استفاده‌ از روش‌های‌ نوین‌ برای‌ کشورهای‌ پیشرفته‌ صنعتی‌ و کشورهای‌ درحال‌ توسعه اهداف‌ متفاوتی‌ دارد که‌ در برخی‌ موارد یکسان‌ و در برخی‌ زمینه‌ها نیز متفاوت‌ است. مثلا کشورهای‌ پیشرفته‌ صنعتی‌ از این‌ روش‌ها بهره‌ جسته تا جایگاه‌ خود را حفظ‌ یا گسترش‌ دهند. اما هدف کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ از این‌ روش‌ها، کم‌ کردن‌ فاصله‌ها‌ و صرفه‌جویی‌ در زمان‌ است. ‌به‌ این‌ دلیل‌ کشورهای‌ گروه‌ دوم‌ نظیر ما، تلاش‌ می‌کنند تا با آشنایی‌ و آگاهی‌ از چندوچون‌ روش‌ها، شرایط‌ استفاده‌ از آنها را در کشور خود فراهم‌ سازند تا سریع‌تر به‌ کشورهای‌ گروه‌ اول‌ نزدیک‌ شوند. فعالیت ۲۳هزار و ۸۶۸ واحد شهرک صنعتی در کشور می تواند مصداق عینی مناسبی برای توسعه کشور باشد.

‌خوشه‌های‌ صنعتی‌ یکی‌ از روش‌هایی‌ است‌ که‌ در چند سال‌ اخیر مورد مطالعه‌ و بررسی‌ قرار گرفته‌ است‌.

دست‌اندرکاران صنعتی در تلاش اند که‌ با بهره‌گیری از این‌ روش‌ به‌ پیشرفت‌های‌ سریع‌تری‌ دست‌ یافته و شرایط‌ بهتری‌ برای‌ رقابت‌ و کسب‌ بازار در داخل‌، منطقه‌ و جهان‌ به دست آورند.

‌چرا که‌ به‌ گفته‌ کارشناسان، خوشه‌های صنعتی عرصه‌های رقابت‌پذیری‌ را در کشورها فراهم کرده و از مرزهای‌ ملی‌ فراتر می‌روند.

خوشه‌های‌ صنعتی‌ با ارائه مکان‌ استقرار کسب‌وکار، خرد متعارف‌ را به‌ چالش‌ می‌طلبد. چالش‌ درباره‌ این‌ که‌ چگونه‌ شرکت‌ها باید پیکره‌بندی‌ شوند، چگونه‌ نهادهایی‌ از قبیل‌ دانشگاه‌ها می‌توانند به‌ موفقیت‌ در رقابت‌ کمک‌ کنند و دولت‌ها چگونه می‌توانند شکوفایی‌ و توسعه‌ اقتصادی‌ را پیش‌ ببرند.

‌تخصصی‌شدن‌ و پراکندگی از ویژگی‌های‌ جغرافیای‌ اقتصادی‌ هستند. سازمان‌های‌ صنعتی‌ بهره‌ورتر را در جایی‌ می‌توان‌ جست‌وجو کرد که‌ هر خوشه صنعتی در یک‌ یا دو شهر بزرگ‌ و متفاوت‌ مستقر باشد و نه‌ مجموعه‌ای‌ از خوشه‌های صنعتی‌ تخصصی‌ در حوزه‌ پایتخت.

آثار اقتصادی‌ اجتماعی‌ خوشه‌های‌ صنعتی‌ را می توان در دو محورسیستم‌ برنامه‌ریزی‌ و‌ سازماندهی‌ صنعت‌ یا استقرار صنعت‌ تقسیم‌بندی کرد.

‌در مفهوم‌ برنامه‌ریزی‌ در گذشته‌، صنایع‌ به‌ زیربخش‌هایی‌ چون صنعت‌ خودرو و زیرمجموعه‌هایش‌ یا صنعت‌ نساجی‌ با زیرمجموعه‌هایش تقسیم می‌شدند.

در حالی که امروزه باید از خوشه‌های صنعتی سخن گفت. اینها‌ حلقه‌های‌ ارزش‌ افزوده‌ هستند که باید‌ به‌ آن‌ بها داد. از این رو است که یک‌ خوشه‌ صنعتی‌ در برنامه‌ریزی‌ صنعتی‌ و تدوین‌ استراتژی‌ صنعتی‌ مطرح‌ می‌شود.

‌در سطح‌ ملی،‌ یک خوشه صنعتی می‌تواند خوشه‌های جدیدی را به وجود آورد. به عنوان مثال در صنعت خودروسازی خوشه‌های‌ خدمات‌ پس‌ از فروش، آموزش و تجهیز نیروی‌ انسانی در کنار آن به‌وجود آمده است.

به عبارت دیگر، در یک خوشه صنعتی هر یک‌ از خوشه‌ها خودشان‌ به‌تنهایی‌ ایجاد ارزش‌ افزوده‌ کرده‌ و در نتیجه آن، پیامدهای‌ مثبت‌ اقتصادی، اجتماعی‌ را به‌دنبال‌ خواهند داشت.

واقعیت این است که تشکیل خوشه‌های صنعتی در تمامی کشورها نیازمند تسهیلات‌ حمایتی‌ و تخصیص‌ منابع‌ در شکل‌گیری‌ و سازماندهی‌ آنها‌ است.

‌نقش‌ دولت‌ و سیاستگذاران‌ نسبت‌ به‌ ایجاد خوشه‌های صنعتی و ارائه‌ تسهیلات‌ و اعتبارات‌ در این‌ زمینه‌ مهم‌ است.

‌همچنین‌ دولت‌ می‌تواند با کمک دانشگاه‌ها، در تمام‌ خوشه‌های‌ صنعتی‌ واحد تحقیق‌ و توسعه‌ ایجاد کنند. دانشگاه‌ها هم از طریق‌ فروش‌ تحقیق‌ و توسعه‌ و فروش‌ خدمات‌ فنی‌ در خوشه‌های‌ صنعتی‌ می‌توانند درآمد ایجاد کنند. فقط‌ کافی‌ است‌ دولت،‌ این‌ واحدهای‌ حمایت‌کننده‌ را وارد خوشه‌های‌ صنعتی‌ بکند، خودبه‌خود مکانیزمی‌ به‌وجود می‌آید که‌ این‌ واحدها حضور خود را در خوشه‌ها سودآور می‌بینند.

نکته‌ بسیار مهم‌ این‌ که‌ در هیچ‌ جای‌ دنیا، خوشه‌های‌ صنعتی‌ را ابتدا دولت‌ ایجاد نمی‌کند، بلکه‌ بخش‌‌خصوصی‌ دست به این کار می‌زند و نقش دولت، شناسایی خوشه‌های موجود و ارائه خدمات‌ مشاوره‌ای‌ برای‌ رشد توسعه آنها است.

‌از سوی دیگر باید به این نکته اذعان کرد که خوشه‌های صنعتی از دوره‌های گذشته در ایران به صورت سنتی وجود داشته که متاسفانه‌ توسط‌ دولتمردان‌ جدی‌ گرفته‌ نشده‌ است.

‌خوشه‌ صنعت‌ مس‌ و مسگری‌، حاتم‌کاری و صنعت شیرینی از جمله این خوشه‌ها بوده که چندین سال در بازار ایران وجود داشته است.

سخن آخر این که به‌طور کلی‌ خوشه‌های‌ صنعتی‌ دو محور اساسی‌ سیاست‌های‌ اقتصادی‌ آینده‌ ایران‌ هستند، یکی‌ توسعه‌ صادرات‌ و دیگری‌ اشتغالزایی. در این راستا دولت‌ باید با سیاست‌گذاری‌ صحیح‌ چه‌ نطقه‌ای‌ و چه‌ کلان‌، مناطق‌ مختلف‌ کشور را براساس‌ استعدادهای موجود به‌ سمت‌ تخصصی‌شدن‌ سوق‌ دهد.

*به نقل از خبرگزاری موج