دیدگاه
ضرورت حضور متولی در صنعت فولاد
در ابتدای دهه ۹۰ میلادی که آهنگ رشد توسعه فولاد در جهان سرعت گرفت و دولت چین برنامههای بسیاری را برای توسعه این محصول مهم و استراتژیک ارائه کرد، شرکتهای تولیدی بسیاری با حجم تولید پایین در دنیا به وجود آمدند، اما از سال ۱۹۹۸ به بعد زمزمههای غیر اقتصادی بودن واحدهای کوچک در دنیا آغاز شد و در سال ۲۰۰۰ در کنفرانس سالانه مجمع جهانی فولاد
مهندس مصطفی موذنزاده*
در ابتدای دهه ۹۰ میلادی که آهنگ رشد توسعه فولاد در جهان سرعت گرفت و دولت چین برنامههای بسیاری را برای توسعه این محصول مهم و استراتژیک ارائه کرد، شرکتهای تولیدی بسیاری با حجم تولید پایین در دنیا به وجود آمدند، اما از سال ۱۹۹۸ به بعد زمزمههای غیر اقتصادی بودن واحدهای کوچک در دنیا آغاز شد و در سال ۲۰۰۰ در کنفرانس سالانه مجمع جهانی فولاد (World Steel) حداقل تولید کارخانههای بزرگ فولادی برای اقتصادی بودن را ۵میلیون تن دانستند و این در حالی بود که چینیها معتقد بودند این رقم حداقل ۷ میلیون تن در سال است و از همان سال به بعد ادغام شرکتهای بزرگ تولیدی با یکدیگر آغاز شد، اما در سال ۲۰۰۲ که دره مرگ فولاد به وجود آمد و میانگین قیمت محصولات فولادی در جهان تا ۱۹۰ دلار در تن کاهش یافت بزرگان این صنعت به این نتیجه رسیدند که نبود شرکتهای بزرگ در این صنعت باعث بروز این مشکلات شده است، بنابراین ادغام شرکتهای بزرگ سرعت بیشتری گرفت تا جایی که شرکتهای چون آرسلورمیتال یا شرکتهای نظیر Baosteel و یا Jiangsu Shagang در چین به وجود آمدند و شرکتهای بزرگی که امکان کنترل بازار و عرضه فولاد را داشتند شکل گرفتند، نه شرکتهایی که کاربردی چون اوپک در صنعت نفت را داشتند. اما در سالهای گذشته این روال در ایران به صورت عکس اتفاق افتاده است و در فولاد علاوه بر اینکه تمرکززدایی شده است بخش خصوصی نیز به توسعه واحدهای کوچک روی آورده است.
در سالهای اخیر چند اتفاق مهم روی داده است که این موارد میتواند در میان مدت و بلند مدت تاثیر مخربی در صنعت فولاد داشته باشد: نخست از بین رفتن قدرت و اقتدار ایمیدرو به عنوان متولی فولاد ایران و عدم جایگزینی نهادهایی چون انجمن آهن و فولاد به جای آن. این موضوع باعث شده تا فولاد فاقد متولی باشد و توسعههای آن بدون داشتن یک هدف کلی و با چشمانداز مناسب حرکت کند که حداقل تاثیر مخرب آن خنثی شدن نیروهای بخشهای مختلف خصوصا بخش خصوصی در رقابتهای بیمورد است. دوم آنکه نبود یک قدرت و متولی واحد در صنعت فولاد باعث برهم خوردن توازن بین تولید مواد اولیه و توسعه شده است.
در حال حاضر ما بالغ بر ۱۵ میلیون تن سنگ آهن مازاد در کشور داریم که به دلیل نبود تقاضای داخلی سر از بازارهای صادراتی در میآورد، اما با توجه به آهنگ توسعه در دو سال آینده علاوه بر کمبود سنگآهن، صنعت فولاد دچار کمبود شدید زغال کک شو، کنسانتره فولاد، کک، گندله و سایر مواد اولیه مورد نیاز خواهد شد و دلیل این موضوع آن است که کسی توسعههای درون بخشی را با نقشه راه فولاد مقایسه نمیکند. حقیقت صنعت فولاد کشور آن است که فولاد به عنوان یک صنعت پایه و راهی برای رسیدن به توسعه صنعتی کشور الزاما باید دارای متولی واحد یا همان پدر خوانده باشد که این نهاد میتواند بخشهای فرا دولتی نظیر انجمنهای تولیدکنندگان یا انجمنهای مشابه باشد یا خود دولت. البته تجربه نشان داده که قبضه شدن توسعه یا تصمیم توسعهای در فولاد در دست دولت هم نمیتواند موتور توسعه را روشن کند.
*مدیرعامل اسبق و نخستین رییس هیات عامل ایمیدرو- سخنرانی در سومین همایش چشمانداز صنعت فولاد و معدن ایران
ارسال نظر