نگاه
چالشهای صنعت غذا
متن زیر نامه مدیرعامل اتحادیه سراسری شرکتهای تعاونی تکثیر و پرورش صادرات آبزیان ایران به رییسجمهور کشورمان است.
قسمت اول
متن زیر نامه مدیرعامل اتحادیه سراسری شرکتهای تعاونی تکثیر و پرورش صادرات آبزیان ایران به رییسجمهور کشورمان است. دکتر ارسلان قاسمی در مراسم روز ملی صادرات که هفته گذشته برگزار شد فرصت پیدا کرد با ارائه مقالهای مشکلات و چالشهای صنعت غذا را تشریح کند. این مقاله بعد از ارائه در همایش برای بررسی بیشتر تقدیم رییسجمهور شد.
طی قرون و اعصار متوالی تامین و امنیت غذایی همواره از مهمترین مسائل مورد توجه بشر بوده است. انسان اولیه در جستوجوی راههای دسترسی به منابع غذایی طبیعی و چگونگی نگهداری برای استفاده دائم از غذا و غلبه بر تولیدات فصلی موادغذایی بوده است. اما امروزه از یک سو تقریبا تمامی انواع موادغذایی تحت شرایط کنترل شده تولید میشوند و از سوی دیگر جمعیت جهان نیز هر روز بیشتر میشود و این در حالی است که طبیعت نیز هیچ امکانی برای مقابله و تامین غذا در آستین ندارد. ازاینرو و بدون هیچگونه تردیدی، یکی از منابع رفع تنگناهای موجود در تامین امنیت و سلامت غذایی بشر، استفاده مشترک از منابع موجود کشورهای مختلف در این راه است که در این روش بایستی به استقلال کشورها نیز توجه ویژه نمود.
بدون تردید، بهرغم قرارداشتن در منطقه خشک و نیمهخشک، ایران در تولید برخی از کالاهای کشاورزی نظیر زعفران، پسته، خاویار حرف نخست را در بازارهای جهانی میزند، اما این نیز واقعیتی غیرقابل انکار است که در کمتر زمانی از این تولید کیفی، ارزش افزوده بالایی نصیب مملکت شده باشد. این امر میتواند معلول علل زیادی از جمله عدم دسترسی مناسب به فناوریهای روز جهانی در ایجاد ارزش افزوده باشد. برابر آمار منتشره از سوی گمرک جمهوری اسلامی از فروردین تا پایان اسفند ماه ۱۳۸۴ بیش از ۴۵ قلم کالای کشاورزی که اکثرا مواداولیه و یا تازه و بدون ایجاد ارزش افزوده مناسب بوده، به ارزش بالغ بر یک میلیارد و ۶۴۳ میلیون دلار روانه بازارهای هدف صادراتی شده است، اما در طی این مدت تنها ۱۳قلم کالای فرآوری شده (صنایع غذایی) به ارزش بیش از ۳۵۲ هزار دلار صادر گردیده است به عبارت دیگر میتوان گفت که خامفروشی نیز در صادرات بخش کشاورزی رواج دارد، به عنوان شاهد مثال میتوان اشاره نمود که سالانه حدود ۲۰میلیون جلد پوست به ارزش تقریبی ۲۰۰میلیون دلار از ایران صادر میشود، این میزان ۱۵درصد کل صادرات جهانی این محصول است، اختصاص ۱۵درصد از سهم بازار جهانی در نگاه اول خوب به نظر میرسد ولی با دید عمیقتر میتوان دریافت که این امر چندان مناسب نیست چرا که باید تلاش کرد به جای صادرات پوست، صادرات تولیدات چرمی که ارزش افزوده زیادتری دارند در کشور رونق گیرد. جهت مزید استحضار رشد ارزش افزوده در طی سالهای ۱۳۸۳-۱۳۷۹، معادل ۵/۲درصد بوده که نسبت به دهه هفتاد دارای رشد منفی میباشد. دراین دوره در منطقه، کشورهای افغانستان، ارمنستان و آذربایجان با رشد بالای ۱۰درصد در بخش کشاورزی روبهرو بودهاند.نکته قابل تامل دیگر در مورد وضعیت کشاورزی ایران که میتواند نگرانکننده نیز باشد، کاهش سهم این بخش در GDP کشور است.
بررسی سهم ارزش افزوده بخش کشاورزی از تولید ناخالص داخلی نشان میدهد که مقدار آن در سطح جهان از حدود ۶درصد در سال ۱۳۶۹ به ۱۱درصد رسیده است.
این در حالی است که در طی سالها سهم نفت در GDP کشور با رشد بالایی از حدود ۱۰درصد به بیش از ۲۵درصد بالغ گردیده است.
مستحضرید که بخش کشاورزی موتور محرکه بسیاری از صنایع کوچک و بزرگ و دارای سهم و نقش قابل توجه در اشتغال کشور میباشد و با توجه به وجود امکانات و منابع بالقوه موجود میتوان به رشد بخش امیدوار باشیم. مستحضرید که در طی سالهای اخیر قیمت تمام شده رقابتی و کیفیت ممتاز دو شاخصه عمده محصولات بخش کشاورزی بوده، اما با افزایش هزینههای تولید نظیر تورم، دستمزد، بهرههای بانکی بالا و فناوریهای بعضا قدیمی، مزیت قیمت تمام شده رقابتی در حال از دست رفتن است، به گونهای که هماکنون بسیاری از تولیدات و محصولات صنایع غذایی در بازار داخل نیز دچار مشکل فروش و عدم توان رقابت با کالاهای وارداتی از مبادی رسمی یا قاچاق شدهاند.
در حال حاضر دسترسی آسان به فناوری و نیازهای روز بازار برای تولیدکنندگان بخش کشاورزی تقریبا امری محال و دست نیافتنی است. به عنوان مثال در حال حاضر واریته گل گلایل ریز مورد توجه در بازارهای جهانی است، اما با توجه به قانون قدیمی قرنطینه که مربوط به حدودا ۷۰سال پیش میشود، تولیدکننده ایرانی به دلیل عدم اجازه ورود پیاز و نهادههای مورد نیاز تولید، همچنان خشکبار دچار مسائل و بحران هستیم.
ارسال نظر