نگاه۲۲هزار چغندرکار رفتند
پشت دست خود نکوبیم
پدیدهای به نام «صنعت قندوشکر ایران»، همانند هر پدیده اقتصادی و اجتماعی دیگر، از عملکرد نیروهای درونی خویش و متغیرهای بیرونی متاثر میشود. در صورتی که برآیند اثربخشی نیروهای درونی و متغیرهای بیرونی بر هم فزاینده و مثبت باشد، پدیدهای مثل صنعت قند حرکتی روبهجلو و رشدیابنده خواهد داشت. عکس این حالت نیز قابل تصور است. وقتی برآیند تاثیر عناصر درونی و نیروهای بیرونی روندی کاهنده و منفی دارند، معلوم است که این پدیده در وضعیت سکون و عقبگرد قرار میگیرد. هنر این است که رفتارها، تصمیمها و اقدامهایی که از درون و بیرون صنعت قند اتخاذ میشود را در یک مسیر قرار دهیم تا شاهد پیشرفت این پدیده باشیم. برای اینکه این حالت اتفاق بیفتد کافی است دلسوزی همراه با تخصص و تجربه در کنار هم قرار گیرند. واقعیت تلخ این است که در ۱۵ماه گذشته به دلایل گوناگون که در نوشتههای پیشین به آنها اشاره شده است، سازگاری لازم برای هممسیر کردن مولفههای تاثیرگذار بر صنعت قندوشکر پدیدار نشد. سال گذشته در چنین روزهایی، نگاه نیروهای درونی در صنعت قند به آینده خوشبینانه و توام با امید بود و انتظار این بود که یکی از پربازدهترین دوران برای این صنعت قدیمی از راه میرسد. متاسفانه اکنون با نگرانی از شرایط موجود و روند اتی باید یاداور شویم که مجموعه رفتارها و تصمیمهای بیرونی، مایه امیدواری نشده و چشمانداز چندان روشن نیست. این جای اندوه دارد که گفته شود پیشبینیهای انجمن درباره کاهش سطح زیر کاشت چغندر و رویگردانی کشاورزان زحمتکش از کشت چغندر واقعیت پیدا کرده است. رویگردانی ۲۲هزار کشاورز و کاهش ۳۰درصدی تولید چغندر، وجود هزاران تن شکر تولیدشده در انبار کارخانهها بدون مشتری، عدم کاهش قیمت خردهروشی شکر در بازار داخلی، فقدان انگیزه و توانایی برای تولید بیشتر توسط کارخانهها، ایجاد فضای بدبینی و سلب اعتماد میان نیروهای تاثیرگذار بر صنعت قندوشکر، افزایش وابستگی به بازارهای داخلی و ... از پیامدهاهی منفی غیرهممسیر شدن در این صنعت بوده است. اکنون چه باید کرد؟
اگر خوشبینانه نگاه کنیم، به نظر میرسد اتفاقات و چالشهای حادث شده، حال ایجاد یک سوءتفاهم و اندکی عجله به خرج دادن در تصمیمگیری اولیه و تامل و درنگ در اتخاذ تصمیمگیریهای بعدی بوده است و به طور قطع تداوم و ناهمسویی عوامل بیرونی و داخلی صنعت، بدترین وضعیت ممکن را سبب خواهد شد.
تولیدکنندگان قند و شکر در ایران علاوهبر اینکه احساس و وظیفه ملی در برابر جامعه دارند هرگز مایل نیستند که جامعه ایرانی از گرانی قیمت قند و شکر رنج ببرد، به صنعت و فعالیت خویش نیز تعصب دارند و به هر حال همه نیروی خود را به کار خواهند گرفت تا این فعالیت مفید از رخوت و فرسودگی بیرون آید.
در سوی دیگر مدیران و مسوولان سازمانها، دستگاهها شرکتهای مرتبط با این صنعت نیز حتما با دلسوزی و درک شرایط پیچیده تلاش خواهند کرد این صنعت را از ورطه هلاکت و گرفتار شدن در بحران غیرقابل برگشت نجات دهند. راهحل فوری چیست؟
دولت محترم میتواند با خریداری فوری شکرهای انبار شده در کارخانه و پرداخت سریع بهای آن، مانع از خفه شدن این صنعت شده و در گام بعد با تعامل و روشن شدن حقایق و اطلاعات مرتبط با فعالیت کارخانهها به سمت مناسبات دقیق و کارآمد حرکت کرد.
در حالی که اکثر کارخانههای تولیدکننده شکر در کشورهای جهان و حتی اتحادیه اروپا برای جلوگیری از برگشت شکر دامپینگ شده صادراتی تعرفههای بیش از ۱۶۰درصد اعمال میکنند و کشور برزیل نیز به عنوان بزرگترین صادرکننده تعرفه تا ۱۸درصد را بر واردات اعمال میکند، میتواند حرکت مشابهی انجام داد. در حالی که قیمت تمامشده شکر در آمریکا که در همسایگی برزیل قرار دارد بسیار بیشتر از قیمت تمامشده شکر برزیل است و میتواند با واردات کار خود را آسان کند. اما این کار را نمیکند. چرا؟ این درسی برای ما است که باید از آن بهره ببریم. نباید با سرسختی و مقاومت و ایستادگی بر تصمیمهای غیرکارشناسانه وضعیت را بدتر از گذشته کنیم و شاهد مرگ خاموش یک صنعت قدیمی باشیم و بعد پشت دست خود بکوبیم که چرا اینگونه شد؟
* دبیر انجمن صنفی کارخانههای قندو شکر
ارسال نظر