واکاوی ابعاد مختلف یک اعتراف
امیر موسیپور
آهنگساز و منتقد
انتشار اعترافنامهای توسط نوازنده نام آشنای سنتور، سیامک آقایی در صفحه شخصیاش در یکی از شبکههای اجتماعی، موجی از واکنشهای مختلف اهالی موسیقی و حیرت بسیاری از علاقهمندان موسیقی ایرانی را بهدنبال داشته است. درحالیکه این هنرمند چند وقت قبل در پیامی تصویری در کمپین حمایت از موسیقی خطاب به علاقهمندان موسیقی ایرانی توصیه کرد تا حقوق موسیقیدانان را با خرید نسخه اصل رعایت کنند، حالا در نامهای عجیب اعتراف کرده که بعد از گذشت ۸ سال از انتشار آلبوم «زبعد ما»، حقوق مربوط به آهنگسازان و نوازندگان اثر را پرداخت نکرده! و طبق نظر کارشناسان این حقوق را پرداخت میکند.
امیر موسیپور
آهنگساز و منتقد
انتشار اعترافنامهای توسط نوازنده نام آشنای سنتور، سیامک آقایی در صفحه شخصیاش در یکی از شبکههای اجتماعی، موجی از واکنشهای مختلف اهالی موسیقی و حیرت بسیاری از علاقهمندان موسیقی ایرانی را بهدنبال داشته است. درحالیکه این هنرمند چند وقت قبل در پیامی تصویری در کمپین حمایت از موسیقی خطاب به علاقهمندان موسیقی ایرانی توصیه کرد تا حقوق موسیقیدانان را با خرید نسخه اصل رعایت کنند، حالا در نامهای عجیب اعتراف کرده که بعد از گذشت ۸ سال از انتشار آلبوم «زبعد ما»، حقوق مربوط به آهنگسازان و نوازندگان اثر را پرداخت نکرده! و طبق نظر کارشناسان این حقوق را پرداخت میکند. در بخش دیگری از این نامه، سیامک آقایی اذعان کرده آثاری که تاکنون گمان میرفت در این مجموعه از ساختههای شخص وی بوده در واقع متعلق به افرادی دیگر است که عدم قید نام آنها بهعنوان آهنگساز - که از نظر وی صرفا سوءتفاهمی غیرعمدی بوده! - باعث تضییع حقوق آنها شده است.
برای مثال جالبترین بخش جریان، قطعه پایانی این فیلم خاطره انگیز است - قطعه ۶ را که آهنگساز آن در فیلم سیامک آقایی قید شده، ولی اکنون مشخص شده که ساخته کل گروه بوده است (همواره برای کسانی که مانند من در آن کنسرت خاطرهانگیز حضور داشتند این سوال مطرح بود که چرا این قطعه پایانی که در بروشور کنسرت متعلق به کل گروه بوده، پس از انتشار در فیلم آهنگساز آن سیامک آقایی قید شده؟) یا سه قطعه متعلق به دیگر آهنگساز این گروه علی بهرامی به نامهای گریز، صبح و چشمانداز و نیز قطعه پایباز اثر بهمن بهمرام که البته از هیچیک تا به حال بهعنوان آهنگسازان این گروه نامی برده نشده بود. (یا لااقل تصور عمومی بر این بوده که آثار صرفا از ساختههای آقای سیامک آقایی است) از بخشهای دیگری از این اعترافنامه، اینطور استنباط میشود که تدوین و انتخاب نام اثر یا مطالب مندرج در دفترچه اثر نیز بدون اطلاع و هماهنگی اعضا صورت گرفته یا اینکه با وجود آنکه گروه اساسا فاقد سرپرست بوده، نام سیامک آقایی بهعنوان سرپرست گروه قید شده است.
این همه اطلاعات و اعترافات، حدود یک دهه پس از انتشار اثری که یکی از موفقترین تولیدات هنری موسیقی ایرانی است و انگیزهای برای علاقهمندی خیل کثیری از جوانان به سمت ساز خوش صدای سنتور بوده است، جای تامل جدی دارد. خوشبینانه اگر تصور کنیم که هیچگونه غرضورزی شخصی در این افشاگری و مطالبه حقوق وجود نداشته است، این اتفاق دو سویه مثبت دارد: اول شجاعت اعتراف به خطا و تلاش برای جبران آن از سوی سیامک آقایی و دوم عزم جزم عدهای از موسیقیدانهای ایرانی برای احقاق حقوق حرفهای و صنفی و مبارزه با سوءاستفادههای احتمالی مختلف از تلاشهای هنری. آن هم در حالی که هر کس که دستی برآتش هنر دارد، نیک میداند که قوانین حقوق مربوط به کپیرایت و حقوق مصنف نیازمند بازنگری جدی در مراجع ذیربط است و صد البته همان قوانین ناقص موجود نیازمند تعهد اخلاقی و صنفی از سوی اهالی هنر است؛ بهنحویکه متخلفان در رعایت هرگونه حقوق مادی معنوی آفرینشهای هنری، همواره سایه سنگین نظارت قضایی و صنفی و قضاوت افکار عمومی را بالای سر خود حس کنند. امیدواریم این ماجرا در نهایت برای فعالیت صنفی بدنه موسیقی مثمرثمر بوده باشد. برای کلیه اعضا گروه سنتورنوازان که از موسیقیدانهای توانای کشور هستند آرزوی موفقیت داریم و امیدواریم با رفع معضلات پیشین، شاهد حضور موثر دوباره آنها در پیکر موسیقی ایرانی باشیم که این روزها سخت نیازمند جانی تازه است.
ارسال نظر