کارشناس بینالمللی انرژی ارزیابی میکند
جایگاه ایران در بازار بزرگ گاز
در حالی که ایران تنگنای تامین منابع مالی و شریک خارجی برای اجرای طرحهای توسعه گاز به ویژه در پارسجنوبی را احساس میکند در بیرون از ایران غوغایی است. بازار جهانی گاز در آیندهای نه چندان دور شکل و ماهیت خود را پیدا خواهد کرد و ایران به عنوان دارنده دومین ذخائر گاز باید در این بازار نقش داشته باشد. در روزهای گذشته و به ویژه پس از آنکه هادینژاد حسینیان درباره جزئیات قرارداد گاز ایران به هند نکاتی را مطرح و وزیر سابق نفت به آن پاسخ داده موضوع گاز بسیار جذاب شده است. ایسنا در همین باره با محمود خاقانی، کارشناس بینالملل انرژی، درباره مسائل جهانی گاز گفتوگویی کرده است که بخشهایی از آن را در زیر میخوانید: تلاش غرب برای دستیابی به منابع نفت و گاز منطقه را چگونه ارزیابی میکنید؟
تمامی کارشناسان قبول دارند که ذخایر نفتی حوزه دریای خزر کمتر از ۱۰درصد ذخایر نفتی خاورمیانه است. ولی براساس برخی پیشبینیها تا سال ۲۰۵۰ خلیجفارس و حوزه دریای خزر مسوولیت امنیت تامین انرژی مورد نیاز جهان را تا بیش از ۸۰درصد عهدهدار خواهد بود.
در واقع خلیجفارس و حوزه دریای خزر بنابر گزارشها، روی هم حدود ۸۰۰میلیارد بشکه نفت و معادل مقداری انرژی گازطبیعی را دارند. در حالیکه در مقام مقایسه آمریکا و اروپا روی هم کمتر از ۱۶۰میلیارد بشکه ذخایر نفتی و انرژی دارند و این ذخایر نیز براساس محاسبات بهعمل آمده تا قبل از سال ۲۰۳۰ تمام خواهند شد. فدراسیون روسیه در حال حاضر مهمترین تامینکننده گاز طبیعی اتحادیه اروپا است و تا سال ۲۰۳۰ بیش از ۵۰درصد گاز وارداتی اروپا از روسیه تامین خواهد شد.
دولت ایالات متحده آمریکا در بعضی از گزارشهایی که منتشر کرده مدعی است که تا سال ۲۰۱۵ مصرف و تقاضای جهانی نفتخام بهترتیب به ۹۸.۳ و ۱۰۳میلیون بشکه در روز و در سال ۲۰۳۰ روزانه حدود ۱۱۸میلیون بشکه خواهد بود. این افزایش تقاضا برای مصرف، این معنی را دارد که تولید نفتخام در جهان باید حداقل حدود ۲۵درصد افزایش یابد.
در این راستا آقای Andris Piebalgs مدیر بخش انرژی اتحادیه اروپا بنا به گزارش The Associated Pressمورخ ۱۳ آوریل ۲۰۰۷ ضمن ابراز نگرانی از وابستگی اروپا به شرکت گازپروم روسیه پس از ملاقات با مقامات یونانی و استقبال از احداث خط لوله گازترکیه، یونان گفته است: «خیلی مهم است که این خط لوله گازطبیعی از حوزه دریای خزر را نیز انتقال دهد... ما باید گاز طبیعی از سایر تولیدکنندگان شامل جمهوریآذربایجان، قزاقستان، ترکمنستان، ایران و عراق را هم دریافت کنیم و فقط متکی به روسیه نباشیم.»
نقش کلیدی و ژئوپولیتیک ایران در بازی بزرگ نفت و گاز منطقه چگونه است؟
در دهه ۱۹۹۰ میلادی اروپا روی نقش ایران برای صادرات نفت و گاز منطقه به اروپا که اقتصادیترین و از نظر حفظ محیط زیست مناسبترین مسیر بوده و هست، نگاه ویژهای داشت و با هزینه برخی ازشرکتهای اروپایی مطالعات مقدماتی اقتصادی و فنی نیز انجام شد. همچنین بهدلایل سیاسی راههای صادراتی غیراقتصادی دیگر مانند CPC و BTC بهدلیل اهمیت استراتژیکی که برای فدراسیون روسیه، آمریکا و اروپا داشتند، سرمایهگذاری وساخته شدند که در حال حاضر مورد بهرهبرداری قرار دارند. درنهایت دولت جمهوری اسلامی ایران نیز در چارچوب اهداف همکاری با کشورهای دوست و همسایه منطقه که محصور به خشکی هستند، سرمایهگذاریهای لازم را از محل امکانات داخلی بهعمل آورد و زیرساختهای مورد نیاز مانند ساخت بندر و پایانه نفتی نکا، ساخت ۳۱۲کیلومتر خط لوله نکا، ری، تغییرات مورد نیاز در واحدهای پالایشگاههای تهران و تبریز وغیره را ایجاد کرد.
نقش جمهوری اسلامی ایران در بازی بزرگ انرژی منطقه را توضیح دهید؟
با توجه به اقدام روسیه در توافقات اخیر با قزاقستان وترکمنستان به انضمام تلاش جمهوری آذربایجان، ترکیه برای همکاری با اروپا و آمریکا و رقابت کشورهای عمده مصرفکننده انرژی آسیا برای دستیابی به منابع هیدروکربوری آسیای مرکزی، حوزه دریای خزر و قفقاز بهنظر میرسد یک موقعیت و فرصت مهمی را برای جمهوری اسلامی ایران در برقراری تعادل و ایفای نقش محوری در منطقه فراهم آورده باشد زیرا، ایران میتواند با همکاری تمامی رقبای درگیر دربازی بزرگ انرژی علاوه بر بازاری مطمئن برای مصرف مواد هیدروکربوری تولیدی در منطقه و صادرات مواد هیدروکربوری ایران به بازارهای جهانی، امنیت تامین انرژی را برای مصرفکنندگان عمده در آسیا، خاوردور و اروپا تضمین کند.
همچنین در برخی از کشورهای منطقه مانند قزاقستان دولت در مالکیت منابع هیدروکربوری با سرمایهگذاران در قراردادهای مشهور به مشارکت در تولید (PSA) شریک است. بنابراین طبیعی است که دولتهای منطقه و شرکتهای نفتی سرمایهگذاری در صنایع نفت و گاز منطقه و دولتهای اروپایی و آسیایی به ایران بهعنوان دروازه طلایی همکاریهای نفت و گاز حوزه دریای خزر و خلیجفارس نگاه کنند و ایران میتواند نقش بسیار برجستهای را در بازی بزرگ انرژی منطقه ایفا کند.
دیپلماسی انرژی جمهوری اسلامی ایران چگونه تعریف شد؟
جمهوری اسلامی ایران در چارچوب سازمان همکاری اقتصادی ECO برای توسعه همکاریهای منطقهای انرژی سیاستهای خوبی را پیگیری کرد. پس از آن با اتخاذ تصمیمات در مورد سرمایهگذاری و ایجاد زیرساختار در بندرو پایانه نفتی نکاو همچنین ساخت خط لوله تا پالایشگاههای تهران و تبریز امکاناتی ایجاد شد که در مقطعی موضوع تاسیس و تشکیل سازمان همکاریهای اقتصادی کشورهای همسایه و ساحلی دریای خزر نیز مطرح شد.
جایگاه ترکیه را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این بحث که ایران وترکیه در منطقه رقیب یکدیگرند، بهنظر شما صحیح است؟
دیپلماسی انرژی ترکیه روابط خود را همزمان با روسیه، آمریکا، اتحادیه اروپایی و دولتهای منطقهای آسیای مرکزی و قفقاز پیگیری کرد. برای ساخت دو خط لوله بسیار گران و غیراقتصادی یعنی خط لوله اتصال نفتخام باکو، تفلیس، جیهان (BTC ) و خط لوله گاز شاه دنیز(باکو)، تفلیس، ازروم(BTE) در مسیرترکیه بههمراه خط لوله انتقال گاز روسیه از عمق زیاد دریای سیاه بهترکیه موسوم به خط لوله بلواستریم ( Blue Stream) بدونتردید برای این کشور دوست و همسایه ایران موفقیت مهمی در سیاست خارجیاش محسوب میشود.
بهنظر شما بهتر است، گاز ایران صادر شود، یا آنطور که برخی معتقدند گاز به چاههای نفت تزریق و نفتخام صادر شود؟
بهنظر من باید شجاعت مجلس هفتم و دولت نهم را برای تصمیم و اقدام برای کاهش مصرف سوخت در کشور تحسین کرد. مردم باید متوجه این واقعیت بشوند که علاوهبر افزایش تقاضا برای مصرف سوخت در داخل کشور، بهدلایل مختلف صنعت نفت کشور با کاهش توان تولید و عرضه سوخت مواجه است و در نتیجه هر روز بیشتر از پیش امنیت تامین انرژی مورد نیاز ما به واردات از خارج کشور بهصورت یکطرفه وابسته میشود و در این زمینه میبایست اقدامی جدی صورت میگرفت.
منظور شما از واردات بهصورت یکطرفه چیست؟
منظور من این است که باید فرآوردههای نفتی وارد میکردیم، و اگر به عنوان نفتخام از کشورهای آسیای مرکزی و حوزه دریای خزر وارد کنیم و در ایران پالایش شوند، در آن صورت خیابان امنیت تامین انرژی دو طرفه خواهد بود. بهاین معنی که ما نیازمند امنیت تامین نفتخام برای پالایشگاههای شمالی کشور هستیم و آنها نیازمند امنیت تامین تقاضا برای تولید نفتخامی که سرمایهگذاری سنگینی در تولید آن کردهاند و باید آنرا به بازار مصرف جهانی صادر کنند و مسیر جمهوری اسلامی ایران از این بابت اقتصادیترین و از نظر محیط زیست بهترین مسیر توصیف شده است.
بهنظر شما شرکتهای اروپایی با وجود فشارهای سیاسی آمریکا به سرمایهگذاری درصنعت نفتوگاز ایران ادامه خواهند داد؟
البته من بهعنوان یک کارشناس تخصصی نفتوگاز نمیتوانم درخصوص دلایل سیاسی این موضوع نظر بدهم ولی تصور میکنم تجربه غنی و طولانی آقای وزیریهامانه، وزیر سابق نفت ایران و همکاران ایشان در مدیریت صنعت نفت موجب شد باوجود مشکلات غیرقابل انکاری که کشور و بهویژه صنعت نفت با آن روبرو است، موقعیتی را ایجاد کرده که شرکتهای مستقل بینالمللی نفتی به ادامه حضور در ایران و سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز ایران تمایل نشان میدهند.
اجازه بدهید من پاسخ بهاین سوال را با نقل قول از آقای Frank Harris مدیر بخش گاز طبیعی گروه مهندسین مشاور Wood Mackenzie در اسکاتلند کوتاه کنم که وی براساس گزارش روزنامه The Wall Street Journal در تاریخ ۱۲ جولای ۲۰۰۷، اهمیت توجه به ذخایر عظیم گاز طبیعی در ایران را مورد تاکید قرار داده و همچنین خانم Critina Gallach سخنگوی آقای سولانا، مسوول روابط خارجی اتحادیه اروپایی تاکید کرده است که طبق مقررات سازمان ملل و اتحادیه اروپا سرمایهگذاری در منابع نفتوگاز ایران مجاز است.
آینده روابط دیپلماسی انرژی فدراسیون روسیه و اتحادیه اروپا را چگونه ارزیابی میکنید؟
پاسخ به این سوال آسان نیست. روابط اخیر و اختلاف فدراسیون روسیه با بلاروس بر سر موضوع قیمت گاز که از ژانویه ۲۰۰۷ شروع شد، اروپا را متقاعد کرد که در دیپلماسی انرژی خود، حرف تازهای را مطرح کند و خانم آنجلا مرکل، صدر اعظم آلمان، در ملاقاتی که با آقای پوتین در تاریخ ۲۱ ژانویه ۲۰۰۷ داشت گفت: «... ما از این تفکر که روسیه به اوکراین و بلاروس گاز طبیعی را به قیمت بازار بفروشد حمایت میکنیم واهمیت تامین نفت و گاز اروپا را مورد تاکید قرار میدهیم...».
در سال ۲۰۰۶ گازپروم روسیه ۱۴۰میلیارد متر مکعب گاز به اروپا صادر کرد که در حدود ۲۶درصد میزان مصرف گاز در اروپا و ۴۰درصد گاز وارداتی به اروپا محسوب میشود. تخمین زده میشود که میزان مصرف گاز اروپا در سال ۲۰۱۰ به حدود ۴۳۶میلیون تن معادل نفتخام برسد، درحالیکه تولید گاز طبیعی در اروپا از حدود ۲۰۰میلیون تن کنونی به ۱۷۸میلیون تن کاهش خواهد یافت. برخی از کارشناسان انرژی معتقدند که در طول همین مدت زمان یعنی ۱۰ سال آینده تولید گاز طبیعی در فدراسیون روسیه هم کاهش خواهد یافت و به سطح ۱۵۰میلیارد متر مکعب در سال خواهد رسید. بنابراین، اتحادیه اروپا طی ۱۰ سال آینده با کمبود گاز طبیعی مواجه خواهد بود.
ارسال نظر