سرما، گرما و قیمت؛ مثلث تهدید صنعت
محمد رحیم رستی مدیر عامل سابق شرکت ملی فولاد، این موضوع را مورد تحلیل قرار میدهد. وی عوامل دخیل در شتاب بخشیدن به مصرف گاز و برق خانگی را معرفی میکند، اگر چه تکنولوژی پایین تولید در نزد صنعت به ویژه صنعت فولاد، به عنوان نقایص بخش صنعت یاد میشود. این در حالی است که مصرفکنندگان صنعتی انرژی، اکنون باید خود را آماده یک تغییر تاریخی در ساختار قیمتی انرژی کنند. طرح تحول اقتصادی روی میز دولتمردان است، اما هنوز خط قرمز بهای فروش گاز و برق برای صنعتی همچون فولاد که وابستگی بالایی به برق و گاز دارد، مبهم جلوه میکند.
در سـال 1357 سـالانه حـدود 3 میلیون تن و امروزه ده میلیون تن واردات فولاد نیاز داریم و تولید فولاد نیز از یک میلیون تن به یازده میلیون تن در سال افزایش یافته است. بنابراین با حذف یارانههای انرژی باید این موارد نیز مد نظر قرار گیرد. در صورت حذف یارانهها، قیمت برق و گاز تا چه میزان میتواند افزایش یابد؟
مدیر عامل سابق شرکت ملی فولاد در پاسخ به این سوال میگوید: در حال حاضر مصرف گاز و برق در صنایع فولاد کشور به دلیل قدیمیبودن تکنولوژی بسیاری از واحدها، از مصارف کشورهای صنعتی بالاتر است به طوری که مصرف برق از ۷۰۰ کیلووات ساعت در تن تا هزار کیلووات ساعت برای تولید فولاد خام در بین فولادسازهای دولتی در نوسان است و شرکتهای خصوصی به دلیل اینکه عمدتا کارخانهها از رده خارج شده خارجی را خریداری کردهاند، به مراتب بیش از اعداد فوق برق مصرف میکنند.
همچنین به دلیل استفاده از روش احیای مستقیم، مصرف گاز در صنایع فولاد کشور بالاست و افزایش قیمت برق و گاز میتواند اثر مستقیم در قیمت تمام شده فولاد کشور داشته باشد. به گفته وی، برای تولید هر کیلوگرم فولاد در کورههای قوسی با قیمتهای فعلی حدود 150ریال برق هزینه میشود و در کارخانجاتی که از روش احیای مستقیم استفاده میکنند، هزینه گاز در ازای تولید یک کیلوگرم فولاد حدود 85 ریال است. وی در پایان سخنانش تاکید میکند: این اعداد نشان میدهد برای حذف یارانهها یا حداقل کاهش آنها نیاز به بررسی بیشتر وجود دارد ولی در مرحله اجرا باید چند نکته را مدنظر قرار داد:
۱ - حذف یارانه به تدریج و بهصورت درصدی و طی یک برنامه چندساله صورت پذیرد و از قبل این برنامه اعلام شود تا شرکتها به تدریج خود را با شرایط جدید هماهنگ کنند.
2 - خسارت ناشی از قطع برق و گاز در شرکتهای تولیدی بسیار بالا است. در کنار حذف یارانهها شرکتهای گاز و برق ملزم به جبران خسارات ناشی از قطع گاز و برق شوند.
۳ - حداکثر افزایش قیمت به میزان ۲۰ درصد زیر قیمتهای گاز و برق کشورهای رقیب تولیدکننده فولاد باشد. مدیر عامل سابق شرکت ملی فولاد با اشاره به اینکه کشور ما از تولیدکنندگان بزرگ انرژی در جهان است، یادآور شد: در حوزه ذخایر گازی با در اختیار داشتن ۵/۱۵درصد از کل ذخایر ثابتشده گاز طبیعی جهان، پس از روسیه در جایگاه دوم کشورهای بزرگ دارنده گاز قرار داریم. از نظر تولید نفت و گاز نیز با تولید روزانه ۳/۴میلیون بشکه نفت و ۱۰۵میلیارد متر مکعب گاز، در سال ۲۰۰۶ مقام چهارم تولیدکنندگان بزرگ را به خود اختصاص دادهایم. تمامیموارد فوق امکان توسعه صنایع انرژیبر از جمله فولاد را ( بدون نگرانی) نوید میدهد. با اینحال بهرغم رشد آرام صنعت در کشور، همه ساله در تابستان شاهد محدودیت برق و در زمستان محدودیت گاز برای صنایع از جمله صنعت فولاد هستیم.
حال این سوال مطرح میشود که به چه دلیلی با وجود این همه منابع سرشار قادر نیستیم برق و گاز صنایع خود را تامین کنیم و این مقدار انرژی در کشور به چه مصرفی میرسد؟
وی میافزاید: بررسی آمار نشان میدهد مصرف نفت و گاز و مشتقات آنها در کشور طی سالهای گذشته به شدت افزایش داشته و همچنان روند صعودی خود را طی میکند، به طوری که مصرف گاز از سال ۱۳۶۲ تا سال ۱۳۸۴ بیش از ۱۲برابر و از سالانه ۸ میلیارد متر مکعب به ۹/۱۰۵میلیارد متر مکعب افزایش یافته است. در زمینه مصرف برق نیز آمار مشابهی وجود دارد. عملا مصرف برق غیر صنعتی با چنان شتابی افزایش مییابد که روند آرام توسعه ظرفیت تولید برق از سرعت مصرف جا میماند و به ناچار مرتبا محدودیتهای تامین برق صنایع بیشتر میشود. رستی عوامل زیر را به عنوان آنچه که «رشد بیمارگونه مصرف برق و گاز در بخشهای غیر صنعتی» میخواند، چالش صنایع در حوزه انرژی قلمداد میکند.
1 - رشد شدید جمعیت و تغییر بافت جمعیتی از روستایی به شهری:
جمعیت ایران از سال ۱۳۵۷ تاکنون بیش از دو برابر شده و به حدود ۶۸میلیون نفر رسیده است. براساس مطالعه سازمان ملل، رشد جمعیت در ایران نمایانگر رشد بسیار سریع و غیرمعمول به خصوص پس از انقلاب اسلامیاست. منحنیها بیانگر آن است رشد جمعیت که در سالهای ۱۹۰۰ تا ۱۹۱۰ روی ۶/۰ تثبیت شده بود، به حدود ۷/۰ در سال ۱۹۲۰ و ۷/۱ در سال ۱۹۴۰ و ۶/۲ در سال ۱۹۶۰ و ۴/۳ در سال ۱۹۸۰ رسیده و بعد از آن مجددا به عددی بالای یک در سال ۲۰۰۰ برگشته است.
بر اساس این مطالعه پیشبینی میشود که در سال 2026 جمعیت ایران از یکصد میلیون نفر بیشتر شود و در سال 2037 به مرز یکصد و پانزده میلیون نفر برسد. این رشد فزاینده جمعیت و در کنار آن تغییر جمعیت روستایی به شهری و سیاستهایی که منجر به تشویق مصرف شده است، سبب شده مصرف گاز و برق به شدت افزایش یابد.
۲ - جلوگیری از کارکرد سیستم قیمتگذاری بازار آزاد:
با توجه به اینکه از سالهای دور قیمت گاز و برق از سوی دولت و جدا از کارکرد سیستم عرضه و تقاضا و بهای تمام شده شکل گرفته است و دولتها عمدتا به دنبال تثبیت قیمتها به صورت تکلیفی بودهاند و قیمتهای گاز و برق خصوصا برای مصارف خانگی بسیار نازل بوده است . از طرفی موجب رشد توقعات مصرفکننده و مصرف بیرویه گاز و برق و از سوی دیگر به دلیل عدم تامین درآمد کافی باعث عدم سرمایهگذاری مناسب (خصوصا در قسمت برق ) شده است.
در حال حاضر مجموع یارانه پرداختی دولت به بخش انرژی بیش از ده درصد تولید ناخالص ملی بوده و این درصد بالاترین رقم ثبت شده در سطح جهان است. ضمنا در سال ۱۳۸۵ مجموع یارانه پرداختی به بخش سوخت برابر با ۲۱میلیارد دلار بوده است.
3 - حمایت از صنایع انرژی بر:
با توجه به جایگاه ایران در زمینه منابع گاز و نفت بهطور طبیعی صنعت کشور بر اساس صنایع انرژیبر طراحی شده است که این صنایع یا گاز را بهصورت مواد اولیه مصرف میکنند مانند صنایع پتروشیمیو تولید فولاد به روش احیای مستقیم که اساس توسعه فولاد در کشور را تشکیل میدهد و یا کارخانههای ذوب فولاد به روش کوره قوس الکتریکی که مصرف برق بسیار بالایی دارند.
در ضمن محدودیتهای تامین گاز و برق که به این صنایع اعمال میشود، توسعه صنایع انرژی بر را به شدت زیر سوال برده است.
۴ - سایر عواملی که ذکر آن از حوصله این نوشتار خارج است.
رستی معتقد است: از دید صنعت فولاد حذف یارانههای انرژی، امری اجتنابناپذیر بوده ولی از آنجا که یکی از دلایل عمده ایجاد صنعت فولاد در کشور قیمت نازل انرژی است، این سوال مطرح است که خط قرمز قیمت گاز و برق در صنعت فولاد کشور چه نرخی است؟ واضح است که این نرخ نباید بیش از نرخ انرژی در کشورهای رقیب تولیدات فولاد کشور باشد. تقریبا در تمامیکشورهای صنعتی تاکید بر مصرف انرژی صنایع بوده و قیمت انرژی مصارف خانگی و بازرگانی از قیمت صنعت همواره بیشتر است. هزینه تامین و انتقال انرژی صنایع بدلیل مصرف بالای آنها نیز از هزینه تامین و انتقال انرژی مصارف خانگی و تجاری به مراتب کمتر است .جالب اینجاست که در کشور ما نیز تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامیهمین روش جاری بوده اما این روند در سالهای بعد معکوس شده است . وی میافزاید: با توجه به جدول (2) ملاحظه میشود که در سال 1350 قیمت برق برای مصارف خانگی 3ریال و مصارف صنعتی 51/1ریال بوده است (یعنی حدود نصف مصارف خانگی).
در سال ۱۳۵۷ مصارف خانگی ۶۷/۳ ریال و صنعتی ۹/۱ریال و در سال ۱۳۷۳ نرخ مصارف خانگی ۵/۱۵ و صنعت ۹۸/۴۳ میشود.
در سال 1384 هر کیلووات ساعت برق خانگی 2/104ریال و برق صنعتی 198ریال میشود. قیمت متوسط برق صنعتی در حال حاضر حدود 260ریال برای هر کیلو وات ساعت است.
در جدول (۱) مقایسه قیمت گاز طبیعی برخی از کشورهای منتخب جهان آمده است، بهطوری که ملاحظه میشود در تمامیآنها قیمت گاز طبیعی صنعت از خانگی کمتر است. شکل زیر(۴) روند مصرف برق در بخشهای مختلف کشور را نشان میدهد. این روند در بخش خانگی و تجاری بسیار سریع است. و این شکل همین روند را برای گاز طبیعی نشان میدهد رشد مصرف گاز طبیعی از سال ۱۳۷۰ به بعد حالت جهشی دارد.
جدول زیر نیز سهم هر یک از بخشها را در کل مصرف نهایی کشور نشان میدهد. طی سال 1353 در صنعت 1/25درصد کل انرژی کشور به مصرف میرسید. این عدد در سال 1357 به 4/22درصد و در سال 1384 به 20درصد کاهش یافته است.
در کنار مصارف انرژی، مصرف فولاد در ایران نیز به شدت رو به افزایش بوده و این افزایش به دلیل جوان بودن نیروی انسانی کشور، رشد شدید جمعیت، تغییر بافت روستایی به شهر نشینی و توسعه کشور میباشد. شکل زیر(۳) روند رشد مصرف سرانه فولاد کشور را نشان میدهد. این عدد در سال ۱۳۵۲ حدود ۶۵ بوده و در حال حاضر ۲۸۰ کیلو گرم است.
ارسال نظر