جدول فروش هنر ایرانی در بازارهای جهان

چند سالی است که حضور ایران در بازارهای جهانی هنری ملموس‌تر از گذشته شده است و استقبال جامعه جهانی از آثار هنرمندان این سرزمین شرایط قابل تاملی را شکل داده است. اگرچه هنوز از ظرفیت‌های موجود به‌طور کامل استفاده نمی‌شود؛ اما فروش‌های میلیاردی آثار برخی هنرمندان ایرانی وانگیزه‌های حضور در بازارها را بیشتر کرده است. روتین‌ترین شیوه گردش اقتصادی در عرصه هنرهای تجسمی از طریق برپایی نمایشگاه و مجرای گالری‌ها رخ می‌دهد؛ اما در تمام دنیا یکی از مهم‌ترین مراجعی که در چرخه اقتصادی عرصه هنرهای تجسمی تعیین‌کننده هستند، حراجی‌ها هستند و از این راه می‌توان برای کشور ارزآوری داشت و روی گردش مالی آن حساب کرد؛ اتفاقی که در ایران هنوز جدی گرفته نشده و شاید یکی از علت‌هایش همان پیچیدگی‌ها یا نبود شناخت این عرصه باشد. برپایی پنج دوره «حراج تهران» که به دلایل متعدد از جمله نزدیک کردن قیمت اثر هنری در داخل و خارج از کشور برپا شده است یکی از واکنش‌ها به این مساله اقتصادی است؛ اما این حرکت به تنهایی برای پویا کردن اقتصاد هنرهای تجسمی کافی نیست.

برپایی حراج کریستیز در دبی و سهم قابل توجه هنر ایران در این حراج

بیست‌ویکمین حراج کریستیز که ۲۷ مهرماه در دبی برگزار شد بار دیگر بحث اقتصاد هنرهای تجسمی ایران را بر سر زبان‌ها انداخت. حراجی که ۶.۳۶۴.۸۷۵ دلار فروش داشت و یازده اثر ایرانی در این حراج بالای یکصد هزار دلار چکش خوردند و از میان ۴۱ اثر ایرانی از ۱۸ هنرمند، ۳۹ اثر به فروش رسیدند و سهم قابل ملاحظه‌ای از فروش این حراج را به خود اختصاص دادند.خانه حراج کریستیز (christies) در حال حاضر ۸۵ شعبه در ۴۳ کشور جهان دارد که از مهم‌ترین آنها می‌توان به شعب نیویورک، پاریس، لس آنجلس، دبی، آمستردام، هنگ کنگ، رم و برلین اشاره کرد. گفته می‌شود روزگاری قرار بود این حراج به جای دبی در تهران برپا شود؛ اما به‌دلیل مهیا نبودن زیرساخت‌های برپایی این حراج در ایران این اتفاق مهیا نشد. حجم بالای مبادلات مالی که در این حراج اتفاق می‌افتد یکی از این دلایل بود، اما امروز در منطقه خاورمیانه بیشترین حجم تبادل مالی در عرصه هنرهای تجسمی دوبار در سال در این حراج و در دبی رخ می‌دهد؛ حراجی که برپایی‌اش بدون حضور هنر ایران امکان‌پذیر نیست و تقریبا بین یک سوم تا یک پنجم آثار هر دوره حراج را به خود اختصاص می‌دهد. در این حراج آثار هنرمندان ایران، عرب و ترکیه چکش می‌خورد.

رکورد حراج کریستیز نزد هنر ایران

بهار و پاییز هر سال باید منتظر چکش خوردن آثار هنری ایران در منطقه باشیم؛ آثاری که گاه رکوردهایی از خود به‌جا می‌گذارند که تا سال‌ها باقی می‌مانند. مانند اثر «پرسپولیس» پرویز تناولی که سال ۲۰۰۸ با فروش ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار رکورد شگفتی‌آوری زد یا در بهار سال ۹۴ سه حراج کریستیز، بانامز و ساتبیز ۵۰ اثر ایرانی را چکش زدند که معادل ۳ میلیون دلار نصیب هنر ایران کرد. حراج کریستیز مشابه حراج‌های دیگر دنیا برگزار می‌شود. این حراج با یک سیستم باز و آزادانه اداره می‌شود و هیچ محدودیتی برای قیمت‌گذاری وجود ندارد به همین دلیل هر کسی می‌تواند اثر موردنظرش را مستقیما یا از طریق افراد دیگر به حراج کریستیز پیشنهاد دهد. در حال حاضر تعداد زیادی از گالری‌دارها با این حراجی مرتبط شده‌اند و مدیر جوان این حراجی لااقل سالی یک بار به ایران سفر می‌کند و به گالری‌های مختلف سر می‌زند.

به این سادگی‌ها نیست

اما چه از نگاه بیرونی و چه از منظر درونی (نگاه هنرمندان و کارشناسان حوزه هنرهای تجسمی) برپایی این حراجی‌ها و گردش مالی در آن به همین راحتی‌ها تحلیل نمی‌شود. همچنان ارقامی که در این حراج برای آثار هنری چکش می‌خورد برای عده‌ای ارقامی نجومی است و برای برخی پرسش‌هایی را پیش رو قرار می‌دهد که این ارقام توسط چه کسانی پرداخت می‌شود. البته هیچ گاه هیچ حراجی نام فروشنده و خریدار خود را اعلام نمی‌کند. برخی از کارشناسان داخلی نیز این ارقام را یک پیروزی بزرگ برای هنر ایرانی ذکر می‌کنند. در این میان البته پرسش‌های دیگری نیز مطرح می‌شود مثل اینکه چرا در اکثر دوره‌های این حراج اسامی ثابتی تکرار می‌شود و تقریبا حضور جوانترها در این حراجی بسیار کمرنگ است. به‌طور مثال نام‌هایی مانند فرهاد مشیری، منیر فرمانفرماییان، حسین زنده‌رودی، سهراب سپهری، پرویز تناولی، فرامرز پیل‌آرام و افشین پیرهاشمی به دفعات در حراج کریستیز به چشم می‌خورد. مایکل جی‌ها، رئیس جوان کریستیز خاورمیانه که ملیتی لبنانی دارد، معتقد است: کریستیز باید هنرمندانی را بیاورد که در جاهای مختلف نمایشگاه گذاشته و در گالری‌های حرفه‌ای و بزرگ آثارشان عرضه شده باشد.

وظیفه کریستیز این نیست که جوان‌ها را وارد مارکت کند. ما باید آثاری عرضه کنیم که خریدار بین‌المللی داشته باشند. برای همین در این حراج که در اوج رکود اقتصادی بین ۴ تا ۵ میلیون دلار فروش داشت یک دوره بخشی برای ارائه هنر جوان‌ترها باز کرد ولی به سرعت این ایده جمع‌آوری شد تا همچنان دایره هنرمندان در این حراجی محدود باشد. اما شاید یکی از مهمترین نکته‌های این حراجی این باشد که مشخص نیست خریداران هنر ایرانی چه کسانی هستند. مدیر کریستیز می‌گوید: عرب‌ها کارهای ایرانی را می‌خرند اما ایرانی‌ها کمتر به سراغ خرید آثار عربی می‌روند. اینجا عده‌ای این موضوع را مطرح می‌کنند که آیا خرید و فروش آثار در حراجی‌ها صرفا یک بازی برای بالا بردن قیمت آثار یک هنرمند است! هر چند از دید اقتصاد هنر این موضوع اگر هم بازی باشد بازی پذیرفته‌شده‌ای در تمام دنیا است.

جدول فروش هنر ایرانی در بازارهای جهان

جدول فروش هنر ایرانی در بازارهای جهان