نگاهی به نمایش در حال اجرای «انسان»
اعترافات ذهن خطرناک یک منشی دادگاه
هادی عیار
روزنامه نگار
نمایش «انسان» به کارگردانی امید عزیزی این روزها در تماشاخانه «دا» به روی صحنه میرود. نمایشی که به نظر میرسد اگر در میان کارگردان و بازیگران جوان آن اسم «برند»ی وجود داشت بدون شک بیشتر از امروز در فضای تئاتر کشور دیده میشد. داستان این نمایش از زبان یک منشی دادگاه است که توهمات ذهنی خودش را با اتفاقات جاری در طول روزش در هم میآمیزد تا جایی که خودش نیز فراموش میکند کدام یک از این نوشتهها راست است و کدام یک دروغ. نمایش «انسان» از لحاظ موضوع بسیار خوب انتخاب شده، کدامیک از ما میتوانیم ادعا کنیم روایتهایمان از اتفاقات روزمره خالی از توهمات و افزودنیهای ذهنی خودمان است؟ کمرنگ شدن مرزهای واقعیت و خیال هنگامی که یک «انسان» به روایت درباره موضوعی میپردازد یک موضوع ازلی و ابدی است که نویسنده به خوبی روی آن انگشت گذاشته است.
هادی عیار
روزنامه نگار
نمایش «انسان» به کارگردانی امید عزیزی این روزها در تماشاخانه «دا» به روی صحنه میرود. نمایشی که به نظر میرسد اگر در میان کارگردان و بازیگران جوان آن اسم «برند»ی وجود داشت بدون شک بیشتر از امروز در فضای تئاتر کشور دیده میشد. داستان این نمایش از زبان یک منشی دادگاه است که توهمات ذهنی خودش را با اتفاقات جاری در طول روزش در هم میآمیزد تا جایی که خودش نیز فراموش میکند کدام یک از این نوشتهها راست است و کدام یک دروغ. نمایش «انسان» از لحاظ موضوع بسیار خوب انتخاب شده، کدامیک از ما میتوانیم ادعا کنیم روایتهایمان از اتفاقات روزمره خالی از توهمات و افزودنیهای ذهنی خودمان است؟ کمرنگ شدن مرزهای واقعیت و خیال هنگامی که یک «انسان» به روایت درباره موضوعی میپردازد یک موضوع ازلی و ابدی است که نویسنده به خوبی روی آن انگشت گذاشته است.
از نظرگاه ارتباطاتی نمایش انسان را میتوان یک ارتباط دوسویه بین تماشاگر و بازیگران دانست. از ابتدای شروع نمایش تماشاگران در محیطی تاریک قدم میزنند و صدای دیالوگهای گذرای بازیگرانی که از کنارشان رد میشوند را میشنوند، بازیگران به همراه تماشاگران عکس سلفی میگیرند، از آنها میخواهند که دیالوگ داشته باشند و حتی در صحنه شادمانی قبل از شکستن بتها توسط ابراهیم به همراه بازیگران به شادمانی بپردازند. در این بخشها از اجرا تماشاگر به درستی به دل تاریخ پرتاب میشود و کارگردان به خوبی توانسته است در این بخش آنها را برای ورود به بخش دوم نمایش که به نسبت قسمت اول به تئاتر کلاسیک نزدیکتر است از لحاظ ذهنی آماده کند.نمایش «انسان» را میتوان به سه بخش تقسیم کرد که هر کدام از آنها شامل خرده روایتهایی میشوند که کنار هم قرار دادن آنها و نتیجهگیری درباره آن به عهده مخاطب گذاشته شده است.
بخش اول قدم زدن تماشاگران در فضایی تاریک در میان دیالوگهای بازیگران است. بخش دوم روایت، داستان شکستن بتها توسط حضرت ابراهیم و قرار دادن تبر در دست بت بزرگ البته با نگاهی امروزی به این داستان است و بخش سوم شامل روزمرگیهای منشی دادگاهی است که این روایتها را نقل میکند. استفاده از روش خرده روایتها، حضور سبکهای مختلف کلاسیک، برشت، تئاتر خیابانی و... در نمایش و نیز نگاهی به داستانی تاریخی با نگاه امروزی از جمله دلایلی است که میتوان با اشاره به آنها نمایش انسان را یک نمایش پستمدرن نامید.از ویژگیهای نمایش این است که کارگردان تا جایی که توانسته از حضور دیالوگ در نمایش پرهیز کرده است. این روش بهخودیخود نه میتواند خوب باشد نه بد، اما میتوان گفت در این نمایش استفاده مناسبی از آن شده و تماشاگر هیچگاه در فهم روایتها و داستانها دچار گنگی و اشتباه نمیشود. از کاستیهای نمایش، اما میتوان به صداگذاری نامناسب و موسیقی گهگاه نامرتبط نمایش اشاره کرد. شروع و اتمام ناگهانی موسیقی که نشان میدهد تمام کاری که در این زمینه انجام میشود زدن دکمه پخش و عدم پخش یک برنامه آن هم به صورت ناگهانی است. در نهایت اما میتوان گفت «انسان» به عنوان اجرایی که در فضای حرفهای امروز تئاتر کشور در حال اجرا است، در مجموع اثری قابل اهمیت است که حرفهایی جدی برای زمزمه در گوش مخاطب دارد.
ارسال نظر