بهارانه کتاب رکورد ۲۲ میلیارد تومانی برجا گذاشت
روزهای داغ بازار کتاب
این طرح هفدهمین دوره طرحهای حمایتی و نخستین طرح سالجاری، درحالی سهشنبه 25 خرداد بعد از گذشت 9 روز به پایان رسید که آمارها از افزایش فروش بیش از 80 درصدی در مقایسه با بهارانه کتاب 1399 خبر میدهند. کتابفروشیها در این طرح بیش از 22 میلیارد و 83 میلیون و 654 هزار و 354 تومان کتاب فروختند.
در بهارانه کتاب 1400 887 کتابفروش از سراسر کشور مشارکت داشتند. از این تعداد 681 کتابفروش از مراکز استانها و 206 کتابفروش از شهرستانها عضو طرح بودند.
بررسی بهارانه کتاب 1400 با توجه به شاخص پرفروشترین کتابفروشیها بر اساس تعداد کتاب نشان میدهد، سه کتابفروشی مرکز استان صدرنشین شدند: دنیای کتاب قم با فروش بیش از 11 هزار و 462 نسخه کتاب، فرازمند رشت با فروش 8 هزار 869 نسخه کتاب و پاتوق کتاب شیراز با فروش 7 هزار و 919 نسخه کتاب. این نمودار از حضور قابلتوجه مردم کتابخوان در کتابفروشیهای مراکز استانهای مختلف کشور مانند کلبه کتاب جهرم، پاتوق کتاب اراک، کتاب طلائیه اراک، شهر کتاب مشهد، پاتوق کتاب مشهد (شعبه مرکزی) و شهر کتاب کرمانشاه خبر میدهد.
در فهرست پرفروشترین استانها بر اساس تعداد کتاب، تهران با 135 کتابفروش عضو، یعنی 16 درصد مشارکت و 17 درصد کل فروش در صدر نشسته است.
در کتابفروشیهای عضو طرح استان تهران در طول 9 روز برگزاری بهارانه کتاب 1400 بیش از 71 هزار و 51 نسخه کتاب فروخته شده است.
استانهای خراسانرضوی، اصفهان، فارس، قم، گیلان، آذربایجانشرقی، خوزستان، مازندران و مرکزی در ردیفهای بعدی این جدول قرار دارند.
سه استان پرفروش بهارانه کتاب، بر اساس مبلغ فروش به تهران، خراسانرضوی و اصفهان اختصاص دارد. استانهای قم، فارس، آذربایجانشرقی، کردستان، گیلان، مازندران و خوزستان نیز در ردیفهای بعدی قرار دارند.
بهارانه 1400 تا 25 خردادماه از سوی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سوی موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، برگزار شد.
در این طرح، مخاطبان تا سقف 200 هزار تومان و 20درصد تخفیف از کتابفروشیهای عضو طرح خرید کردند. کتابهای عمومی، کودک و نوجوان و دانشگاهی مشمول این میزان تخفیف نبودند.
چالشهای طرحهای فصلی
برگزاری طرحهای فصلی فروش کتاب در نزدیک به 6 سال اخیر همواره با استقبال مخاطبان روبهرو بوده است. این طرحها قرار بود در کنار نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران که رونق بازار انتشاراتیها را بهدنبال دارد، برای حمایت از کتابفروشیها برگزار شود و همین اتفاق هم افتاد چنان که هم کتابفروشها، هم ناشران و هم دوستداران کتاب از آن استقبال کردند. اما این رویداد هم البته چالشهایی در پیش داشته و دارد. یکی از مهمترین چالشها که بارها مورد توجه رسانهها قرار گرفته عدمحمایت رسانه ملی از این طرح ملی است. در این راستا اولین سوالی که مطرح میشود این است که اگر طرحهای حمایتی فصلی، رویکردی ملی دارند آیا نباید دیگر سازمانهای فرهنگی مانند صداوسیما و شهرداریها در تبلیغ آنها مشارکت کنند؟! چنانچه در نمایشگاه کتاب شاهد مشارکت اکثر دستگاههای فرهنگی- هنری و اجتماعی هستیم.
طرحی که اگر به شکل عملی شاهد برگزاریاش در سطحی ملی بودیم دغدغههای پیرامونش چون تاخیر در تسویه بدهی با کتابفروشان کاهش مییافت و در تفاهمنامههایی که میان خانه کتاب و نهادی مانند سازمان صداوسیما بسته میشد دیگر نیازی نبود خانه کتاب بار تبلیغات و هزینههای آن را به تنهایی به دوش بکشد.
افزون بر این گلایههایی هم وجود دارد که در این چند سال مورد توجه رسانهها قرار گرفته است: تخفیف ۲۰ درصدی که در طول دوره برگزاری طرحهای فوق از سوی کتابفروشیها بر مبلغ نهایی کتاب اعمال میشود و یارانهای که معاونت فرهنگی بابت این تخفیف، به کتابفروشیها پرداخت میکند، نقدی نیست. درواقع پولی را که کتابفروش باید اکنون دریافت کند، ماهها بعد میگیرد که بالطبع سودی برایش ندارد. در نتیجه پیوستن به این طرح را امتیازی برای خود نمیبیند و گمان میکند بهجای نمایشگاه، کتابفروشی اوست که محل مصرف یارانه شده است و از خود میپرسد چرا مانند نمایشگاه کتاب، همان موقع یا با فاصله زمانی کوتاهی، پول به حسابش نمیآید؟!
کتابفروش ملزم است اطلاعات کتاب و خریدار را هم در سیستم خود و هم در آن واحد در سیستم خانه کتاب ثبت کند. در حقیقت فروشنده به عنوان اپراتور با مشتریانی مواجه است که برای هر کدام از آنها باید کاری دوبرابر موقعیت عادی انجام دهد. پس برای ثبت هر کتاب باید پروسهای طولانی طی شود که با توجه به سرعت اینترنت در کشورمان و قطع و وصل شدنهای مکرر آن، مصیبتی عظیم است.
تغییر الگوی رفتاری خریدار
طبق مشاهدات کتابفروشان، مشتریان با شروع طرح برای بهرهمندی از یارانه موجود و سقف تخفیف اقدام به خرید میکنند اما از پایان طرح تا برگزاری طرح بعدی، حضورشان روندی کاهشی میگیرد. از منظر اقتصادی وقوع چنین پدیدهای برای کتابفروش مفید نیست. چون او در طول تکتک روزهای سال هزینههایی دارد که با روند مستمر خرید کتاب توسط مشتریان تامین میشود نه با طرحهای فصلی که تغییر الگوی رفتاری مخاطبان در هزینه کردن برای خرید کتاب را در پی دارد.
بهنظر میرسد ایراد طرحهای تخفیفی در منظم بودن آنهاست و مشتریان در مواقعی که طرح نیست، کتاب نمیخرند و منتظر شروع آن میمانند. مسالهای که باعث ایجاد رکود در کتابفروشیها در باقی ایام سال میشود.