مشکل صنعت با حمایت لفظی حل نمیشود
محمد بصیر ابیانه* اخیرا وزیر صنعت، معدن و تجارت گفتهاند: «صنعت دارد نفسهای آخر را میکشد. » بیان این جمله از سوی ایشان گواه آن است که مسوولان ارشد اقتصادی کشور به خوبی از وضعیت به شدت بحرانی صنعت آگاهند، لیکن این آگاهی بدون اقدامات موثر هیچ سودی نخواهد داشت، بنابراین ذکر چند نکته ضروری به نظر می رسد: ۱- دستور العمل اخیر بانک مرکزی با بخشنامه های صادره در دوره تصدی ریاست پیشین که معتقد بود تسهیلات به صنعت دادن مانند آب میوه به مرده دادن است، تفاوتی ندارد.
۲- با توجه به بخشنامه و خط مشی بانک مرکزی، بانکها صنعتگران را به شدت تحت فشار قرار دادهاند، در حالی که آمارهای دولتی حکایت از رشد منفی ۴/۵درصدی اقتصادی در سال گذشته دارد.
محمد بصیر ابیانه* اخیرا وزیر صنعت، معدن و تجارت گفتهاند: «صنعت دارد نفسهای آخر را میکشد.» بیان این جمله از سوی ایشان گواه آن است که مسوولان ارشد اقتصادی کشور به خوبی از وضعیت به شدت بحرانی صنعت آگاهند، لیکن این آگاهی بدون اقدامات موثر هیچ سودی نخواهد داشت، بنابراین ذکر چند نکته ضروری به نظر می رسد: ۱- دستور العمل اخیر بانک مرکزی با بخشنامه های صادره در دوره تصدی ریاست پیشین که معتقد بود تسهیلات به صنعت دادن مانند آب میوه به مرده دادن است، تفاوتی ندارد.
۲- با توجه به بخشنامه و خط مشی بانک مرکزی، بانکها صنعتگران را به شدت تحت فشار قرار دادهاند، در حالی که آمارهای دولتی حکایت از رشد منفی ۴/۵درصدی اقتصادی در سال گذشته دارد. آیا با این اوصاف تولیدکنندگان در وضعیتی قرار دارند که بتوانند چنین فشاری را تحمل کنند.
۳- بر اساس ارزیابی نهادهای بینالمللی مانند صندوق بینالمللی پول، اقتصاد ایران از جمله اقتصادهایی است که بخش ساختمان موتور محرک آن است، بنابراین در صورتی که مسوولان ارادهای مبنی بر خارج کردن اقتصاد از رکود شدید و کشنده فعلی دارند، لازم است برای بخش مذکور که در حال حاضر با پروژه مسکن مهر گره خورده است تمهیداتی عاجل بیندیشند.
۴- اکنون در آستانه آبان ماه قرار داریم و هنوز دستورالعملهای اجرایی لایحه بودجه تهیه و تصویب نشدهاند و طرحهای عمرانی که عمدتا وابسته به بودجه دولت هستند در بلاتکلیفی به سر میبرند و این باعث تشدید بحران میشود.
۵- اینک به نظر میرسد برای آنکه حداقل در کوتاهمدت صنعت سر پا بماند، لازم است به دور از سختگیریهای رایج برای بخشصنعت، تسهیلاتی در نظر گرفته شود و برای بدهیهای معوق آنها ضمن در نظر گرفتن مدت مناسب تنفس، نسبت به تجدید تقسیط آنها با مدت بلندتر و اقساط کمتر اقدام شود.
۶- با توجه به اینکه بانکها امکان اعتباری ندارند و اغلب راهها به افزایش تورم میانجامد، شاید راه مناسب افزایش سرمایه بانکهای دولتی از محل صندوق توسعه ملی یا هر محل دیگر باشد تا با ارائه اعتبارات کافی به بخش صنعت که با تغییر برابری نرخ ارز نیاز آنها به سرمایه در گردش چند برابر شده است، از فروپاشی صنعت و از دست رفتن سطح اشتغال فعلی ممانعت به عمل آید.
۷- لازم است حساب تولیدکنندگان از کسانی که احتمالا پیشتر از این به صورت غیرمتعارف تسهیلات دریافت کردهاند، جدا شود و موکدا به استحضار مسوولان محترم میرساند مشکل صنعت با حمایتهای لفظی حل نخواهد شد.
*فعال حوزه صنعت
ارسال نظر