رنجنامه یک استاد دانشگاه
از فعالیت ۴۴ساله در بخش معدن متاثرم
دانش و تجربه در هر فعالیتی یک ضرورت اجتنابناپذیر به حساب میآید. شاید این پرسش مطرح شود نقش کدام عنصر در ایجاد تحول بیشتر است؟ تجربه و دانش هر دو نشان دادهاند، تجربه متکی بر دانش نقش بیشتری در پیشبرد یک هدف دارد. تجربهها اگر به دستاوردهای قابل ارائه و مفید منجر شود میتوان از آن به عنوان انگیزاننده و موتور محرک استفاده کرد، اما اگر تجربه تلخ باشد؟ محمدعلی میری، استاد دانشگاه تهران که در یک مرکز تحقیقات متعلق به دولت سخن گفته است، تجربه تلخ خود را یادآوری کرد و در نامهای تاسفآور در مراسم آغاز بهرهبرداری از این مرکز را ارائه کرده است.
امید است درج این رنج نامه به بهبود وضعیت کمک کند.
وقتی به گذشته خود نگاه میکنم از اینکه ۴۴ سال عمر و جوانی خود را در این مقوله یعنی مقوله معدن و منابع طبیعی مملکت صرف کردهام متاثر میشوم.
همگان از منابع طبیعی ایران و گستردگی و تنوع آن باخبر هستید همه از تاثیر منابع طبیعی بر اقتصاد و گردش ثروت در ممالک صنعتی اطلاع دارند، چه اتفاقی افتاده یا چه فرهنگی بر ما حاکم است که از این منابع عظیم ثروت ملی آنطور که شاید و باید استفاده نکردهایم و یا یک استراتژی صحیح مدون قابل رویت و لمس تهیه نشده و یا نکردیم.
چگونه قابل باور باشد که با دارا بودن این منابع طبیعی متنوع، هنوز بخشی از مایحتاج صنایع خود را از خارج وارد میکنیم، برای من قابل قبول نیست که بخش اعظم مواد اولیه مورد نیاز صنایع چینیسازی یا مقرهسازی باید از خارج وارد شود. آیا عدم آشنایی نسبت به مواد ما را در این مخمصه گذاشته است؟
مثال زیادی را میتوان بیان کرد، مثلا چرا مواد معدنی مورد نیاز در صنایع داروسازی- رنگسازی و امثال این محصولات باید متکی به خارج باشد در صورتیکه کلیه این منابع در این سرزمین وجود دارد. شکاف و خلاء این کار کجا قرار دارد؟
وی ادامه داد: چرا جوانان تحصیل کرده ما در این رشته یا باید به استخدام دولت در بیایند یا کارهای بعضی از کارمندان را انجام دهند.
چرا طرحهای سرمایهگذاری که این همه در مورد آن صحبت میشود، نصیب صنایع معدنی نمیشود؟
میرمحمدی گفت: ممالک دیگر چه سیاست و روشهایی دارند که با انجام آن میتوانند در مورد مواد معدنی و مصرف آن در صنایع گوناگون اینهمه ثروت ملی به دست آورند؟
ما برای تولید فلزی آلومینیوم حرکت بسیار کوچکی کردهایم ولی برای استحصال فلزی چون منیزیم چه اقدامی کردهایم؟ با این منابع گسترده در سطح کشور چه اقدامی کردهایم یا برای استحصال فلز mn و یا چندین دیگر چه سیاستی در پیش داریم؟
معمولا دامنه فعالیتهای مدونی شامل اکتشاف، استخراج، فرآوری متالوژی و خرید و فروش مواد معدنی است اما به نظر میرسد این زنجیره در کشور ما از هم گسیخته است. در این زنجیره مهمترین حلقه زنجیره دانش-ثروت مربوط به فرآوری مواد معدنی، ارزش افزوده حاصل از تبدیل مواد خام به مواد فرآوری شده بین ۲۰ تا ۱۰۰ برابر مواد خام است. این نکته در طی سالهای گذشته از دست رفته و باعث شده بخش مدرن جایگاه واقعی خود را در اقتصاد کشور از دست داده باشد.
به دلیل عدم انجام مطالعات فرآوری، بخشهای کم عیار معادن استخراج نمیشود در حالیکه هزینههای معدنکاری برای رسیدن به این بخشها پرداخت و سرشکن به مواد پرعیار استخراجی میشود، به این دلیل قیمت تمام شده مواد معدنی استخراج شده سنگین است.
ارسال نظر