مهدی میرآخورلی *

معرفی ایران به عنوان یک جامعه مصرفی کاری بسیار ساده است. تنها با نگاهی به آمارها و سرانه مصرف انرژی در ایران می‌توان به این واقعیت دست یافت که ایران یکی از مصرف‌کنندگان بزرگ انرژی در دنیا است. مصرف سرانه انرژی در ایران ۶۴ درصد بیشتر از متوسط جهانی است. مصرف ما در مورد گاز، بسیار بالا است و می‌توان گفت به نسبت در مجموع از چین و هند با جمعیتی بیش از ۲ میلیارد نفر بیشتر گاز مصرف می‌کنیم. در مورد نفت هم مصرف۴/۱ تا ۵/۱ بشکه در روز ما در مقایسه با چین که ۶ میلیون بشکه و هند که ۵/۲ میلیون بشکه در روز نفت مصرف می‌کنند، بسیار بالا است، یعنی چین با جمعیتی ۱۴ برابر جمعیت ما ۴ برابر ما نفت مصرف می‌کند و هند با جمعیتی ۱۳ برابر جمعیت ایران تقریبا ۲ برابر ما نفت در روز مصرف می‌کنند.اما با توجه به اینکه ایران یک کشور در حال توسعه است و سطح درآمدها هم خیلی بالا نیست، علت میزان مصرف بالای انرژی در کشور ایران چیست؟این در حالی است که امروزه پشتوانه اقتصادی و سیاسی کشورها بستگی به میزان بهره‌وری آنها از منابع فسیلی دارد و تهی گشتن منابع فسیلی، نه تنها تهدیدی برای کشورهای صادر کننده، بلکه نگرانی عمده‌ای را برای نظام اقتصادی ملل واردکننده به‌وجود آورده است.

مردم باید بدانند دسترسی به انواع منابع انرژی برای توسعه اقتصادی کشورمان اهمیت اساسی دارد و پژوهش‌های جدید نشان داده است که بین سطح توسعه یک کشور و میزان مصرف انرژی آن، رابطه مستقیمی ‌برقرار است.اما در سال‌های اخیر مصرف سوخت و خصوصا بنزین و گاز شهری بسیار بحث‌برانگیز بوده است، به نحوی که هر ساله مبالغ عظیمی ‌از ذخایر ارزی کشور صرف واردات بنزین می‌شود و این مساله از آن جهت اهمیت دارد که به‌دور از تحلیل ساختارهای اقتصادی و زیربنایی افزایش مصرف سوخت مانند هر کالایی در دنیای مصرفی جدید، در این فرهنگ معنا پیدا می‌کند، به عبارت دیگر کالایی که در بازار بیشتر فروخته می‌شود و تقاضای بیشتری برای آن وجود دارد، لزوما کالایی برتر نیست، بلکه کالایی است که به رفتار مصرفی مردم آن جامعه پاسخ داده است.آمارها نشان می‌دهد که رشد مصرف انرژی ایران در سال‌های اخیر بسیار بالا رفته است و بر اساس ترازنامه انرژی وزارت نیرو در سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ میلادی رشد سالانه مصرف انواع بنزین در جهان به طور متوسط ۳/۲ درصد بوده است، در حالی که این رشد برای ایران ۹ درصد در سال را نشان داده است.اما در خصوص مصرف گاز شهری نیز ایران پس از آمریکا و روسیه سومین مصرف‌کننده بزرگ گاز در جهان به حساب می‌آید که این امر جای تامل بیشتری را دارد.در چنین شرایطی می‌توان گفت پدیده مصرف گرایی و مصرف بیش از اندازه به عنوان نوعی خرده فرهنگ در بین مردم تسلط یافته است و قبولاندن ضرورت صرفه‌جویی در مصرف انرژی به مردم ایران کار دشوار و زمانبری است؛ چراکه برخورداری از ذخایر قابل‌توجه نفت و گاز و سهولت دسترسی به فرآورده‌های نفتی طی سال‌ها برای مردم کشورمان به گونه‌ای بوده است که یک شیوه و سبک زندگی مشخص بر این اساس شکل گرفته و تغییر این شیوه منوط به توجه و توسعه مطلوب به امور زیربنایی همراه با فرهنگ‌سازی و تغییر در سبک و شیوه زندگی مردم خواهد بود.هدفمند کردن یارانه‌ها یکی از راه‌های موثر در جهت کنترل مصرف بی‌رویه انرژی در کشور است، به عبارتی با اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها می‌توانیم به سه هدف کلان دست پیدا کنیم.اول کنترل مصرف انرژی در کوتاه مدت و در شرایطی که کشور با تحریم مواجه است. دوم اینکه هدفمند کردن یارانه‌ها می‌تواند به عنوان بازویی فرهنگ ساز در جهت درونی کردن ضرورت مصرف بهینه عمل کند و سوم اینکه هدفمند کردن یارانه‌ها می‌تواند تضمینی برای مصرف کمتر در کوتاه مدت و تغییر در نگرش جامعه و توجه به مصرف بهینه انرژی را در بلند مدت برای کشورمان رقم بزند.امید است با توجه ویژه به زیرساخت‌های اقتصادی و امور زیربنایی بتوانیم در جهت پیشبرد هرچه بهتر طرح هدفمند کردن یارانه‌ها گام برداشته و با همدلی و روح جمعی مردم فرهیخته کشورمان گامی‌بزرگ در راستای تحقق مصرف بهینه برای آینده‌ روشن کشورمان برداریم.

* کارشناس ارشد علوم اجتماعی (مردم‌شناسی)