یارانه کتاب چگونه به دست مصرفکننده رسید؟
مسیریابی یارانه در چرخه نشر
دنیای اقتصاد - بهنام ناصح: چرخه نشر در سالهای پس از انقلاب فراز و نشیبهای فراوانی را پشتسر گذاشت. در بسیاری از کشورهای توسعهیافته مناسبات فرهنگی از جمله صنعت نشر به بخشهای خصوصی واگذار میشود و دولتها تنها نقش حمایتی و نظارتی خود را بر جنبههای کلان آن ایفا میکنند. این نکته شکل ایدهآل ماجراست؛ اما ممکن است بهدلیل الگوهای سیاستگذاری یا شرایط جوامع چنین رویکردی اتفاق نیفتد. در جامعه ایرانی که در دورههایی با مشکلات شدید اقتصادی ناشی از جنگ و سپس تحریمها مواجه بوده امکان اجرای این رویکرد بهوجود نیامد تا اینکه در سالهای اخیر سیاستگذاران فرهنگی به این نتیجه رسیدند که باید الگوهای حمایت خود از فرهنگ را تغییر بدهند.
دنیای اقتصاد - بهنام ناصح: چرخه نشر در سالهای پس از انقلاب فراز و نشیبهای فراوانی را پشتسر گذاشت. در بسیاری از کشورهای توسعهیافته مناسبات فرهنگی از جمله صنعت نشر به بخشهای خصوصی واگذار میشود و دولتها تنها نقش حمایتی و نظارتی خود را بر جنبههای کلان آن ایفا میکنند. این نکته شکل ایدهآل ماجراست؛ اما ممکن است بهدلیل الگوهای سیاستگذاری یا شرایط جوامع چنین رویکردی اتفاق نیفتد. در جامعه ایرانی که در دورههایی با مشکلات شدید اقتصادی ناشی از جنگ و سپس تحریمها مواجه بوده امکان اجرای این رویکرد بهوجود نیامد تا اینکه در سالهای اخیر سیاستگذاران فرهنگی به این نتیجه رسیدند که باید الگوهای حمایت خود از فرهنگ را تغییر بدهند. شاید نخستین گامهای تغییر دراین عرصه با اصلاح حمایت دولت از بازار نشر برداشته شد؛ رویکردی که با روی کارآمدن دولت یازدهم شکل گرفت و مسیر را به سمتی پیش برد تا یارانه بخش کتاب با حذف واسطهها مستقیم به دست مصرفکننده برسد.هرچند زمان زیادی از این ماجرا نگذشته است و این طرح با آسیبهای فراوانی روبهرو است و انتقادهایی هم از نحوه اجرای آن مطرح میشود، اما فعالان بازار نشر با کلیت آن موافقند و این اصلاح را به نفع بازار کتاب دانستهاند.
یارانه در قالب سهمیه کاغذ
تاریخچه اختصاص یارانه کاغذ برای ناشران به سالهای پس از انقلاب بازمیگردد. با شروع جنگ و مشکلات اقتصادی ناشی از آن، واردات کاغذ بهصورت آزاد ممنوع شد و این کالا در زمره کالاهای استراتژیک درآمد و به تبع آن، انحصار واردات و توزیع آن به دست دولت افتاد. در ادامه، دولت هم برای سروسامان دادن به نیاز ناشران برای چاپ کتاب، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را متولی این امر کرد؛ مسوولیتی که تا سالها پس از جنگ نیز ادامه یافت. سهمیه کاغذی که در اختیار ناشران قرار میگرفت هرچند محدود و مشخص بود، ولی با توجه به سهلالوصول بودن آن، در اواسط دهه هفتاد، خیل عظیمی از مردم را به سمت تاسیس موسسه انتشاراتی سوق داد. طبق قانون مجوز هر صنفی باید از طریق اتحادیه همان صنف صادر شود، اما در آن سالها دولت اعطای پروانه نشر را به اختیارات وزارت فرهنگ و ارشاد افزوده بود و به همین دلیل آمار ناشران بدون حساب و کتاب فزونی گرفت. به قدری که در اواسط دهه ۸۰ به بیش از ۸هزار ناشر رسید و به طرز شگفتآوری از تعداد کتابفروشیهای کشور پیشیگرفت. اکثر این ناشران با انتشار یک یا چند کتاب در سال که گاه جزو کتابهای کمکدرسی بودند در پی انتشار حداقل آثار برای حفظ مجوز نشر خود برمیآمدند تا سهمیه کاغذ را دریافت کنند و در بازار آزاد بفروشند و از این طریق کسب درآمد کنند. با افزایش تعداد ناشران، نه تنها دولت برای جوابگویی به مطالبات آنان در زمینه ارائه کاغذ دچار مشکل شد که حتی گروهی از ناشران فعال که تعدادشان محدود بود، لب به اعتراض گشودند. سرانجام در اواسط دهه هشتاد، ۱۶۵ ناشر حرفهای که اغلب ناشران پرکار عرصه نشر کشور را تشکیل میدادند در نامهای به وزیر ارشاد با اختصاص کاغذ یارانهای به ناشران مخالفت کردند و خواستار حذف آن شدند تا به این طریق حمایت بیقید و شرط از ناشران به سمت خرید کتاب از ناشران و شکلهای حمایتی دیگر جهتدهی شود. اگر چه این درخواست از سوی بسیاری از ناشرانی که به قصد کاسبی در این چرخه فعالیت میکردند روبهرو شد و از این اقدام بهعنوان حذف رقیب توسط ناشران بزرگ تعبیر میکردند، اما سرانجام در سالهای آخر دولت نهم این اتفاق افتاد و سهمیه کاغذ برای همیشه به فراموشی سپرده شد.
خرید کتاب از ناشران
پس از حذف سهمیه کاغذ بسیاری از ناشران عنوان کردند که حذف یارانه کاغذ نباید به خروج آن از صنعت نشر منجر شود؛ چراکه در هر حال فرهنگ کشور بدون کمکهای مالی دولت قادر به ادامه فعالیت نخواهد بود و خرید عادلانه کتاب برای کتابخانهها براساس یک نیازسنجی کارشناسانه، گسترش کتابخانهها، راهاندازی کتابفروشیهای بزرگ و تجهیز کتابخانههای مدارس به آثار مرجع و مورد نیاز باید از طریق پول صرفهجویی از حذف سهمیه کاغذ تامین شود. و اینگونه شد که خرید کتاب از ناشران افزایش یافت. البته خرید کتاب برای کتابخانهها پیش از آن و در دولتهای قبل از جمله دولت اصلاحات نیز انجام میگرفت؛ ولی در دولت نهم و دهم با رویکردها و سلایق متفاوتی ادامه یافت. همین اعمال سلیقهها که از یکسو شائبه رانتخواری گروهی از ناشران و اعتراض ناشرانی را که به هر روی از این حمایتها بینصیب مانده بودند برمیانگیخت، موجب شد که دولت به فکر راههای جایگزین برای طرحهای حمایتی خود بیفتد. اگرچه طرح خرید کتاب از ناشران همچنان تا امروز ادامه دارد و هرچند وقت یک بار فهرستی از کتابهای خرید شده از سوی ارشاد ارائه میشود، ولی با توجه به کاهش آن نسبت به سالهای گذشته، کمتر ناشری به چنین حمایتی دلخوش میکند.
بنهای کاغذی و الکترونیکی
در مرحله بعد وزارت ارشاد با هدف حمایت از تولیدکننده کتاب از طریق حمایت از مصرفکننده، به توزیع بنهای کاغذی در سطح وسیعی بین اقشار مختلف از جمله دانشجویان، دانشآموزان، طلاب و حتی کارمندان اقدام کرد که متاسفانه این طرح نیز با نقد شدن این بنها از سوی این گروهها و زدن پول آن به زخمهای زندگی، جز اینکه کار و کاسبی جدیدی برای واسطهها ایجاد کند فایدهای در پی نداشت و همچنان بازار کتاب و اهل مطالعه واقعی از آن طرفی نبست. این آشفتگی به قدری مشهود بود که برخی دکههای مطبوعاتی در خیابان انقلاب با بیپروایی اقدام به خرید و فروش بن کتاب میکردند. در اقدامی مشابه و به منظور برطرف کردن این نقیصه بنهای الکترونیکی جایگزین بنهای کاغذی شد تا دستکم به این شکل دست واسطههای نامربوط حذف شود؛ هرچند بهصورت جستهوگریخته باز هم خبرهایی از تخلف برخی کتابفروشیها در زمینه نقد کردن این بنها به گوش میرسید. اگرچه چنین بنهایی امروزه بهصورت محدودتر بهویژه در ایام نمایشگاه کتاب در اختیار اهل قلم و گروههای نخبه اجتماع قرار داده میشود ولی با کشف این نکته که چنین راهکاری با توجه به تخلفات احتمالی راهکار مناسب و عادلانهای برای عموم مردم کتابخوان نیست، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پی تجربهای جدید درصدد برآمد تا دقیقا افراد کتابخوان جامعه را زیر پوشش حمایت خود قرار دهد.
طرحهای حمایتی از طریق کتابفروشیها
چند سالی است که در نتیجه آزمون و خطاهای گذشته، مسوولان فرهنگی به این نتیجه رسیدهاند که سازوکار جدیدی برای رونق اقتصاد نشر و گسترش فرهنگ کتابخوانی پایهگذاری کنند. در همین رابطه سیاستگذاران فرهنگی در جهت ترویج کتابخوانی و حمایت از جامعه کتابخوان به این نتیجه رسیدند که راهی را طراحی کنند تا یارانه کتاب مستقیم به دست مصرفکننده برسد. این طرح از یکسو میتوانست انگیزه جامعه کتابخوان را افزایش دهد و از سویی میتوانست مسیر درستی را در اختصاص یارانه در بخش فرهنگ طراحی کند. نتیجه همفکریها و آزمون و خطاها سرانجام به اجرای طرحهای «عیدانه کتاب۹۵» و «کتابفروشی به وسعت ایران»، «تابستانه کتاب۹۵»، «پاییزه کتاب ۹۵»، «عیدانه کتاب ۹۶» و «تابستانه کتاب ۹۶» ختم شد؛ طرحی که توانست بازار کتاب را در مقاطع مختلف تحریک کند.
در این طرحها مخاطبان کتاب تا سقف مجاز خرید تعیینشده که فعلا صدهزار تومان است در چندین نوبت از کتابفروشیهای مختلف کتابهای عمومی را با ۲۰ درصد تخفیف و کتابهای حوزه کودک و نوجوان را با ۲۵ درصد تخفیف خریداری میکنند. از این طریق علاوهبر مخاطبان کتاب، کتابفروشان و ناشران به طریق مستقیم و غیرمستقیم از یارانهای که دولت مقرر کرده منتفع میشوند. هرچند این تخفیف با وجود میزان تعیینشده در هر دوره حداکثر مبلغی در حد ۲۰ تا ۲۵ هزار تومان خواهد شد که با آن تخفیف شاید بتوان به زحمت یک عنوان کتاب ۳۰۰ صفحهای تهیه کرد؛ ولی با همه این حرفها توانست روح تازهای را برپیکر نحیف صنعت نشر بدمد. هرچند نمیتوان از کنار آفتهایی که طرحهای حمایتی برجای گذاشت، عبور کرد با توجه به اینکه چنین رویکردهایی باعث میشود بازار از مسیر طبیعی خود تا اندازهای منحرف شود با این حال میتوان به آنها بهعنوان مسکن نگاه کرد و به ثمرات آن خوشبین بود وگرنه اگر جای درمان را بگیرد در دراز مدت چون مخدری در رگ، سرانجام این صنعت را نابود خواهد کرد. طبیعی است که جریان اصیل فرهنگی در یک جامعه توسعه یافته براساس نیاز واقعی برای خواندن، دانستن و لذت از مطالعه شکل میگیرد نه یارانههایی که گاه وبیگاه به دستشان میرسد.
مردم در چنین جوامعی بخش عمدهای از نیازهای مطالعاتی خود را از طریق کتابخانهها برآورده میکنند؛ درحالیکه اغلب کتابخانههای کشورمان با وجود هزینه ناچیزی که از مراجعان دریافت میشود، تهی از مخاطبان واقعی است. با این حال طرح اصلاح اختصاص یارانه در بخش کتاب در دو سال گذشته انجام شده است و فعلا نتیجه قابل تاملی در عرصه نشر داشته است. سیدعباس صالحی، معاون فرهنگی سابق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یکی از طراحان اصلی طرحهای حمایتی کتاب در سالهای اخیر بود و حالا که بر مسند وزارت تکیه زده است به نظر میرسد میخواهد بخش وسیعی از مسائل فرهنگی را به دست بخش خصوصی بسپارد و برای یارانههای سایر بخشها در این عرصه هم مسیر تازهای پیاده کند. او در برنامههایی که ارائه کرده روی این مساله تاکید ویژهای داشته است.
ارسال نظر