شهرام مکری دوباره جایزه گرفت
هوگوی نقرهای شیکاگو برای «جنایت بیدقت»
جشنواره بینالمللی فیلم شیکاگو هر ساله در ماه اکتبر در شهر شیکاگو (ایلینوی، آمریکا) برگزار میشود. این جشنواره از ۱۹۶۵ تاکنون برگزار میشود و یکی از قدیمیترین جشنوارههای سینمایی آمریکای شمالی است. این فیلم در هفتاد و هفتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم ونیز موفق به کسب جایزه بهترین فیلمنامه از منتقدان سینمایی شد. هوگوی نقرهای شیکاگو که بعد از جایزه بهترین فیلمنامه منتقدان ونیز به دست آمده است، مسیر پیشِ روی «جنایت بیدقت» برای نمایش در دیگر جشنوارههای جهانی را هموارتر خواهد کرد.
واکنش کارگردان
پس از اهدای جایزه شهرام مکری، کارگردان این فیلم، متنی را در اینستاگرامش منتشر کرد. او نوشت: «بر خلاف این شعار که میگویند «هرکس خودش بهتر میداند»، یک واقعیت وجود دارد؛ اینکه هیچکس آنقدرها هم نمیداند. وضعیت سینمای امروز بدون اندیشه گروهی پیش نمیرود. هرچند گویا کارگردانها تصورشان غیر از این است. هر کارگردانی مطمئن است همان اوست که پروژه را شروع کرده؛ پیش برده و تمام کرده. اما واقعیت این است که احتمالا او حتی نمیداند دوربین فیلمبرداری چطور سرهم میشود. کارگردان پذیرفته که تخصص او چیز دیگری جز سرهم کردن دوربین است اما در پذیرش میزان سهمش در یک فیلم؛ همین اندازه منطقی نیست. چون او میخواهد یادآور دورانی در گذشته باشد که به واسطه وسعت کمتر اطلاعات میشد پذیرفت؛ کارگردان بهتر میداند. قدرت این تفکر که - هرکس خودش بهتر میداند - آنقدر زیاد است که همه محیط اطراف را مثل یک هیولا میبلعد. حتی واقعیت؛ و واقعیت این است که فیلم «جنایت بیدقت» در جشنواره شیکاگو جایزه برده اما حضورش آنجا به واسطه یک کار گروهی بوده که همه در آن نقش داشتهاند و کارگردان هم در بخشی از آن سهیم است. واقعیت دیگر این است که شیکاگوییها، سینمای ایران را با عزتالله انتظامی، جعفر پناهی، اصغر فرهادی، محسن مخملباف، محمد رسولاف و وحید جلیلوند، پیش از «جنایت بیدقت» میشناختند. دهها واقعیت دیگر وجود دارد که خودشان به دهها واقعیت دیگر پیوند خوردهاند. تاریخ سینمای ایران یک واقعیت بزرگ و درهم تنیده است که برای بلعیدنش در فردیتمان باید مثل یک هیولای غولآسا شد و همین، هیبتمان را ترسناک و زشت میکند. باید کمی هم به این شبکه درهم تنیده نگاه کرد و دست از بلعیدنش برداشت.»
درباره فیلم
جنایت بیدقت موضوعی مرتبط با سینما دارد و درباره تماشاگرانی است که قبل از شروع اکران فیلمی در سینما درباره آن حرف میزنند و با شروع ماجرا بر پرده سینما، داستان آنها و قصه فیلم با هم یکی میشود. در روایت داستان اشارههایی به فاجعه آتشسوزی سینما رکس آبادان و قربانیان وجود دارد. علاوه بر این، در فیلم شاهد ادای احترام به فیلم گوزنها و سینمای مسعود کیمیایی، پژوهشهای سینمایی زاون قوکاسیان، فیلمهایی مانند شبح کژدم از کیانوش عیاری و ای ایران (فیلم) از ناصر تقوایی هستیم. همچنین در جنایت بیدقت از فیلمهایی مانند زهر عسل و مهدی مشکی بهعنوان نمایندگانی از سینمای بدنه یاد شده است. دیوید بوردول، منتقد و صاحبنظر معروف سینما درباره این فیلم نوشته است: «شیفتگی به سینما در طول این داستانها جاری است. گروهی قصد حمله به سینمایی را دارند که به نظر مخاطبانش در حال تماشای فیلمهای هنری هستند، چراکه پوسترهایی از فیلمهای کلاسیک دیوارها را پوشانده و طرفداران جوان سینما با دوستانشان درباره مقالهای در باب «گوزنها» صحبت میکنند، ما لحظهای حتی پوستر «کلوزآپ» کیارستمی را میبینیم. وقتی همراه یکی از شخصیتها برای خرید دارو به داخل سینما میرویم. فیلمی در حال پخش روی میز تدوین است که فیلم «جنایت بیدقت» از محصولات ادیسون در ۱۹۱۲ است. همانطور که از این لحظات مشخص است، لحظات رئالیسم جادویی بسیاری در «جنایت بیدقت» وجود دارد، مثلا در یکلحظه، در فضای نمایش فیلم در بیرون شهر توسط دو دختر دانشجو، اعمال و دیالوگهای ثابتی بدون کات از زوایای مختلف بررسی میشود.»