با تفاهم زیستن؛ از تقابل رستن
محسن خلیلی* در شش دهه تلاش همیشه بر این اعتقاد بودهام که رمز توفیق صنعتگران در درک و شناخت نیازمندیهای اجتماع، سازماندهی، اتحاد و یکپارچگی درون جامعه صنعتی و همدلی و تعامل با دولتمردان و گردانندگان امور اجرایی کشور است. دیدگاه به مناسبت روز صنعت و معدن با تفاهم زیستن، از تقابل رستن محسن خلیلی* در مقطعی از عمر و سلامتی هستم که آرزو دارم خداوند آن قدرت را به من عنایت فرماید که بتوانم در کوتاهترین عبارات نتایج عمر و تجاربم را برای صنعتگران میهنم بیان کنم و نتایجی برخاسته از ۶۰ سال تلاش مستمر مالامال از عشق به مردم و صیانت از وطن را تشریح کنم.
محسن خلیلی* در شش دهه تلاش همیشه بر این اعتقاد بودهام که رمز توفیق صنعتگران در درک و شناخت نیازمندیهای اجتماع، سازماندهی، اتحاد و یکپارچگی درون جامعه صنعتی و همدلی و تعامل با دولتمردان و گردانندگان امور اجرایی کشور است. دیدگاه به مناسبت روز صنعت و معدن با تفاهم زیستن، از تقابل رستن محسن خلیلی* در مقطعی از عمر و سلامتی هستم که آرزو دارم خداوند آن قدرت را به من عنایت فرماید که بتوانم در کوتاهترین عبارات نتایج عمر و تجاربم را برای صنعتگران میهنم بیان کنم و نتایجی برخاسته از ۶۰ سال تلاش مستمر مالامال از عشق به مردم و صیانت از وطن را تشریح کنم. در روزهایی هستیم که دولت گرانمایه مستقر مقارن با روز «صنعت و معدن» تلاشهای خود را به آخر میرساند و سکان مملکت داری را به دولت منتخبی دیگر میسپارد. روز صنعت را از خداحافظی دولت آقایهاشمی شروع کردم و اکنـون بـا دولـت جلیله آقای احمدی نژاد بـه پـایـان میرسانیم. صنعت کشور در هر دورهای در مقام پیشرانی اقتصاد ملی، در لوای راهبری و تلاشهای مجموعه دستاندرکاران این عرصه، مسیر تعالی و تکامل را پیموده و پیوسته در مسیر رشد و تعالی سعی در ایفای نقشی پررنگتر در خدمت به جامعه داشته است. فلسفه «روز صنعت و معدن» ایجاد فضایی جهت طرح مسائل و مشکلات فراروی این بخش به منظور تعریف راهکارهای منطقی و کارشناسی جهت برون رفت از این چالشها و تجلیل از پیشرفتهای صنعتی و معدنی کشور و تاکید بر توان و مزیت بیکران این حوزه در رفع نیازمندیهای جامعـه و خدمـت بـه توسعـه اقتصـادی و گستـرش رفـاه عمومی است. چنانکه فیالمثل «اشتغالزایی» یکی از ثمربخشترین مزیتهای صنعت است که تامین نیازمندیها و ایجاد خلاقیت و مشارکت عمومی انسانها را در گردش چرخه معاش و سازندگی به ارمغان میآورد. صنعت و صنعتی شدن و اشاعه فرهنگ صنعتی سرلوحه بقای چرخه سلامت زندگی انسانهای اهل تلاش است؛ به همین سبب ما صنعتگران دهم تیرماه؛ یعنی روز «صنعت و معدن» را که محـور تلاش و چالش بقا و تعالـی زندگی و صلح و سازندگی است، جشن میگیریم. روز «صنعت و معدن» روز تجدیـد عهد در زمینه بهرهمندی از زندگی بهتر و مقابله با نارساییها و عقبماندگیها است. چنین روزی از دید ما صنعتگران روز تجدید عهد و میثاق با یکدیگر و با ریاستجمهوری، وزیر صنعت، معدن و تجارت و سایر مسوولان است. در شش دهه تلاش همیشه بر این اعتقاد بودهام که رمز توفیق صنعتگران در درک و شناخت نیازمندیهای اجتماع، سازماندهی، اتحاد و یکپارچگی درون جامعه صنعتی و همدلی و تعامل با دولتمردان و گردانندگان امور اجرایی کشور است؛ امری که از آن با عنوان کاهش شکاف ملت با دولت یـاد میشود. اصل مهمی که در تجربه عینی و عملی خود به ضرورت آن واقف شدم، از گسست جامعه از دولت، از فردای کودتا علیه دولت ملی دکتر مصدق و به غارت بردن خانمان این بزرگ مرد تاریخ ایران است. بنابراین پیوسته بر این اعتقاد پابرجا بودهام و مساعیام را در کاهش این شکاف و جدایی تاریخی و ایجاد ارتباط و تعامل مصروف داشتهام. در این رهگذر برای تحقق باور و اعتقاداتم، راه تشکلگرایی را برگزیدم و آن را بهترین وسیله ایجاد زبان مشترک دانسته و لحظهای از آن غافل نبودهام. در شش دهه، لحظهای از هدف مصلحت اندیشی و سازندگی مبتنی بر تشکل گرایی غافـل نبودهام که تاسیس انجمن مدیران صنایع، کنفدراسیون صنعت ایران، انجمن صنایع لوازم خانگی و سایر انجمنها و تشکلها از جمله آن است. در این مسیر سازنده و تکاملی، رنجها متحمل شدم که تاریخچهای مفصل دارد. چنانکـه در دهههای اول و دوم تلاشم، تجربه و تخصص چندانی نداشتم؛ ولی هیچ گاه از تکاپو باز نایستادم، تا در دهه سوم کوششهایم توفیق یافت و تعامل و گفتوگو با مسوولان برایم ایجاد شد. در سالهای قبل از انقلاب اسلامی سختیهای بسیار کشیدم و اکثرا مورد بازخواست مسوولان امنیتی قرار میگرفتم و تحت کنترل بودم. در سالهای پس از انقلاب و در دهه چهـارم تا اواسط دهـه پنجـم بهشـدت مـورد بیمهری مخالفان بخش خصوصی قرار گرفتم و سر و کارم با دستگاه قضایی بود و پس از ۲۴۵ بار احضار شدن از سوی مسوولان قضایی بالاخره تبرئه شدم و با صدور رای تعلیقی و تقلیل فشارها و مشکلات، توفیقات ارزشمندی را کسب کردم. در دولتهای سازندگی و اصلاحات مقدمه تفاهم و همکاریام با مسوولان آغاز شد و اوج گرفت و مورد محبت و تشویق واقع شدم. در دولت حاضر به همکاری دعوت شدم و مورد تشویق قرار گرفتم و در چهار شورای عالی دعوت به همکاری شدم و عاقبت به دریافت نشان «درجه دو کار و تولید» نائل شدم و تفاهماتم با مسوولان دولتی در محوریت داشتن توسعه صنعتی در روند توسعهای کشور به حد اعلای خود رسید. در اینجا لازم است تقدیر ویژه داشته باشم از دولت که با اعطای این نشان به تلاش شصت ساله من در اثبات تز ضرورت همکاری دولت و صنعت، مهر تایید زد. در این مسیر تکاملی بسیار تجربه آموختم. آموختم که باید برای توسعه و تعالی میهن و صلاح و رفاه مردم، اقتصاد کشور هرچه بیشتر به مالیات متکی باشد تا درآمدهای نفتی، باید «تامین اجتماعی» را مورد حمایت قرار داد و از ادای آن شانه خالی نکرد و حتی تخفیف هم نخواست و پیوسته در پرداخت حقوق مرتبط صادق و صمیمی بود؛ آموختم کـه بـا کارگـر میشود تفاهم کرد و مذاکرات دسته جمعی و همدلی با آنان و سه جانبه گرایی مفاهیمی عینی و واقعی است و نه انتزاعی؛ آموختم که آزادی و آزادسازی اقتصادی و ایجاد شرایط رقابتی امـری بـس مهـم و اساسی و محوری است و خصوصی سازی در این چارچوب میتواند موثر و موفق باشد؛ آموختم کـه بـا روسای جمهـور بـه عنوان بالاترین مقام اجرایی کشور میتوان همزبان و همراه شد و بهرغم بیان دیدگاههای انتقادی خود با زبانی صادقانه و صمیمانه و روش کارشناسانه، مورد تقدیر و تشویق قرار گرفت. این آموخته شاید مهمترین آموختهام باشد. اینکه باید از بدبینی تاریخی به دولت و دولت ستیزی که دست کم چند سده در ذهنیت تاریخی ما خانه کرده گذر کرد؛ ذهنیتی که ملت در تقابل و در ضدیت با دولت معنا میشود. چنانکه یکی از متفکران مشروطه یکصد و پنجاه سال قبل مینویسد: «ملت ما کـل اربـاب خدمـت را و کـل اربـاب مناصـب را اهل ظلمه میشمارند. مادامی که این اعتقاد در نیت ملت باقی است، مغایرت باطنی فیمابین ملت و ارباب خدمت جاوید است.... این مغایرت باعث مفاسد عظیم است که به تعداد نمیگنجد و رفعش از واجبات است». در خاتمه آنکه امید بسیار دارم که راه و مسیری که این خدمتگزار طی شش دهه عمر صنعتی خود طی کردم، امکانی باشد برای رهروان پرتوان حال و آینده تا از طریق مصروف و مجموع کردن هم و تلاش خود در مسیر دوری گزینی از تضاد و دشمنی و ایجاد اتحاد و انسجام و همدلی و فراهم آوردن فضای آزادی «انتخاب» در تمامی عرصهها برای هموطنان، شاهد ایرانی پیشرفته، توسعه یافته و مرفه باشیم؛ چرا که توسعه، جز در سایه همکاری، صمیمیت و اتحاد ملی در عین کثرت و تنوع افکار و عقاید میسر نمیشود. به قول آمارتیاسن، توسعه به مثابه آزادی! *رییس هیات مدیره انجمن مدیران صنایع
ارسال نظر