رانندگی از دست چپ
امروز سالروز درگذشت حمید مصدق است
دکتر محمد صنعتی، روانشناس و منتقد ادبی درباره این شاعر و سابقه دوستیشان گفته است: «حمید مصدق شاعری پرمخاطب بوده و هست و یکی از نزدیکترین دوستان دوران پس از انقلاب من بود. گرچه آشنایی ما از سال ۱۳۴۴شروع شده بود، نه در اصفهان که زادگاه هر دوی ما بود، بلکه در تهران؛ ولی نزدیکی و دوستی ما در لندن شروع شد. روزی تلفن زنگ خورد و من که در بیمارستان حومه لندن دستیار روانپزشکی بودم، گوشی را برداشتم، از آن سو شنیدم که یکی گفت: «من حمید مصدق هستم، از تهران به لندن آمدهام و میخواهم ببینمت!» و به فاصله دو ساعت خود را به خانه من رساند و من حیرت کرده بودم که در این یکی، دو هفتهای که به لندن آمده، چطور رانندگی از دست چپ را یاد گرفته است و شگفت آورتر اینکه چطور این آدرس را در حومه لندن به راحتی پیدا کرده! به هر حال آمده بود و آموخته بود و صمیمیت ما آغاز شد و این صمیمیت، هم با خودش بود هم با همسر نازنینش لاله و هم تا آخر عمرش، که در بیمارستان دی بود و به گونهای با زندگی خودش ناخودآگاه جنگ داشت و به مرگ زودهنگامش رسید.» صنعتی به این جنبه در روحیات وی توجه کرده و میگوید: «حمید دوست داشت که از این لحظات زندگیاش لذت ببرد؛ به جای اینکه برای مرگ خودش گریه کند و سوگوار باشد و چیزی که کمکش میکرد این کار را بکند وجود عشق بود.» مصدق هر چند به سلامتی خود اهمیت چندانی نمیداد اما به رابطه عاشقانه با همسر و خانوادهاش بسیار پایبند بود. تعریف میکنند که همسرش لاله خانم روی درِ ورودی سالن خانهشان با خط درشت نوشته بود: «حمید بیماری قلبی دارد. لطفا مراعات کنید و بیرون از خانه سیگار بکشید » خود حمید مصدق هم میآمد بیرون سیگار میکشید و میگفت: «به احترام لاله خانم است!»