فیلم بازبینی و ارزیابی نشده است. در ادامه دبیرخانه جشنواره تصویری از یک نامه را منتشر کرد و کار به انتقادهای تندتر و صریحتر کشید. کانون کارگردانان هم در همین زمان بیانیهای صادر کرد و از فیلم «قاتل و وحشی» حمایت کرد؛ اما سرانجام اعلام فهرست ۲۲ فیلمی برای حضور در جشنواره آب پاکی را روی دست همه ریخت! روز گذشته هم محمدحسین نیرومند از اعضای هیات انتخاب این دوره از جشنواره گفت: «علت رد فیلم ساده است. نخست آنکه در آیین نامه جشنواره چهلم شرط پذیرش فیلم در جشنواره و نمایش آن برای هیات انتخاب این است که تولید آن سال ۹۹ به بعد باشد. این فیلم در سال ۹۸ تولید شده است و دوم آنکه فیلمی که قبلا متقاضی شرکت در جشنواره بوده است و در بازبینی هیات انتخاب رد شده است، امکان ثبتنام در جشنواره را ندارد.»
فیلم موتمن
در ادامه این انتقادها و اعتراضها، روز گذشته نیز فرزاد موتمن در جریان یک گفتوگو از موضوعی خبر داد که پیشتر رسانهای نشده بود. فرزاد موتمن با اعلام اینکه برای آخرین ساختهاش با نام «شبگرد» متقاضی حضور در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر بود، در گفتوگویی با «ایسنا» بیان کرد: صادقانه میگویم که «شبگرد» را به جشنواره فیلم فجر ارائه کردم؛ ولی آن را نخواستند، اشکالی هم ندارد. او در عین حال اضافه کرد: وقتی به کلیت فیلمهای راه یافته به جشنواره نگاه میکنیم نکتهای جلبتوجه میکند و آن هم این واقعیت است که از سال ۱۳۸۶ یک تهاجم بهطور خزنده برای حذف برخی فیلمسازها و جایگزینی آنها با فیلمسازهای خاص و همفکر شروع شد و الان در حال رسیدن به شکل کامل خود است. مساله تاسفآور این است که این تهاجم علیه فیلمسازها، توسط سازمان سینمایی صورت میگیرد و با توجه به ابعاد گستردهای که دارد پیشبینی میکنم این حملات شامل بازیگران هم شود. درواقع تلاش بر یکدست کردن همه چیز است و در این بین هرآنچه را درک نکنند یا از چیزی که در نظر دارند دور باشد به آن تهاجم میکنند، اصلا انگار یک جنگ است.
چارچوب جشنواره روشن شود
رسول صدرعاملی، کارگردان سینمای ایران نیز اخیرا گفته است: «من از سومین دوره جشنواره فیلم فجر در این رویداد سینمایی حضور داشتم و باید بگویم که این رویداد سینمایی فراز و فرودهای بسیاری را از سر گذرانده و هیچوقت جشنواره فیلم فجر متولی و رویکرد واحدی نداشته است. برای همین این سوال مطرح میشود که چرا جشنواره فیلم فجر آییننامه ثابت و مخصوص به خود را ندارد. اگر برنامهریزی مدونی صورت میگرفت، سینمای ایران جایگاه والاتری در دنیا داشت و باعث میشد که سینماگران دنیا برای حضور در جشنواره فیلم فجر فیلمسازی کنند.» او افزود: با وجود این همه مدت و گذر از عمر جشنواره فیلم فجر، مشخص نیست که کارگردان و فیلمساز برای چه جشنوارهای و با چه نگاهی فیلم میسازند؟ یعنی تکلیف فیلمساز باید با نگاه و بینش جشنواره روشن باشد. اگر کلیات موضوع و مفاد جشنواره مشخص شود، تکلیف فیلمساز و مردم هم روشن میشود که در این رویداد سینمایی با چه آثاری روبهرو میشوند. بعد از ۴۰سال جشنواره نتوانسته به شمایل ایرانی یا حتی اسلامی برسد و چارچوب منسجمی نداشته است. در این مسیر به علت نگاه فردی و نه سیستماتیک انگیزههای برگزاری جشنواره مخدوش شد.»
اعتراض به ممیزی
سیاوش اسعدی، فیلمساز دیگری که فیلمش در این دوره از جشنواره از سوی هیات انتخاب رد شده است، گفت: من اعتقاد دارم با این مختصاتی که فیلم فجر دارد یک جشن و دورهمی سینمایی است. همه جشنوارههای سینمایی دنیا مخاطبان خاص دارد؛ چرا فیلمی که مخاطبان آن جزو مخاطبان حرفهای سینما هستند باید ممیزی بخورد؟ مگر ما فیلمسازان کدام کشور هستیم؟ خود ما ممیزی را از همه بیشتر میشناسیم. بعد فیلمی که ما در ایران میسازیم صحنه ناجور ندارد که بخواهیم آن را درآوریم. به همین خاطر چرا در جشنواره سینمایی و تخصصی باید فیلم را سانسور کنیم. در اکران عمومی این مسائل تازه قابل طرح است؛ به هر حال ما سالهاست که در این مملکت زندگی میکنیم و از کودکی با این ممیزی آشنا هستیم. فیلمهای ما به اندازه کافی بدون حرف و مساله است و به همین دلیل من نمیفهمم که فیلم برای جشنواره یکبار ممیزی شود، برای اکران عمومی یکبار دیگر و برای نمایش خانگی هم یک ممیزی مجزا. بهصورت کلی شرایط سینما در حال رفتن به سمتی است که قطعا به نفع سینما نیست.