محمدصادق جنان‌صفت

زندگی اقتصادی ایرانیان با همه تلخی‌ها، کاستی‌ها و کژی‌هایی که به دلایل گوناگون پدیدار شده است، اما در هزار توی جامعه جریان دارد. مصرف‌کنندگان ایرانی به ویژه گروه‌های کم‌درآمد با استفاده از پس‌اندازهای کوچک و بزرگ خود و مهم‌تر از آن با دورنگری و تخمین وضعیت آینده به نوعی تعادل تازه در دخل و خرج و انتخاب سبد کالاها و خدمات دست می‌یابند. دیدگاه

از عمان تا کرمان

محمدصادق جنان‌صفت

زندگی اقتصادی ایرانیان با همه تلخی‌ها، کاستی‌ها و مشکلاتی که به دلایل گوناگون پدیدار شده است، اما در هزار توی جامعه جریان دارد.

مصرف‌کنندگان ایرانی به ویژه گروه‌های کم‌درآمد با استفاده از پس‌اندازهای کوچک و بزرگ خود و مهم‌تر از آن با دورنگری و تخمین روزهای شاید سخت‌تر، به نوعی تعادل تازه در دخل و خرج و انتخاب سبد کالاها و خدمات دست می‌یابند.

هزینه‌های غیرضروری مثل خرید کالاهای با دوام و حتی خرید پوشاک و کفش و لوازم خانگی به فصل و سال بعد موکول می‌شود و درآمدهای کاهش‌یافته به دلیل شتاب نرخ تورم به خرید کالاهای اساسی به ویژه اقلام غذایی، هزینه‌های مسکن و سوخت اختصاص می‌یابد. شهروندان ایرانی به آرامی درک می‌کنند که شاید برای مدتی باید در مصرف خود سخت‌گیری کرده و خرید برخی کالاها و خدمات را به روزها و ماه‌های بعد موکول کنند.

تولیدکنندگان ایرانی نیز اکنون با فراست دریافته‌اند که روزهای خوش گذشته که در آن نرخ ارز با عرضه فراوان ارز دولتی در سطحی پایین‌تر از قیمت واقعی متوقف شده بود به پایان رسیده است.

تولیدکنندگان اکنون به خوبی آموخته‌اند که نباید منتظر سوخت و حامل‌های انرژی با قیمت‌های پایین، اعتبارات بانکی آسان و ترجیحی، نیروی کار سر به راه و مطیع و ... باشند. تولیدکنندگان بر اثر فشار ماه‌های اخیر به مرور درمی‌یابند که باید به سمت کارآمدی و بهره‌وری بالاتر حرکت کنند. سخت‌ترین روزها برای گروه پرشماری از مدیران بنگاه‌های تولیدی شاید تعدیل نیروی کار و افزایش قیمت فروش باشد اما در نهایت اقدام به این کار خواهند کرد. بازرگانان ایرانی نیز این روزها فهمیده‌اند که سودهای آسان از واردات با نرخ ارزان ارزهای معتبر ممکن نیست و باید قیمت‌های واقعی پرداخت شود.

مسوولان دولتی نیز این روزها همانند ماه‌ها و سال‌های قبل شعارها و وعده‌های بزرگ نمی‌دهند و تلاش دارند واقعیت‌های سخت را در شرایط امروز درک کنند. مسوولان دولتی می‌دانند دیگر در شرایط وفور ارزی نیستند که همچون حاتم طایی خرج‌تراشی‌های بزرگ کنند. تلخی‌های اقتصاد امروز ایران به مثابه واقعیت برای دوره کوتاه‌مدت و دوران گذار توسط اقشار گوناگون پذیرفته شده است. اما در متن و بطن این روزهای نه چندان آسان، به نظر می‌رسد فعالیت‌های اقتصادی در حوزه‌های گوناگون ادامه دارد و فعالان اقتصادی از شوک خارج شده و راه‌ها و گزینه‌های تازه در سرمایه‌گذاری را پیدا می‌کنند که البته با سیاست‌های دولت ارتباط چندانی ندارد.

آنچه من از جریان یک همایش در کرمان دیدم این حدس و گمان را تقویت می‌کند که جریان تازه‌ای از سرمایه‌گذاری در ساخت و ساز و احتمالا در بخش تولید صنعتی در راه است. در این همایش سرمایه‌گذاری را دیدم که از جزیره قشم به کرمان آمده است و بدون استفاده از منابع بانکی و با جلب اعتماد شهروندان منابع مالی موردنیاز برای اجرای طرح‌های ساخت و ساز را در سطح استان تامین می‌کند. در همایش یادشده مشاهده کردم که سرمایه‌گذاری از کشور عمان به کرمان جذب شده و تفاهم‌نامه‌هایی برای ده‌ها میلیون دلار سرمایه‌گذاری با مقام‌های استانی امضا کرد و حتی خرسند بود. واقعیت این است که کسب‌‌و‌کار در ایران با وجود همه شرایط ناروشن که از سیاست‌های متناقض دولت سرچشمه می‌گیرد، توانایی‌هایی دارد که کشورهای دیگر فاقد آن هستند. امید به سرمایه‌گذاری در میان شرکت‌کنندگان در همایش تجلیل از سرمایه‌گذاران صنعت ساختمان در کرمان با وجود بدعهدی و بی‌وفایی کارفرمایان دولتی و عدم‌پرداخت طلب پیمانکاران همچنان بالا است.

سرزندگی پنهانی در بطن جامعه سرمایه‌گذاران ایرانی به ویژه آنهایی که تولیدشان به منابع طبیعی داخلی وابسته است، دیده می‌شود. اگر مسوولان دولت که اکنون تحت اجبار پذیرفته‌اند از دخالت در تعیین نرخ ارز تا اندازه‌ای دست بردارند، باید اجازه دهند بازار کالاها کار خود را انجام دهد و خیال فرمانروایی دوباره را در سر نپرورانند. واقعی شدن قیمت ارز اگر با واقعی‌ شدن قیمت فروش کالا و خدمات همراه باشد، سره از ناسره بازشناسایی شده و سرمایه‌گذاران کارآمد و غیررانت‌خوار و مستقل به بازار می‌آیند و چرخ کسب‌و‌کار را می‌چرخانند. آنچه در همایش روز پنج‌شنبه ۲۵ آبان دیدم و آمدن مرد عمانی به کرمان را نمادی از توانایی‌های ایران دانستم، نوید روزهای خوش می‌دهد به شرط اینکه دولت اجازه دهد.