منتقدان از تاثیر نمایشگاههای استانی بر اقتصاد کتابفروشها میگویند
آسیب بازارهای موازی در چرخه نشر
دنیای اقتصاد: آخرین ماه تابستان زمان شروع دوباره نمایشگاههای استانی کتاب است؛ روز گذشته نمایشگاه استانی البرز، نخستین نمایشگاه استانی بهکار یک هفتهای خود پایان داد و سهشنبه نمایشگاه استانی آذربایجان غربی میزبان ناشران کل کشور میشود. نمایشگاههای استانی کتاب در چند دهه اخیر با وجود موافقتها و مخالفتهای برپاییاش در چنین زمانی تقریبا به شکلی ثابت آغاز میشود و تا اواخر زمستان ادامه مییابد. اگرچه مسوولان بر این باورند که برگزاری نمایشگاههایی از این دست راه را برای گسترش کتابخوانی و افزایش سرانه مطالعه باز میکند و برخی ناشران نیز از حضور در این بازار خرسندند ولی این همه ماجرا نیست.
دنیای اقتصاد: آخرین ماه تابستان زمان شروع دوباره نمایشگاههای استانی کتاب است؛ روز گذشته نمایشگاه استانی البرز، نخستین نمایشگاه استانی بهکار یک هفتهای خود پایان داد و سهشنبه نمایشگاه استانی آذربایجان غربی میزبان ناشران کل کشور میشود. نمایشگاههای استانی کتاب در چند دهه اخیر با وجود موافقتها و مخالفتهای برپاییاش در چنین زمانی تقریبا به شکلی ثابت آغاز میشود و تا اواخر زمستان ادامه مییابد. اگرچه مسوولان بر این باورند که برگزاری نمایشگاههایی از این دست راه را برای گسترش کتابخوانی و افزایش سرانه مطالعه باز میکند و برخی ناشران نیز از حضور در این بازار خرسندند ولی این همه ماجرا نیست. بازار نشر، فقط به ناشران، مسوولان و مخاطبان خلاصه نمیشود و فراموش کردن هرکدام از حلقههای زنجیره نشر در درازمدت منجر به لنگ زدن چرخه این صنعت و سرانجام رکود بیشتر بازار و سرانجام به عاملی خلاف اهداف ایجادکنندگان آن مبدل خواهد شد؛ از اینرو لازم است نگاهی دوباره به فواید و مضرات چنین طرحهایی انداخته شود تا با برآورد زیان و فایده، به تغییر یا تکمیل آن اقدام شود.
موافقان
پیش از آنکه مروری بر نظر موافقان طرح نمایشگاههای استانی داشته باشیم لازم است از انگیزه به وجود آمدن این طرح آگاه شویم. نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از سال ۱۳۶۶ در پایتخت کشور برگزار میشود و با توجه به تجمع اکثر ناشران هر ساله در بازه زمانی ۱۰ روزه برپایی آن سیل علاقهمندان به کتاب را به خود جلب میکند؛ علاقهمندانی که بسیاری از آنان از شهرستانهای دور به صورت فردی و گروهی در قالب تشکلهای دانشجویی و... سختی راه را به جان میخرند و چند روز را در مجاورت کتاب و البته ۲۰ تا ۳۰ درصد تخفیفی که ناشران برایشان در نظر گرفته میشود، بهرهمند میشوند. در این میان هستند خانوادهها و علاقهمندانی که بهدلیل فاصله زیاد تا تهران یا مشکلات عدیده دیگر از این ضیافت فرهنگی محروم میمانند و احساس غبن میکنند. این شد که مسوولان نمایشگاههای فرهنگی نزدیک به دو دهه است که به این نتیجه رسیدهاند برای رعایت عدالت بهتر است این نمایشگاهها در سطحی کوچکتر به شهرهای دیگر هم برده شود تا مردم تمام کشور یکسان از تخفیفها استفاده کنند. موضوع دیگری که انگیزه برپایی نمایشگاه کتاب شد، نبود ویترین مناسب در اغلب شهرهای دور از مرکز در طول سال است.
در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد، بهدلیل سهولت تاسیس موسسات انتشاراتی و یارانههای اختصاص یافته به آنان، تعداد ناشران به طرز شگفتانگیزی افزایش یافت به نحوی که از تعداد کتابفروشان فزونی گرفت. نبود همین ویترین مناسب برای کتابهای تولید شده، که تا کنون نیز ادامه یافته، موجب شد مسوولان را به فکر بازارهای موقتی در اقصی نقاط کشور بیندازد تا به این صورت تعادل بین عرضه و تقاضا برقرار شود و اینگونه شد که نمایشگاههای استانی کتاب شکل گرفت و در برهههایی با استقبال مردم هم مواجه شد. از عمده موافقان این نمایشگاهها ناشران کوچکی هستند که بهدلیل اینکه از داشتن کتابفروشی مناسب در پایتخت یا شهرستانها محرومند چنین فرصتی را مغتنم میشمرند تا با دور زدن واسطههایی چون موسسات پخش کتاب و کتابفروشیها، با کسب سود بیشتر کمبودهای دیگر اقتصادی خود را جبران کنند. این ناشران گذشته از منافع اقتصادی، رودررویی بیشتر با مخاطبان و درک سلیقههای آنان را از عوامل حضور خود در این نمایشگاهها عنوان میکنند.
مخالفان
از مخالفان سرسخت برپایی نمایشگاههای استانی میتوان به کتابفروشان شهرستانی اشاره کرد. اغلب آنان بر این باورند که مسوولان به جای درمان مشکلات کمبود مطالعه در کشور که به کمرونقی کتابفروشیها و لاجرم بیانگیزگی برای دایر کردن کتابفروشی منجر میشود، با برپایی نمایشگاه استانی، تیشه به ریشه این شغل زدهاند؛ چرا که اندک مشتریانی که در طول سال برای خرید کتاب به آنها مراجعه میکردند نیز جذب این بازار چند روزه میشوند. اگر چه مسوولان نیز هر سال بر این نکته صحه میگذارند ولی تاکنون راهکار مشخص و جدیای نتوانستهاند برای این معضل پیدا کنند. علاوهبر این بسیاری از ناشران بزرگ بهدلیل داشتن مراکز فروش نیازی به این بازار احساس نمیکنند و حضور در شهرستانها را مقرون بهصرفه نمیدانند. دورههای ابتدایی نمایشگاههای استانی، وزارت ارشاد تمام هزینههای حضور ناشران در نمایشگاه را متقبل میشد، حتی هتل محل اسکان را نیز مهیا میکرد، استقبال نیز قابل توجه بود، چرا که برای مردم تازگی داشت، ارگانهای دولتی و خصوصی نیز استقبال میکردند، اما در ادامه کار نمایشگاهها رفته رفته فاقد تحول، دگرگونی و رشد شدند این شد که از استقبال کاسته شد و سرانجام اغلب ناشران بزرگ از آمدن به آن سرباز زدند.
حتی برخی ناشران بزرگ هم به بهانه حمایت از کتابفروشیهای شهرستان از آمدن به این نمایشگاهها امتناع کردند.به نظر میرسد با توجه به اینکه تقریبا تمام گروههای ذینفع در اقتصاد نشر به اهمیت وجود کتابفروشیها در ادامه یافتن این صنعت معترفند، یافتن راهی برای تقویت این گروه سرانجام به رونق بیشتر همه ارکان این زنجیره منجر خواهد شد، همانطور که در طرح حمایتی وزارت ارشاد مانند طرح تابستانه کتاب این موضوع به روشنی ثابت شده است. در چنین طرحهایی به جای دور زدن کتابفروشیها، تخفیف از طریق کتابفروشی اعمال و سرانجام همه از آن منتفع میشوند. برداشتن موانع از سر راه کتابفروشان مانند حل مشکل مالیات، تخصیص وامهای دراز مدت، حضور کتابفروشان در نمایشگاههای استانی از دیگر راههایی است که منتقدان برای بهبود وضعیت اقتصاد نشر در درازمدت آنها را پیشنهاد میکنند.
ارسال نظر