حکایت دیدار طراح ایرانی فرودگاه فرانسه با قصاب
این هنرمند در گفتوگو با «ایسنا» توضیح داد: « برای فرودگاه امام خمینی (ره) به من مراجعه کردند؛ اما ۲۰۰هزارمتر کسری دارد و من هم بهدلیل عدم پرداخت حقالزحمه مناسب نپذیرفتم. فرودگاهها یکی از پروژههای بدون اتمام محسوب میشوند و باید قابل گسترش باشند. چرا فرودگاه دبی شبیه سوسیس در حال پیشروی است؟ چون طوری طراحی شده که قابل گسترش باشد. بارها از من طرح خواستهاند؛ اما دستمزدم را ندادهاند به همین دلیل اگر دنبالم بیایند حاضر نیستم دیگر کاری انجام دهم.»
وی درباره شیوه کارش توضیح داد: «زمانی طرح «مرکز پومپیدو» را به رنزو پیانو و ریچارد راجرز دادم که آنان هم با طرح من به نام خودشان در مسابقه شرکت کردند و جایزه اول را گرفتند. در آن طرح دست به ترکیب اطراف سایت نزدم و فقط گودال باغچهای ایجاد کردم که مترو از زیر زمین بالا بیاید و بورس پاریس، سن اوستاش و معماری گوتیگ را حفظ کردم. زمانی که طرح اول شد و برای قضاوت مردم به اشتراک گذاشتند یک قصاب فرانسوی نوشته بود: «روزی که طراح آن دست به ساختار این بافت بزند او و سازندههایش را خودم ترور میکنم.» من به دیدار قصاب رفتم. برایم جالب بود که در کتابخانهاش کارهای «میس ون دروهه» معمار آلمانی و مکتبهای قدیم معماری را داشت. با خودم گفتم یک قصاب با این کتابها چه کار دارد؟ کلی با من بحث کرد و خواست ناهار پیش او بمانم. گفت پدر و پدربزرگ من اینجا با گوته خاطره دارند و اجازه نمیدهم جایی را خراب کنید. برایش درباره طرح توضیح دادم؛ اما باز قانع نشد. من گیاهخوار بودم و او برایم استیک پخت و بعد از اینکه غذایم تمام شد تازه متوجه شدم چه چیزی خوردم. آنقدر بافت گوشت لطیف بود که اصلا متوجه نشدم چه چیزی میخورم. وقتی هم از او رمز کارش را پرسیدم، گفت: قصابهای شما آناتومی گوسفند را نمی شناسند.»
این معمار ۸۴ساله عشق به ایران را از مهمترین عوامل ماندن در کشورش میداند و میگوید: «اگر من در فرانسه مانده بودم یکی از خدایان معماری بودم. اما میدانید اخلاق من چگونه است؟ ظرف کوچکی دارم که یکی از دوستانم روز تولدم برایم هدیه آورده. در آن خاک ایران است. من این خاک را با کل اروپا عوض نمیکنم. همسر اولم سوئدی بود و بعد از انقلاب به همراه دو دخترم از ایران رفتند؛ اما من نتوانستم ایران را ترک کنم و از هم جدا شدیم. من در ایران در پروژههای زیادی کار کردهام و اصلا مهم نیست که کسی نمیداند این کارهای من است. کسی که اهلش باشد من و کارهایم را میشناسد.»