زندگی درویش‌مسلکانه

همین خاطره از سال‌ها حضورش در عرصه موسیقی و نزدیکی‌اش به بزرگان حکایت می‌کند. او البته بعدها یکی از یاران صمیمی استاد شجریان شد و تا آخرین روزهای زندگی استاد کنارش بود.

داوود گنجه‌ای، ردیف کمانچه را نزد عبدالله جهان‌پناه و نواختن ویولن را نزد ولفگانگ والیش، استاد اتریشی فراگرفت. پس از اتمام تحصیلات متوسطه، به تحصیل در رشته موسیقی در دانشگاه تهران پرداخت و در این دوران از محضر استادانی چون نورعلی برومند و دکتر داریوش صفوت بهره برد. پس از اخذ مدرک لیسانس موسیقی، به مرکز حفظ و اشاعه موسیقی رفت؛ هم تحقیق و پژوهش کرد و هم در کلاس‌های استادانی همچون سعید هرمزی، یوسف فروتن و محمود کریمی شاگردی کرد. نواختن کمانچه را هم نزد علی‌اصغر بهاری آموخت. تقریبا شاگرد اکثر استادان برجسته موسیقی ایران بوده و در کارنامه‌اش علاوه بر ساخت قطعات مشهور و نوشتن کتاب و تحقیق و پژوهش درباره موسیقی، پست‌های اجرایی هم زیاد دیده می‌شود.

شخصیت آرام و متینی دارد و همین باعث شده است تا اکثر کسانی که با موسیقی سروکار دارند، با او رابطه خوبی داشته باشند.

در مصاحبه‌ای گفته است: «هنر را دنیایی از معرفت می‌بینم. هنر یک باغ بسیار رنگین و قشنگ است که هیچ‌گاه درختان در آن خشک نیستند و هر شکل از آن برای من دنیایی از عظمت است. من از زندگی خود خیلی راضی هستم و هر کاری که خواسته‌ام انجام دهم، انجام داده‌ام. خیلی خوشحالم و از ابتدا برای تجارت به‌دنبال موسیقی نرفته‌ام، بلکه موسیقی رابطی بین من و عشقی بود که در وجود خود داشتم. موسیقی همیشه مرا سرحال نگه داشته است. هیچ چیزی نبوده که می‌خواسته‌ام و موفق به انجام آن نشده‌ باشم و هر کاری را هم که بخواهم انجام می‌دهم. در زندگی صراط مستقیم را پیش گرفتم و یک زندگی درویش‌مسلکانه داشتم. می‌گویند که انسان هر چه حریص‌تر باشد و بیشتر به‌دنبال مادیات برود، بیشتر از آن دور خواهد شد؛ برای همین است که اگر انسان در زندگی هدف مشخصی داشته باشد، برای آن زحمت بکشد و زیاده‌خواه نباشد، همیشه آرامش خواهد داشت. آدم‌های موفق افرادی هستند که آرامش و تعادل داشته باشند و اگر فرد میلیاردر باشد، لزوما موفق نیست. از ابتدای زندگی‌ام در دو رشته علوم نظری و موسیقی درس می‌خواندم. سال‌ها مسوول دبیرستان و فرهنگی بودم و نیز از بچگی تا اکنون فعالیت هنری داشته‌ام. زمانی به مدیریت خیلی علاقه‌مند بودم. از سال ۵۷ به بعد در مراکز علمی و دانشگاه‌ها فعال بودم و البته هم هنوز کارهای مدیریتی که بیشتر جنبه معنوی دارد و برای اعتلای هنر موسیقی است، انجام می‌دهم. حتی یکی از بنیان‌گذاران موزه موسیقی و خانه موسیقی هستم و همه این فعالیت‌ها را به‌دلیل علاقه خود به هنر موسیقی انجام داده‌ام.»