روزبه سمیع

هفته گذشته در پی سه روز تعطیلی رسمی، دولت به صورت ناگهانی دو روز دیگر از هفته را تعطیل اعلام کرد و بدین ترتیب، یک هفته کاری به دو روز محدود شد. این اقدام دولت سوالات متعددی را در اذهان ایجاد کرد؛ از جمله اینکه آیا هر زمان دمای هوا به بالاتر از ۴۰ درجه سانتیگراد برسد، این تعطیلی تکرار می‌شود؟ و اینکه آیا امکان پیش‌بینی و اعلام قبلی چنین تعطیلاتی وجود نداشته و ندارد؟ و اگر چنین نباشد باید دست‌کم در طول تابستان انتظار تعطیلی‌های غیرمترقبه دیگری را نیز داشت؟

گذشته از این دست سوالات، آنچه که بیش از همه آزاردهنده است، بررسی «هزینه فایده» چنین اقدامی است. آنگونه که حدس زده می‌شود و بعدا به صورت رسمی از سوی دولت اعلام شد، علت تعطیلی‌ها صرفه‌جویی در مصرف برق بوده است.

به تعبیر دیگر اکثریت فعالیت‌های منجر به تولید ثروت و ایجاد جریان نقدینگی مختل شد تا با اعلام تعطیلی، از میزان مصرف کاسته شود که شاید بتوان کسری برقی ناشی از مصرف بی‌قاعده را جبران کرد. اضافه کنید بر این قطعی برق برنامه‌ریزی زمانبندی شده صنایع که توسط شرکت‌های توزیع نیروی برق اعمال می‌شده است.آنچه مسلم است میزان مصرف برق از تولید آن پیشی گرفته است و در واقع دست کم در زمان اوج مصرف، برق تولیدشده جوابگوی تقاضای موجود نیست، البته این نابرابری در مصرف، دلایل مختلفی دارد که صاحبنظران بدان پرداخته‌اند و یکی از دلایل مهم آن را توقف سرمایه‌گذاری در بخش نیروگاهی به واسطه طرح معروف به تثبیت قیمت‌ها دانسته‌اند. موردی که وزیر سابق نیرو نیز در جلسه غیررسمی مجلس در تاریخ ۲۷ شهریور ۸۷ آن را تایید کرد.

در واقع کند شدن روند افزایش ظرفیت تولید، همپای افزایش مصرف، از جمله دلایل ایجاد نابرابری در معادله تولید - مصرف بوده است.علاوه بر این، میزان مصرف نیز به شکل غیرمعقولانه‌ای رشد کرده است. به گفته مسوولان وزارت نیرو، رشد مصرف برق در هفت سال گذشته حدود ۵/۷ درصد بوده است و نگران‌کننده‌تر اینکه این میزان در سال‌جاری به ۵/۹ درصد رسیده است.

ملاحظه این اعداد وقتی بیشتر نگران‌کننده‌ می‌شود که آن را با اعداد و شاخص‌های نشان‌دهنده رشد اقتصادی مقایسه کنیم؛ طرفه آنکه برای خلاصی از این پارادوکس، رشد را فدای هزینه می‌کنیم و تولید را در پیشگاه مصرف فزاینده قربانی.

شاید فی‌الواقع ثروت ناشی از یک روز کاری کمتر از درآمد حاصل از صرفه‌جویی در مصرف برق به واسطه تعطیلی ادارات و صنایع باشد، اما مساله الگویی است که ارائه می‌شود. آیا اگر ما بی‌رویه مصرف می‌کنیم نباید عواقب آن را پذیرا باشیم و در گرمای ۴۰ درجه بی‌برقی را تحمل کنیم. ضمنا بدین باور برسیم که تعطیلی کار و تولید امری نزدیک به محال است؛ آنگونه که در اسپانیا وقتی برای اولین بار به جام مسابقات جهانی فوتبال دست می‌یایند، دولت به اکراه اعلام تعطیلی می‌کند.مسوولان راهکار حذف یارانه‌های غیرنقدی را برای کنترل مصرف و افزایش بهره‌وری تولید در پیش گرفته‌اند؛ با این حال همواره بر ضرورت فرهنگ‌سازی تاکید دارند. سوال اینجا است که وقتی مصرف بر تولید انرژی پیشی می‌گیرد، با قطع برق نوبتی صنایع و اعلام تعطیلی در نیمی از کشور، آن هم در سالی که کار مضاعف را باید سرلوحه امور قرار دهیم، چه فرهنگی را ترویج می‌کنیم؟