بورس سیمان ندیده بودیم که دیدیم
امیر ملکی- وقتی به شهر کرمان رسیده بودم و جهت انجام کاری راهی شهر رفسنجان شدم در فاصله بین دو شهر که معادل ۱۰۰کیلومتر بود سه کارخانه سیمان در حال احداث خودنمایی میکردند و جالب اینکه ظرفیت تولیدی این سه کارخانه بالغ بر ۷۰۰۰تن در روز و به تعبیری حدود ۳/۲میلیون تن در سال است که در فاصله کمتر از ۳۰کیلومتر از هم قرار دارند و به ترتیب اولویت از سمت کرمان به رفسنجان در حال نصب و راهاندازیاند، اما سوالی که در این میان مطرح میشود این است که با چه دید کارشناسی و مهندسی نوین امروزی دست به چنین کاری زدهاند و مجوز صادر شده است و آیا در استان کرمان، نیاز به این سه کارخانه سیمان هست یا خیر؟ و آیا صادرات محصولات این کارخانهها میسر و مقرون به صرفه و همچنین رقابتی خواهد بود یا خیر؟ جالبتر آنکه به هنگام صحبت با عوام مردم در این دو شهر (کرمان و رفسنجان) با صداقت هر چه تمامتر وجود این سه کارخانه را زیر سوال برده و میپرسند پس محصولاتشان را در کجا به فروش خواهند رسانید؟ و باز با لهجه زیبای محلی میگویند آیا نیاز بر این بود که ۳۰ تا ۴۰میلیارد تومان برای این سه کارخانه که این چنین نزدیک به یکدیگر هستند هزینه شود؟
اما آیا ذهنیت این عزیزان درخصوص هزینه ساخت این کارخانهها صحیح است؟ یا معادل ۸ و یا ۱۰برابر مبلغ مذکور هزینه شده است.
کارشناسان صنعت سیمان که همیشه حمایت خود را از تولید بیشتر این اکسیر آبادانی ابراز میکنند جواب سوالات ایشان را بدهند و آیا چنین حال کاری صحیح است و یا در جهت بر باددادن ذخائر ملی این مرز و بوم حرکت شده است!
شاید بهتر آن بود که با احداث یک کارخانه و صرف هزینههای مابقی در جهت رفاه اجتماعی و ارتقای سطح کمی و کیفی فرهنگ و سواد منطقه و نیز ساخت مدارس ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان، گامهای مثبتی از خود به جای میگذاشتند تا آتیه نسل آینده نیز به نوعی تامین میشد.
خسته شدیم از بس که انتقاد کردیم، اما در طول عمر نه چندان زیاد خود «بورس تولیدات سیمان ندیده بودیم که دیدیم»!
ارسال نظر