محسن ایلچی

اینکه ایران با داشتن ۱۳۷ میلیارد بشکه نفت‌ خام چندمین دارنده ذخایر نفتی در جهان است، از یک سال پیش با انتشار گزارش‌های دوره‌ای سازمان کشورهای صادرکننده نفت‌ (اوپک) درباره موقعیت کشورهای عضو و همچنین جایگزین شدن ونزوئلا در جایگاه دوم به جای ایران (با ۱۷۲ میلیارد بشکه ذخیره در جا)، به موضوع چالش برانگیزی مبدل شده است. منابع اولیه و ثانویه،‌ هریک از موقعیت ذخایر نفتی ایران روایت‌های متفاوتی دارند. شرکت «بریتیش پترولیوم» به عنوان یک ماخذ قابل اعتماد، در سال ۲۰۰۷ میزان ذخایر نفت ایران را با ۴/۱۳۸میلیارد بشکه یا به عبارتی ۲/۱۱درصد از کل ذخایر کشف‌شده جهان، بعد از عربستان دوم می‌داند. این منبع همچنین در سال ۲۰۰۸ میزان ذخایر نفتی ایران را ۹/۱۰ درصد کل نفت قابل استحصال جهان عنوان کرده است که بازهم ایران دوم است. برخی از منابع نه چندان معتبر نیز جایگاه ایران را سوم و حتی چهارم هم می‌دانند.واقعیت این است که جدال آماری بر سر اینکه ایران دارنده رتبه دوم یا سوم نفت خام در جهان است باعث تمرکز بر روی موضوعی انحرافی شده است که کشور را از اصل و اهمیت رخدادی که در حال وقوع است دور می‌کند. به نظر می‌آید فراتر از اینکه ایران دوم است یا سوم، چالش‌های پراهمیتی نظیر کاهش سرمایه‌گذاری در توسعه میادین نفتی، از دست دادن سهم ایران در بازار نفت به واسطه برنامه توسعه سایر صادرکنندگان عضو و غیر عضو اوپک، استخراج پرشتاب نفت از سوی کشورهای همسایه از میادین خشکی و دریایی مشترک نفتی، مهاجرت نفت به سوی مخزن مشترک کشورهای همسایه و ... از اهمیت بیشتری نسبت به گزارش‌های آماری اوپک برخوردار است. اگر چه آمارهای مورد استناد، نقش موثری در سنجش قدرت اقتصادی و رتبه اعتباری کشور نزد موسسات مالی و بازارهای بین‌المللی دارد، اما ارقام ناشی از تولید ناخالص داخلی، صادرات نفتی و سایر آمارهای مرتبط با قدرت اقتصادی کشور که متاثر از استفاده از منابع نفتی است، اهمیت دو چندانی دارد.

اینکه ایران با توسعه میادین نفتی (به ویژه میادین مشترک)، افزایش ظرفیت تولید و صادرات نفت و حفظ جایگاه ۱۴درصدی خود در اوپک به منظور دفاع از سهم خود در بازارهای جهانی توجه کند یا اینکه با تولید صیانتی و صادرات متوازن و دفاع از سطح بالای قیمت‌ها در اوپک را دنبال کند، دو دیدگاهی است که ریشه در تاریخ تفکرات صنعت نفت ایران دارد. به نظر می‌رسد هم‌اکنون باید رویکردهای واقع‌بینانه‌ای به وضعیت بازارهای جهانی و رقابت کشورها بر سر کسب بازارهای یکدیگر داشته باشد. ایران چه دومین دارنده ذخایر نفتی یا دومین دارنده منابع گازی باشد و چه نباشد، واقعیت این است که سهم خود را در بازار نفت به دلیل اشتیاق و تلاش سایر کشورهای نفتی برای افزایش صادرات، به تدریج از دست می‌دهد. از سویی ایران سهم ناچیزی در بازار گاز دارد. این برازنده نه دومین یا بر فرض مثال دهمین دارنده ذخایر نفتی و گازی دنیا نیست. حال چه چیز مهم است؟