طرحهای ۸۰۰ هزار تنی، محور توسعه صنعت فولاد در کشور
گروه صنعت و معدن- آیا ایجاد واحدهای فولادسازی تنها در مقیاسهای چهارمیلیون تنی و بالاتر صرفه اقتصادی دارد؟ کشورهای توسعه یافته مدتها بود که به دنبال پاسخ مناسبی برای این سوال بودند. تا سالهای گذشته گمان میشد که فقط ایجاد کارخانههای بزرگ، اقتصادی خواهد بود. چرا که تعاریف غولهای فولادسازی نشان میداد مقیاسهای تولید در حال بزرگشدن هستند از همین روز مدلهایی که آنها ارائه میدادند محدوده ۴ تا ۱۰میلیون تنی را اقتصادی معرفی میکرد.
اما اخیرا همان کشورهای پیشرو تولید فولاد در جهان نظیر آمریکا، چین، هند و اخیرا ترکیه، ایجاد واحدهای کوچک را هم تجویز کردهاند و اکنون نیز به سرعت در حال توسعه این واحدها هستند.
در حال حاضر یکی از روشهای متداول واحدهای فولادی (احیای مستقیم)، سیستم میدرکس است که پیشتر در آمریکا پایهگذاری شده است. حداقل ظرفیت تعریف شده برای این مدل، تولید ۸۰۰هزار تن آهن اسفنجی در سال است.
میکرومیلها
این در حالی است که به تازگی همان کشورها و از جمله آمریکا رو به ایجاد واحدهایی تحت مدل «میکرومیل» آوردهاند. این واحدها از ظرفیتهایی به مراتب پایینتر از مدل ۸۰۰هزار تنی (میدرکس) برخوردارند.
در این روش، با استفاده از قراضههای موجود، فولادی تولید میشود که به مصرف همان محدوده جغرافیایی برسد.
به گفته کارشناسان، اساس کار تولید آن واحدها این است که محصول تولیدی آنها، به نقاطی خارج از آن محدوده حمل نشود آن واحدها همچنین هزینه خاصی برای حمل سنگآهن، قراضه یا.... پرداخت نمیکنند.
حال سوال این است که آیا در کشور ما که اخیرا کلنگ احداث ۸طرح استانی با ظرفیت ۸۰۰هزار تن به زمین خورده است، میتوان شاهد ایجاد واحدهایی شد که از صرفه اقتصادی نیز برخوردار باشند.
بررسیهای انجام شده نشان میدهد، از آن ۸طرح که در شهرستانهای میانه (آذربایجان شرقی)، سپیددشت (چهارمحال و بختیاری)، شادگان (خوزستان)، نیریز (فارس)، سیرجان (کرمان)، بافق (یزد)، قائنات (خراسان جنوبی) و تربت حیدریه (خراسان رضوی) واقع شدهاند، ۳طرح در نزدیک نقطه مصرف محصول قرار دارند که میتوان در گام نخست آنها را هم راستای سیاستهای ایجاد واحدی کوچک قلمداد کرد این طرحهای فولادی شامل میانه، شادگان و سپیددشت است.
در این میان فولاد خام تولیدی شهرستان میانه به مصرف واحد نورد کارخانه کناردستی خود(فولادمیانه) میرسد. همچنین فولاد سپید دشت نیز در اختیار طرح پاییندستی خود که همان ورق گالوانیزه چهارمحال و بختیاری است، قرار میگیرد.
از سوی دیگر طرح شادگان نیز به سبب نزدیکی با دریا، به راحتی به مصارف متقاضیان بازارهای همان منطقه (داخلی و خارجی) میرسد.
از سوی دیگر ۵طرح دیگر که متمایز از ویژگیهای آن سه طرح هستند در کنار معادن غنی سنگآهن کشور واقع شدهاند. این طرحها به سبب برخورداری از این ویژگی، از هزینههای پایینی در تولید برخوردار خواهند شد بنابراین چالشی برای جابهجایی در داخل یا صادرات محصول خود نخواهند داشت.
در همین حال بررسیها نشان میدهد، پیش از ترسیم جابهجایی تمامی این طرحها، موضوع انتقال خطوط آب، برق و گاز برطرف شده است.
هر چند ممکن است تمام نقاط انتخاب شده پروژهها، از نظر اقتصادی بهترین نقطه نباشند، اما دولت نهم برای توسعه امور زیربنایی، سرمایهگذاری متوازن و ایجاد اشتغال، این شهرستانها را مناطق بهینهای برای توسعه قلمداد کرده است.
طرحها تا پایان برنامه خاتمه مییابند؟
این موضوع به همت جمعی نیاز دارد اما حقیقت امر آن است که عوامل بازدارنده متعددی در کشور وجود دارد که سبب کندی اجرای طرحها میشود. اگر چه شروع طرحهای استانی و ادامه آن کار بزرگی است و شاید خاتمه آن به برنامه پنجم کشیده شود.
به نظر میرسد دولتمردان در اینجا به سیاست مرد دهقان و شاهکسری اعتقاد دارند که «دیگران کاشتند و ما خوردیم ما بکاریم و دیگران بخورند». به هر حال موضوع این است که این طرحها متعلق به این کشور است.
عوامل بازدارنده سازمان مدیریت وبرنامهریزی
این سازمان در عین حالی که متولی توسعه در کشور بوده اما حقیقت آن است که کارشناسان دلسوز آن معمولا سابقه اجرایی چندانی ندارند و اصولا روی عنصر زمان حساس نیستند طوری که بررسی چند ساله یک کار، کاملا عادی قلمداد میشود. به خصوص آنکه آنقدر درگیر مسائل ریز و جزئی شدهاند که از مسائل کلان بازماندهاند. حال موضوع این است که موارد زیادی از این طرحها نیز باید به تایید آن سازمان برسد.
مجلس
در مورد طرحهای استانی باید گفت، این طرحها در هر نقطهای اجرا شود به طور حتم سبب انتخاب دوره بعدی نماینده آن منطقه میشود چرا که چاشنی رضایت مردم را به همراه دارد. اما همین امر باعث عکسالعمل نمایندگان سایر مناطق آن استان میشود طوری که حتی تا مرز جلوگیری از اجرای طرح نیز پیش میروند. چرا که مابقی نمایندگان استان، خواهان ایجاد طرح در منطقه تحت نفوذ خود هستند.
محیطزیست
اگرچه حفظ محیطزیست از وظایف مهم هر سازمانی است ولی واقعیت آن است که در کشور ما قوانین محدودکننده و یا تسریعکننده که بتواند مرزهای رعایت محیطزیست و اجرای کارهای صنعتی را به روشنی تعریف کند، وجود ندارد. احداث هر واحد صنعتی با عکسالعمل شدید محیطزیست روبهرو میشود تا حدی که در هیچ کشوری چنین نیست.
به موارد فوق میتوان جابهجایی مدیران، صدور قوانین جدید و.... را نیز اضافه کرد.
بهرغم وجود تمامی مشکلات فوق باید گفت، اجرای طرحهای ۸گانه، زیربنای توسعههای آتی استانهای مربوطه خواهد شد. چرا که کارخانهای مانند ذوبآهن اصفهان با تولید ۶۰۰هزار تن در سال شروع به کار کرد و امروزه به مرز ۳میلیون تن رسیده است.
طرح اولیه فولاد خوزستان و گروه ملی صنعتی فولاد ایران نیز در ابتدا محدود بود، اما در حال حاضر بالای دومیلیون تن در فولاد خوزستان و حدود یکمیلیون تن در گروه ملی صنعتی فولاد ایران تولید میشود.
از همین رو این طرحها نیز در حد ۸۰۰هزار تن باقی نخواهند ماند و به طور یقین بعد از راهاندازی توسعه خواهند یافت.
ارسال نظر