یادداشت
وعدههای عجیب یک مدیر
اقتصاد سالم و بالنده چند ویژگی دارد. یکی از ویژگیهای این اقتصاد وجود گزینههای متعدد برای سرمایهگذاری است. هر فردی با هر میزان سرمایه مالی و امکانات میتواند یکی از گزینههای سرمایهگذاری را که با تخصص و مهارت او سازگارتر است انتخاب کند. به طور مثال صاحبان سرمایه و پسانداز در اقتصادهای سالم میتوانند در بازار سهام سرمایهگذاری کنند. یا اینکه سرمایههای خود را به بانکها بدهند تا از نرخ بهره موجود برای افزایش سرمایه خویش استفاده کنند.
محمدصادق جنانصفت
اقتصاد سالم و بالنده چند ویژگی دارد. یکی از ویژگیهای این اقتصاد وجود گزینههای متعدد برای سرمایهگذاری است. هر فردی با هر میزان سرمایه مالی و امکانات میتواند یکی از گزینههای سرمایهگذاری را که با تخصص و مهارت او سازگارتر است انتخاب کند. به طور مثال صاحبان سرمایه و پسانداز در اقتصادهای سالم میتوانند در بازار سهام سرمایهگذاری کنند. یا اینکه سرمایههای خود را به بانکها بدهند تا از نرخ بهره موجود برای افزایش سرمایه خویش استفاده کنند. برخی از صاحبان سرمایههای بزرگتر نیز میتوانند سرمایه خود را در صنعت یا بازرگانی یا بخش ساختمان به کار گیرند. در چنین وضعیتی، هر سرمایهگذار پیش از ورود به یک فعالیت اقتصادی، همه گزینههای پیش رو را با دقت مطالعه میکند تا نرخهای سود متفاوت در فعالیتهای گوناگون و به موازات آن ریسکهای سرمایهگذاری را مقایسه کند. در این شرایط وظیفه دولت است که با حذف موانع و مقررات بازدارنده، راه ورود سرمایهگذاران در هر بازار را هموار کند. علاوه بر این، دولتها وظیفه دارند با شفافسازی اطلاعات موجود درباره هر فعالیت اقتصادی، فضای رانتی را نیز حذف کنند. پس از آن، این صاحبان سرمایهگذاری هستند که براساس تشخیص خود به یک فعالیت اقتصادی متمایل میشوند. پس از شروع به کار نیز دولت هیچگونه کمکی را دال بر امتیازدهی بیجهت برای یک فعالیت خاص انجام نخواهد داد. در اقتصاد سالم این مساله وجود دارد که بنگاهها بنا به دلایلی نظیر تغییر شرایط بازار یا ناآشنایی و مهارت کم سرمایهگذاران، پس از مدتی سود متعادل به دست نیاورند و در مقایسه با رقبا در درون آن رشته از فعالیتهای اقتصادی از گردونه خارج شده و یا حتی زیان ببیند. در انگلستان، در ژاپن، در آلمان و... سالانه هزاران بنگاه اقتصادی ورشکسته شده و بازار را ترک میکنند.
دوم- در ایران اما گویا برخی چنین روند و فضایی را به رسمیت نمیشناسند و به تولیدکنندگان وعدههای عجیبی میدهند. از جمله آقای «صدرا... دولت»، مدیرعامل شرکت پشتیبانی امور دام وزارت جهاد کشاورزی روز گذشته در گفتوگو با خبرگزاری فارس گفته است: تولیدکنندگان فرآوردههای دام و طیور با خیال راحت تولیدکنند و هرچه اضافه تولید داشته باشند، دولت بدون محدودیت خریداری میکند... در حال حاضر ذخیره کافی از نهادهای دام و طیور و فرآورده گوشت سفید و قرمز و تخم مرغ در سردخانههای شرکت وجود دارد.....».
هرچند که با توجه به استراتژیک بودن محصول گوشت و تخممرغ تشویق به تولید آن اقدام مناسبی است، اما نباید این روند همیشگی باشد و درصورت رسیدن به حدمناسبی از تولید، نباید دیگر چنین وعدههایی داد و در عین حال نباید این حمایت را به تولید هر کالا و محصولی تعمیم داد. توجه به نکات ذیل نیر مفید است.
۱ - این وعدهای که داده میشود در صورت محقق شدن به محو تفاوتهای مدیران ورزیده و مدیران ضعیف منجر شده و سره از تاسره باز شناخته نمیشود. چرا باید مدیری که زحمت کشیده و برای بازاریابی هزینه میکند و تولیدات خویش را با زحمت میفروشد تفاوتش بایک مدیر ضعیف مشخص نشود. این دستور مقام وزارت جهاد کشاورزی مدیران ورزیده را نیز تشویق میکند که هزینههای بازاریابی را حذف و به امید فروش به دولت بنشیند.
۲ - آیا این مقام وزارت جهاد کشاورزی میتواند مطمئن باشد که سرمایه مالی مورد نیاز برای خرید «هر میزان تولید که به فروش نرسد» را تامین میکند منبع تامین مالی وی کجاست؟
آیا او هم میخواهد به بانکها مراجعه کند؟ آیا بانکهای داخلی توانایی دارند که این منابع را تامین کنند و آیا این امیداوار کردن غیر واقعی نخواهد بود؟
ارسال نظر