رضا کیانیان در گفتوگو با «تجارت فردا» از عزم جدیاش برای نجات دریاچه ارومیه گفت
گامهای هنری در مسیرهای زیستمحیطی
دنیای اقتصاد: «سلام بر همگی! من دریاچه ارومیه هستم، من زنده خواهم ماند، من خواهم ماند. با یک میلیون امضا جهان موظف خواهد شد زندگی را به من بازگرداند. اگر یک میلیون امضا جمع شود، سازمان ملل موظف است که تمام توان خود را برای احیای دریاچه ارومیه بهکار گیرد. ثابت کنیم سرزمینمان و آب و خاکمان را دوست داریم. اگر دریاچهمان را نجات دهیم. خودمان را نجات دادهایم. » این چند جمله آغازگر شکلگیری یک کمپین بزرگ ملی برای کمک به نجات دریاچه ارومیه شد. روز ششم مهرماه که رضا کیانیان همین چند جمله را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد، کمتر کسی فکر میکرد که تنها یک ماه بعد او با نشر پست دیگری در اینستاگرام اعلام کند که میخواهد امضاهای جمعآوری شده را به سازمان ملل تحویل دهد.
دنیای اقتصاد: «سلام بر همگی! من دریاچه ارومیه هستم، من زنده خواهم ماند، من خواهم ماند. با یک میلیون امضا جهان موظف خواهد شد زندگی را به من بازگرداند. اگر یک میلیون امضا جمع شود، سازمان ملل موظف است که تمام توان خود را برای احیای دریاچه ارومیه بهکار گیرد. ثابت کنیم سرزمینمان و آب و خاکمان را دوست داریم. اگر دریاچهمان را نجات دهیم. خودمان را نجات دادهایم.» این چند جمله آغازگر شکلگیری یک کمپین بزرگ ملی برای کمک به نجات دریاچه ارومیه شد. روز ششم مهرماه که رضا کیانیان همین چند جمله را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد، کمتر کسی فکر میکرد که تنها یک ماه بعد او با نشر پست دیگری در اینستاگرام اعلام کند که میخواهد امضاهای جمعآوری شده را به سازمان ملل تحویل دهد.
هنرمندان و کمپینهای ملی
موفقیت شگفتیآفرین کمپین «من دریاچه ارومیه هستم» در واقع نتیجه شکلگیری یک نهاد اجتماعی با حضور هنرمندان بود که در چند سال اخیر و در واکنش به بحرانهای اجتماعی و زیست محیطی پا گرفته است. به بیان دیگر، اسلاف کمپین دریاچه ارومیه در واقع کمپینهای ریز و درشت دیگری هستند که به نوبه خود موفقیتهای کوچک و بزرگی هم به دست آوردهاند. در دو، سه سال اخیر کمپینهای متعددی با عناوین مختلف مانند «جلوگیری از تصاحب پول ایران توسط آمریکا»، «اهدای خون در روز جهانی تالاسمی»، «حمایت از صلح»، «قانونی دیدن فیلم»، «حمایت از پاکبانها»، «حقیقتیابی فاجعه منا»، «کتاب به جای گل»، «عکس بدون آرایش» و... با بنیانگذاری هنرمندان شکل گرفت که البته در میان کاربران شبکههای اجتماعی به شهرت رسیدند و تا حدود قابلتوجهی نیز مورد استقبال قرار گرفتند.اما کمپین دریاچه ارومیه بهعنوان یک کمپین ملی زیست محیطی که فوریت داشت، با استقبال باورنکردنی ایرانیان در یک بازه زمانی ۳۲ روزه توانست حمایت نزدیک به یک میلیون و ۷۰۰ هزار ایرانی را جلب کند تا با امضاهای خود خواستار اجماع کمکهای جهانی برای نجات دریاچه ارومیه شوند.موفقیت این کمپین نشان داد که حاصل جمع «حضور چهرههای محبوب و فرهیخته»، «نگرانی از یک بحران ملی» و «فوریت یک موضوع» میتواند در انسجام بخشی و تجمیع حمایتهای ملی، نتایج بسیار چشمگیر و اثربخشی داشته باشد.
تلاشهای زیست محیطی هنرمندان
در چهار سال گذشته حضور جامعه هنرمندان ایرانی در حوزههای زیست محیطی و تلاش برای گسترش الگوسازی صحیح زندگی در جهان معاصر گسترش بسیار چشمگیری پیدا کرده است.برگزاری مجدد جشنواره فیلم سبز در دولت کنونی پس از نزدیک به یک دهه توقف این جشنواره یکی از مهمترین روزنههای تلاش هنرمندان و افزایش حساسیت جامعه هنری به موضوعهای زیست محیطی بوده است.از سال ۹۲ به این سو همواره بخش مهمی از تلاشهای اجتماعی هنرمندان صرف ایجاد، گسترش و تبلیغ کمپینهای زیست محیطی شده است. برگزاری بیش از ۵۰ نمایشگاه آثار تجسمی در قالب عکس، طراحی، مجسمه و... برگزاری بیش از ۲۰ جشنواره مختلف ادبی و داستانی با موضوع محیط زیست و همچنین تولید آثارنمایشی متعددی در قالب تئاتر، تلهفیلم و فیلم سینمایی از مهمترین دستاوردهای سالهای اخیر هنرمندان در حوزه محیط زیست بوده است. اما رویکرد قابل توجه هنرمندان نه صرفا در حوزههای هنری بلکه در حوزههای اجتماعی گل کرده است. آنجا که شکلگیری کمپینهای اجتماعی بهویژه در حمایت از محیط زیست در میان جامعه هنری به یک الگوی محبوب تبدیل شد.
خرداد امسال کمپین حمایت از محیطبانان با گستره بسیار بالایی شکل گرفت، پیش از آن و در زمستان سال گذشته کمپین سهشنبههای بدون خودرو با حضور گسترده هنرمندان ایجاد شد، چالش عکس اینستاگرامی در روز درختکاری در اسفند سال ۹۴، حمایت از کمپین باغات پایتخت در اردیبهشت سال ۹۴ و کمپین صدای پای آب در فروردین همان سال از مهمترین کمپینهای حمایتی هنرمندان در حوزه محیط زیست بوده است.همچنین راهاندازی کمپین بحران آب و برگزاری جشنواره فرهنگی-هنری گزارش یک نگرانی از جمله مهمترین کارهایی بود که هنرمندان در همین راستا و در سال ۹۳ به انجام رساندند. تعیین متولی آب و رسالت فراگیر هنرمندان و اهالی رسانه برای روشنگری و به صدا درآوردن زنگ خطر برای مردم از جمله راهکارهایی بود که در نشست جشنواره فیلم موبایلی «گزارش یک نگرانی» بر آنها تاکید شد.
همبستگی مردم در کمپین بازیگر سرشناس
اصلا صحبت خوشبین بودن من و کافی بودن این تعداد نیست. مهم این است که یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر خواستار احیای دریاچه ارومیه هستند. باید از این زاویه به آن نگاه کرد. وقتی این تعداد انسان چنین مطالبهای دارند خوب است. این کمپین همبستگی خیلی خوبی در بین مردم و جوانان ایجاد کرده و این همبستگی تا زمانی که کمپین به پایان عمر اولیه خود برسد، ادامه خواهد داشت. اما بعد، یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر سوالکننده از ستاد احیای دریاچه ارومیه وجود دارد و خواهند پرسید تا به حال چهکارهایی برای دریاچه انجام شده و چه کارهایی قرار است انجام شود؟ از این تعداد، ۵۰۰ هزار نفر هم سوالکننده باشند و خواستههایشان را طلب کنند، عالی است.این را میدانم که زمانی نهچندان دور این مسالهای خاموش بود و کسی درباره آن حرف نمیزد، اما الان این تعداد از مردم دربارهاش حرف میزنند، این اتفاق خوبی است. البته فقط یک میلیون و ۷۰۰ هزار امضا برای دریاچه ارومیه است و برای زایندهرود، رود کارون، دریاچه هامون و دریاچه بختگان و... هم کمپین وجود دارد. کمپین دریاچه ارومیه یک مقدار بیشتر سروصدا کرد، اما آنها هم فعالیت میکنند. این کمپینها یعنی چند میلیون نفر در ایران نسبت به مساله آب حساس هستند و این یک واقعیت انکارناپذیر است. این همه مطلب در فضای مجازی دستبهدست میشود، اینکه درباره محیط زیست مطالب بازنشر شود بهتر از بازنشر شوخیهای صرفا خندهآور است.در سال ۱۳۴۵ کارشناسان محیط زیست به ایران هشدار دادند که اگر این روند را ادامه دهید در آینده دچار بیآبی و خشکسالی میشوید. اکنون ۵۰ سال از آن هشدارها میگذرد و همچنان مسوولان به این هشدارها توجهی نمیکنند و هر دوره هم فکر میکنند سدسازی لازمه پیشرفت و توسعه است. این یعنی برنامهریزان کشور باید با این مسائل جدی برخورد کنند. کانالهای تبلیغاتی، اجرایی و قانونگذاری دست مسوولان است و این افراد باید در این زمینه برنامهریزی کنند. من تاکنون دوبار از رئیسجمهور خواهش کردهام که برنامه جامع آب را اعلام کنند.
ارسال نظر