روایت آقای حکایتی از «گنبد کبود»
امروز سالروز تولد بهرام شاهمحمدلو است
«گنبد کبود» یکی از برنامههای آن سالها بود که هنوز هم در خاطر کودکان آن سالها که دیگر به میانسالی رسیدهاند مانده است. بهرام شاهمحمدلو را خیلیها با اسم آقای حکایتی میشناسند. مرد مهربانی که در قاب تلویزیون ظاهر میشد و با لبخندی که همیشه بر لب داشت قصه میگفت. دوسال پیش در جشنواره بینالمللی قصهگویی لحظهای که آقای حکایتی وارد سالن شد مردم یکصدا تیتراژ برنامهاش را خواندند و چند دقیقه رویایی را به تصویر کشیدند. قبل از آن در برنامه «خندوانه» هم همین اتفاق افتاده بود. اینکه چطور میشود یک برنامه ساده این اندازه در ذهن مردم جا خوش میکند سوالی است که مدیران امروز صداوسیما باید واکاویاش کنند. بهرام شاهمحمدلو در برنامه رامبد جوان گفته بود «گنبد کبود» سه بار در سالهای ۶۷،۶۶ و ۶۸ ساخته شد و من بهشدت برای آن روزها دلتنگم.
نکته جالب اینکه نویسنده برنامه همسر شاهمحمدلو یعنی راضیه برومند بود و کارگردانیاش را هم خودش و ایرج طهماسب بر عهده داشتند.
شاهمحمدلو در گفتوگو با یک مجله درباره ایده شکلگیری «زیر گنبد کبود» گفته است: در آن مقطع، دوست داشتم برنامه قصهمحوری را بسازم که قصهای جذاب و پندآموز از طرف «آقای حکایتی» مطرح شود و با کمک بازیگران، این مساله برای بچهها به نمایش درآید. وقتی استارت کار اولیه را زدیم و تمام عوامل، جلو و پشت دوربین را انتخاب کردیم، با یک مشکل بزرگ مواجه شدیم و آن پیداکردن آقای حکایتی بود. در طول مدتی که درگیر پیشتولید بودیم، افراد زیادی برای این نقش به ذهنمان رسید و حتی از آنها تست گرفتیم، اما هیچ کدام از این افراد نتوانستند نظر ما را تامین کنند. وقتی به خودمان آمدیم، دیدیم برای پیدا کردن حکایتی وقت زیادی را صرف کردهایم و اگر کار به همین منوال ادامه پیدا کند گروه به لحاظ مالی و زمانی دچار خسارت میشود. در همان مقطع بود که ایرج طهماسب که کارگردانی هنری مجموعه را به عهده داشت پیشنهاد داد خودم نقش آقای حکایتی را بازی کنم. ابتدا از این کار امتناع کردم، اما اصرار اطرافیان باعث شد این کار را بپذیرم. برای پذیرش این نقش، من از قبل هیچ تمرینی را پشت سر نگذاشته بودم و حتی داستانها را از حفظ نبودم، به همین خاطر در اولین قدم از گروه خواستم داستانهایی را که قرار است بخوانم روی کتاب بزرگی بنویسند تا راحتتر بتوانم روایت کنم.خوشبختانه با وجود همه شک و تردیدهایی که داشتم وقتی قسمت اول کار ضبط شد، از نتیجه آن راضی بودم، چراکه آقای حکایتی به آن تصویر ذهنیمان نزدیک شده بود.
به گفته آقای حکایتی تا حالا چند بار ایده ساخت سری جدید این برنامه مطرح شده است اما هربار بهدلیل مشکلات این اتفاق به سرانجام نرسیده است. او میگوید: «این روزها، مناسبات، در عرصه بازیگری تغییر کرده و شما برای اینکه بتوانید پررنگ شوید، احتیاج به شرایط خاص خودتان دارید که یکی از این شرایط، زنگ زدن مدام به تهیهکننده و کارگردانهاست. اما راستش را بخواهید، من اهل چنین کارهایی برای نقش بازی کردن نیستم...»
نسل جدید در این سالها از تلویزیون خاطرهای ندارند. برنامهها ناموفق بوده است. چند وقت پیش عدهای تیتراژ برنامه قدیمی «گنبد کبود» را بازسازی کردند و وقتی در فضای مجازی منتشر شد ترکید.این همه سال گذشته و خیلیها گاهی ترانه آن برنامه را زیر لب زمزمه میکنند:
ستاره بود بالا
شکوفه بود پایین
قصهی ما تموم شد
قصهی ما بود همین...