یادداشت
از ما گفتن است...
محمدصادق جنانصفت - وقتی نهاد دولت اراده میکند سرنخ همه رفتارهای مربوط به همه متغیرها و فعالیتهای اقتصادی را به انگشتان خویش گره بزند و بر ریز و درشت هر تغییری نظارت کرده و دخالت کند، چارهای ندارد جز اینکه منتظر باشد فعالان اقتصادی در حوزههای گوناگون کامیابی یا ناکامی خویش را به دولت نسبت داده و همیشه چشم به سخاوت دولت داشته باشند. تولید صنعتی نیز از این قاعده مستثنی نیست. هر روز چند خبر از صنعتگران میشنویم که از دولت میخواهند این کار را بکند، آن کار را نکند، این راه را باز کند، آن راه را ببندد، به این توصیه عمل کند و به آن توصیه عمل نکند.این، همان دور بیفایده است که بیش از چند دهه در تاریخ صنعتی ایران دیده میشود و بیرون آمدن از این دور ناممکن به نظر میرسد. نگارنده معتقد است صنعتگران ایرانی به جای آنکه هر روز چیز تازهای که عموما جزئی نیز هست از دولت بخواهند، بر یک نقطه و کانون محوری متمرکز شوند. این نقطه و کانون کجاست؟ صنعتگران ایرانی به دلایل گوناگون دچار نوعی توهم و سادهانگاری درباره تاثیر نرخ تورم بر کسب و کار خویش شده و آن را خوب نمیبینند و آثار این شاخص مهم را در بلندمدت واکاوی نمیکنند. براساس آمارهای ارائه شده از سوی نهادهای رسمی تولید آمارهای کلان، نرخ تورم اقتصاد ایران در ماههای خرداد، تیر، مرداد، شهریور، مهر و آبان روند فزاینده داشته و از ۲/۱۰درصد در خرداد به ۵/۱۱درصد در آبان ماه رسیده است. با توجه به رشد ۳۴درصدی نقدینگی به مرز ۳۴درصد که آثار آن به زودی آشکار خواهد شد، احتمال شتابان شدن نرخ تورم وجود دارد. در دنیای صنعتی که محاسبهها و برنامهریزیها براساس ارقام کوچک حتی کمتر از ۵صدم درصد افزایش یا کاهش تورم متمرکز شده است، صنعتگران خطر را خوب احساس نمیکنند. آیا صنعتگران ایرانی به جای اینکه هزار راه ناشناخته برای بقا را رفته و از دولت طلب بازکردن آن راهها را داشته باشند، بهتر نیست بر موضوع اصلی و درجه یک خویش یعنی نرخ تورم اصرار داشته و از دولت بخواهند این نرخ را با کاهش مخارج خویش کنترل کند؟ تا زمانی که این اتفاق نیفتد و صنعتگران با دولت درباره کنترل نرخ تورم از طریق کاهش مخارج به تعاملی مفیدتر نرسند، خواستههای دیگر چندان مفید نخواهند بود. تجربه و علم نشان میدهد این تنها راه بقا است، ما گفتیم، شما چه خواهید کرد؟
ارسال نظر