ستار مرادی

وزیر صنعت، معدن و تجارت دیروز از تاخیر صندوق توسعه ملی گلایه کرد. این گلایه در حالی بیان می‌شود که یکی از اعضای مجلس نیز با اعلام اینکه تاکنون هیچ گزارشی درباره عملکرد مالی صندوق توسعه ملی به کمیسیون برنامه و بودجه ارائه نشده است، تصریح کرد که هیات امنای صندوق باید درباره این تاخیر پاسخگو باشند. به نظر می‌رسد، در شرایطی که مسائل مالی به عنوان گلوگاه تولید و صنعت معرفی می‌شود، چشم تولیدکنندگان و صنعتگران بیشتر از هر روزی به سوی تسهیلات ارزان - خارج از بوروکراسی پیچیده بانکی - صندوق نورسیده توسعه ملی باشد؛ اما همه شواهد نشان می‌دهد که تعلل در پرداخت تسهیلات ارزان با نرخ‌های سود پر نوسان این صندوق، نه تنها صبر و قرار از صنعتگران ربوده است که مسوولان دولتی کشور را نیز به صدا درآورده است.

شاید حال و احوال صنعتگران و تقاضای آنها از وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت در این روزها مطابق با بیتی از باباطاهر باشد که می‌گوید:« به ما گفتی صبوری کن صبوری*صبوری، طرفه خاکی بر سرم کرد»؛ و خواسته و تقاضای وزارت صنعت، معدن و تجارت از صندوق توسعه ملی مطابق با این بیت عطار باشد که می‌گوید:« بشکن به سر زلفت، این بند گران از دل*بر پای دل مسکین، این بند گران تا کی».

شاید بتوان گلایه وزیر صنعت، معدن و تجارت و مجلسی‌ها را از صندوق توسعه ملی و از وعده‌های بی‌تحقق آن، بحق دانست؛ اما این موضوع یک روی سکه است و روی دیگر به خود وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت و وعده‌های تحقق نیافته‌اش برمی‌گردد و این سوال مطرح می‌شود که جدای از وعده‌های صندوق توسعه ملی، وعده‌های وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت به کجا رسیده است؟

بعد از حدود نه ماه از اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها، هنوز صنعتگران و مجلسی‌ها اعلام می‌کنند که دور اول بسته حمایتی تحقق نیافته و بسته دوم نیز هنوز عملی نشده است. وزیر صنعت، معدن و تجارت هم دیروز در واکنش به این موج انتقادات صنعتگران و مجلسیان، با انتقاد از سازمان‌های مسوول و با انداختن توپ به میدان صندوق توسعه ملی و سازمان هدفمندی، به شکلی از وزارتخانه مربوطه رفع مسوولیت کرد؛ چندی پیش نیز وزیر در پاسخ به صنعتگران لبنی با انتقال مسوولیت به سازمان هدفمندی، وزارتخانه را مسوول پرداخت یارانه ندانست. حال به نظر می‌رسد صنعتگران برای دریافت یارانه‌ها وارد چرخه‌ای شدند که مشخص نیست فرجام آن چیست؟