محمود نعیمی

کشورهای صنعتی و پیشرفته امروز، سال‌ها قبل و در دوران رکود اقتصاد جهانی، در برابر این سوالات که «چگونه می‌توان راه را برای رشد و سرآمدی سازمان‌ها گشود به نحوی که بتوانند در عرصه رقابت جهانی پیروز شوند؟»، «کدام دانش و آگاهی می‌تواند زمینه‌ساز تحول سازمانی و به تبع آن تحول ملی باشد؟» کوشیدند تا الگویی از یک سازمان موفق و سرآمد ارائه کنند. سازمانی که نیازهای اصلی مشتریان و جامعه را به بهترین نحو برآورده کند و در این راه سرآمد دیگر سازمان‌ها باشد. در این راستا، مدل‌های تعالی سازمانی در این کشورها مطرح شد. مدل‌های دمینگ (deming) ژاپن، مالکوم بالدریج (malcom baldrige) آمریکا و جایزه مدیریت کیفیت اروپا (EFQM) اصلی‌ترین مدل‌های موجود در این زمینه هستند که بسیاری از کشورهای جهان این مدل‌ها را مبنای تعالی سازمانی خود قرار داده‌اند.

از این بین مدل، EFQM مقبولیت جهانی بیشتری پیدا کرده و در کشور ما ایران نیز این مدل مبنای ارزیابی و اهدای جایزه واحد‌ها قرار گرفته که جای تقدیر و تشکر دارد.

لکن نکته حائز اهمیت و مورد توجه بسیاری از صاحبنظران این است که متاسفانه واحد‌های کشورمان هر سال دو بار و توسط مراجع جداگانه‌ای براساس مدل تعالی سازمانی EFQM مورد ارزیابی و اهدای جایزه قرار می‌گیرند. موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران به عنوان متولی جایزه «ملی کیفیت» و زیرمجموعه سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران به عنوان متولی جایزه «ملی بهره‌وری و تعالی سازمانی».

این همشکلی و موازی‌کاری در این کار با ارزش که مسلما انرژی و توان بسیاری از سازمان‌ها و مجریان را می‌گیرد خود به نوعی عدم تعالی است و اشکالات مترتب بر آن بسیار واضح و روشن است.

براساس قوانین و مقررات موجود کشور، شورای‌عالی استاندارد (به ریاست رییس‌جمهور و عضویت ۱۳ وزیر و...) در تاریخ ۱۵/۳/۸۰ براساس مصوبه یکصد و دومین جلسه خود، طراحی جایزه ملی کیفیت ایران و برگزاری مراسم اعطای آن را به موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران واگذار کرد. متعاقب این مصوبه، موسسه استاندارد اقدام به تشکیل شورای سیاست‌گذاری، کمیته فنی و دبیرخانه جایزه ملی کیفیت ایران کرده و تاکنون ۴دوره جایزه مذکور نیز در روز ۱۸ آبان‌ماه هر سال مصادف با «روز ملی کیفیت» توسط ریاست محترم جمهوری اسلامی به برترین و سرآمدترین سازمان‌های ایرانی حائز شرایط در بخش‌های مختلف کشور که در زمینه ارتقای کیفیت و سرآمدی کسب و کار براساس مدل تعالی سازمانی EFQM ارزیابی شده‌اند، اعطا کرده است.

از سوی دیگر، سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران از طریق موسسه مطالعات و بهره‌وری (واحد زیرمجموعه خود) جایزه «ملی بهره‌وری و تعالی سازمانی» را به منظور ارتقای سطح مدیریت،‌ استقرار سیستم‌های مدیریت کیفیت افزایش بهره‌وری و گسترش مفاهیم تعالی سازمانی در واحدهای تحت پوشش خود بر مبنای همان مدل EFQM به اجرا گذارده است.

لذا ضرورت ادغام فوری این دو جایزه با مسوولیت واحد مرجع قانونی یعنی موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران ضروری بوده و در عین حال باید برای بهره‌گیری از دانش و علم و تجربه کلیه دست‌اندرکاران حال حاضر با تشکیل یک دبیرخانه و کمیته کاری مشترک نسبت به ادغام این جوایز دو گانه تعالی سازمانی در ایران اقدام و با معرفی یک مدل (جایزه) برای واحدهای کشورمان آنها را از دوباره‌کاری و صرف وقت و هزینه معاف بدارند. اهل فن می دانند که مدل تعالی سازمانی (EFQM) نگاه سیستمی و جامع به تمام حوزه‌های عملکرد و فعالیت‌ها بر مبنای مفاهیم مدل دارد.

این مدل چارچوبی غیر تجویزی است که ساختار آن بر پایه ارزش‌های هشت گانه نتیجه گرایی، مشتری مداری، رهبری و ثبات در مقاصد، مدیریت مبتنی بر فرآیندها و واقعیت‌ها، توسعه و مشارکت کارکنان، یادگیری نوآوری و بهبود مستمر، توسعه همکاری‌های تجاری و مسوولیت اجتماعی سازمان است.

این مدل مشخص می‌کند که نتایج برتری هر سازمان در رابطه با عملکرد،‌ مشتری،‌ کارکنان و جامعه از طریق رهبری، خط مشی، منابع انسانی، شراکت‌ها و منابع و فرآیندها قابل دسترسی است.

یک نگاه همه جانبه نگر و کلی که مطمئنا در نتیجه کار سازمان که ارائه یک محصول یا خدمت است تجلی پیدا می‌کند و آن هم محصول یا خدمت با کیفیت خوب و ناب که در برگیرنده رضایت کامل مشتری باشد.

لذا به مسوولان محترم ذی‌ربط توصیه می‌شود که بیش از این برجدایی اصرار نورزیده که به طور حتم و یقین مصالح ملی و جامعه مقدم بوده و حاصل تلاش دسته‌جمعی و همیاری در این کار ارزشمند مثبت‌تر و موثرتر خواهد بود. کاری که باید اصل و اساس آن تلاش در امر مهم ارزیابی واحدها باشد و جامعه را به سوی تعالی رهنمون سازد.

از ریاست موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران نیز به عنوان متولی امر انتظار می‌رود تا بر جایگاه قانونی موسسه در این امر خطیر تاکید و اصرار ورزیده و شان و منزلت این ارگان حساس و موظف قانونی در امر خطیر کیفیت در کشور را بیاد تلاش‌های بیادماندی بزرگمرد تاریخ استاندارد ایران «مرحوم مهندس سادات» حفظ و پاس بدارد.

البته باز هم تاکید می‌شود تا فراموش نشود که سخن بر یکی شدن و جلوگیری از صرف هزینه و نیرو است. نه اینکه سازمان گسترش برای خود ارزیابی انجام دهد و موسسه استاندارد را نیز حواله دهند به تدوین جایزه ملی کیفیتی دیگر.